تئاتر کودک و نوجوان ویژگی خاص خود را دارد. راز و رمز این هنر به ظاهر ساده بسیار بیشتر از آن است که تصور می شود. بر اساس دیدگاه دیوید وود ( david wood) تئاتر کودکان قالب هنری جداگانه ای است که از حیث کیفیت کاملاً با تئاتر بزرگسال متفاوت است. تئاتر کودک ساده شده تئاتر بزرگسال نیست بلکه ویژگی ها و امتیازات خاص خود را دارد. تولید تئاتر با کیفیت برای بچه ها از آن جهت با ارزش است که می تواند دنیای جدیدی از هیجان و تخیل را برای آنها بسازد.
تئاتر کودک و نوجوان که بنا به ضرورت در دو قرن اخیر شکوفا شد، امروزه تعریف مستقل خود را دارد. این گونه هنری متکی بر انتقال اندیشه و مضمون و جذب مشارکت مخاطب با روش خلاقانه هنری است که سرگرمی و آموزش به عنوان ویژگی این عناصر تلقی می شود. یک تئاتر خوب برای مخاطب کودک و نوجوان این امکان را دارد که با استفاده از عناصر و عوامل شناخته شده منجر به تاثیر مستقیم بر مخاطب خود شود. استفاده از روش ها و موقعیت های نمایشی تجربه شده در تئاتر کودک و نوجوان یک امر متداول در این گونه تئاتری است. البته تکرار این امر و استفاده مکرر از این ویژگی منجر به تثبیت یک روند تکراری و کلیشه ای می شود. همین امر یعنی افراط در استفاده از شیوه های تجربه شده موجب شده که بسیاری از هنرمندان، تئاتر کودک و نوجوان را نوعی هنر ساده که به سرعت قابل شکل گیری است تصور کنند. در تئاتر کودک و نوجوان استفاده از فکر و اندیشه نو و بدیع و روش های خلاقانه و نوآوری در اجرا عاملی مهم برای رسیدن به اجرایی قابل قبول و هنرمندانه است. باید اذعان داشت تئاتر کودک و نوجوان به جهت حساسیت در انتخاب موضوع و بهره گیری از تخیل و فانتزی متناسب با نوع مخاطب با وجود روش های شناخته شده، یکی از دشوارترین گونه های هنرهای نمایشی است.
نمایش "گربه ای در قصر ملکه" اثری ویژه مخاطب کودک و نوجوان نوشته "انوش معظمی" و به کارگردانی "عبدالله آتشانی" با استفاده از مولفه های شناخته شده تئاتر کودک و نوجوان شکل گرفته است. داستان درباره یک پیرزن به نام "بی بی گل نساء" است که تصمیم می گیرد به شهر برود و ناچار حیوانات طویله را تنها می گذارد. با رفتن بی بی روباه به کمک گربه ای به نام شارون تصمیم می گیرد سگ را گول بزند تا بتواند وارد طویله شود. داستان نمایش قصه قدیمی "کدو قلقله زن" و "حسنک کجایی" را تداعی می کند که البته این نمایش در شخصیت و وقایع داستان تفاوت زیادی با این آثار دارد.
در نمایش "گربه ای در قصر ملکه" موسیقی ریتمیک و البته متنوع نمایش به عنوان بخش اصلی نمایش کاربرد دارد. ایجاد یک فضا برای مشارکت مخاطب که از ابتدا و در سالن انتظار با همراهی شخصیت ها و تماشاگران و ورود آنها به سالن شروع می شود تا پایان اثر استفاده می شود. در طراحی صحنه و لباس با استفاده از رنگ های گرم فضایی شاد و پر هیجان ایجاد شده است. خلق شخصیت های با ویژگی تیپکال و متضاد که به شکل تقابل دو گروه محور و مخالف شکل گرفته اند منجر به خلق موقعیت های نمایشی می شود.
"عبدالله آتشانی" چند سال است که در زمینه تئاتر کودک و نوجوان فعال است. تجربه های قبلی او باعث شده که با عناصر جذب مخاطب کودک و نوجوان آشنایی خوبی داشته باشد. از ویژگی های بسیار مثبت نمایش شروع و پایان آن است که فضای مشارکت جدی برای مخاطب ایجاد می کند. همین عامل باعث می شود کودکان با نمایش ارتباط خوبی برقرار کنند و در یک صحنه با زدن ماسک همراه بازیگران نمایش در دستگیری روباه و شارون کمک کنند. در تئاتر مشارکتی مخاطبان کودک و نوجوان جزء نمایش تلقی می شوند و در بسیار موارد جریان نمایش با حضور آنها تغییر می کند. کار بازیگران جوان نمایش قابل قبول است و مریم آشوری در نقش بی بی و علی باروتی طغرل و مستانه جمرنیا تیز پا و عبدالله آتشانی در نقش شارون موفق تر از دیگران عمل کرده اند.
اما در نمایش نوعی شتابزدگی مشهود است که به نظر می رسد بخش هایی از نمایش و روابط شخصیت ها برای حفظ مدت زمان نمایش کوتاه شده است. همین تغییر منجر به پرداخت تک بعدی شخصیت های نمایش شده و روابط علت و معلولی وقایع نمایش دچار مشکل می شود. انگیزه سفر بی بی چندان قابل قبول نیست. تلاش شارون برای اینکه می خواهد جای گربه را در خانه بی بی گل بگیرد برای مخاطب قابل باور نیست. او به گربه وعده قصر ملکه را می دهد ولی هیچ وقت این قصر و مکان آن شرح داده نمی شود.
قصر ملکه باید یک فضای رویایی و آرمانی باشد تا وسوسه برای شخصیت ها ایجاد کند ولی در نمایش در حد یک گفتگو مطرح می شود و رفتار شخصیت ها برای رسیدن به آن این انگیزه قوی را ندارد. دلیل اینکه گربه بخواهد تحت تاثیر شارون قرار بگیرد تا به قصر ملکه برود آنقدر اهمیت ندارد که مبنای وقایع نمایش قرار گیرد. اسامی شخصیت های نمایش همه ایرانی انتخاب شده اند و فضایی بومی به اثر می دهد اما انتخاب نام شارون برای گربه با سایر شخصیت ها تجانس ندارد. شارون نام منطقه ای در اردن است و به عنوان یک اسم غیر ایرانی تلقی می شود. در استفاده از اسامی شخصیت های یک نمایشنامه علاوه بر مفهوم و معنای اسامی، ریشه بومی و ناحیه ای و رابطه اشخاص اثر اهمیت دارد. وقتی اسامی شخصیت های نمایش با ویژگی خاص اشخاص چون تندر و پرناز و سنجد انتخاب شده اند، اسم شارون چندان مناسب نیست. در ارزیابی نمایشنامه براساس آنچه اجرا شده است توالی وقایع دچار مشکل است؛ چرا که می توان نشانه هایی از برش هایی منقطع از داستان نمایش را شاهد بود که نیاز به گسترش در بستر اثر را دارد.
در کارگردانی نمایش، "عبدالله آتشانی" بیشتر از آنکه به زیر ساخت متن توجه کند و براساس اثر مکتوب پیش برود به خلق موقعیت های نمایشی با الگوی تقابل اشخاص نمایش و پیش بردن طرح و توطئه عمل می کند. این ویژگی در نمایش به خوبی قابل درک است. نمایشنامه یک اثر مکتوب است که ایده های نمایشی را براساس اصول و فنون و ساختار تجربه شده در اختیار کارگردان قرار می دهد. یک نمایشنامه مناسب که به خوبی پرداخت شده با تاکید و توجه به آن به نمایشی جذاب تبدیل خواهد شد که رفتار شخصیت ها و یا وقایع نمایش منطقی و قابل باور است. این ضعف در اکثر نمایش های کودک و نوجوان وجود دارد که معمولاً کارگردان چندان به متن اهمیت نمی دهد و بر مبنای خلق نمایش متناسب با ایده های اجرایی پیش می رود. تجربه ثابت کرده که وقتی یک نمایش با اتکاء بر نمایشنامه و استفاده از ایده های اجرایی و خلاقانه در کارگردانی شکل بگیرد نتیجه اثر بسیار شایسته و در خور توجه خواهد بود.
اما یکی از ضعف های عمده نمایش "گربه ای در قصر ملکه" طراحی صحنه نمایش است. استفاده از رنگ های گرم و تند برای ایجاد جذابیت و توجه مخاطب، در نمایش های کودک و نوجوان امری مرسوم و متداول است. ایده های رنگی در صحنه به عنوان یک اصل اولیه و ابتدایی در این گونه نمایش ها کاربرد زیادی دارد. اما باید توجه کرد که در طراحی صحنه نمایش کودک و نوجوان الزامی برای رعایت این مسأله وجود ندارد و نباید این امر را یک اصل در این گونه نمایش ها تلقی کنیم. در روانشناسی رنگ ها مخاطب کودک جذب رنگ های متضاد و پر هیجان می شود و تنوع رنگی از جهت بصری برای مخاطب بسیار جذاب است. اما استفاده از رنگ باید متناسب با طراحی صحنه باشد. طرح صحنه برای ایجاد یک وضعیت بصری و دیداری است که وضعیت نمایشی در آن شکل می گیرد. در بسیاری از موارد و در بسیاری از نمایش های موفق کودک و نوجوان از هیچ رنگی به عنوان عنصر صحنه استفاده نشده و مخاطب ارتباط خوبی با اثر برقرار کرده است. در دنیای نمایش انتقال فضای اثر و درک و پذیریش مکان واقعه به نحوی که مخاطب آن را باور کند، اهمیت دارد.
در طراحی صحنه این نمایش از تنوع رنگی زیادی استفاده شده که در فضا سازی نمایش تاثیر زیادی دارد. اما در اجرای صحنه های مختلف که وقت زیادی از بازیگران برای تغییر آن صرف می شود، طراحی صحنه به عنوان یک عنصر پر مشقت و زمانبر باعث شده عوامل نمایش و بازیگران در خدمت طراح صحنه باشند. استفاده از شیوه پخش موسیقی و تغییر دکور در تاریکی یک تمهید بسیار خوب کارگردانی است ولی در استفاده از عناصر معمولی و مصنوعی برای صحنه جنبه زیبایی شناسی آن در نظر گرفته نشده است. در انتهای صحنه یک پرده بزرگ رنگی که فاقد پرسپکتیو و زیبایی بصری است آویزان شده که جنبه زیبایی شناسی هنری ندارد. در طراحی و ساخت خانه گربه و سگ که به شکل استفاده از متریال مصنوعی صورت گرفته فقط شکل یک خانه ساخته شده که مفهوم لانه حیوانات را تداعی نمی کند.
امروزه طراحی صحنه نمایش به مفهوم ایجاد یک دکور نیست؛ بلکه طراحی صحنه در کنار طراحی لباس و نورپردازی و گریم به عنوان یک عنصر مهم در طراحی هنری و انتقال مفهوم نمایش محسوب می شود. امکاناتی که در طراحی صحنه نمایش استفاده می شود باید با استفاده از طراحی بصری و ویژگی هنری برای مخاطب شکل و مکان را به شکل مناسبی انتقال دهد، نکته ای که در نمایش "گربه ای در قصر ملکه" از آن غفلت شده است. در صحنه پایانی که شارون و روباه دستگیر می شوند ناگهان یک قفس از بالای صحنه آویزان می شود که برای مخاطب کاربرد آن هیچ دلیلی ندارد. حال آنکه در صحنه قبل شارون با یک تور ماهی گیری موش ها را دستگیر می کند که این اتفاق قابل باور است. بر خلاف آنچه درباره طراحی صحنه اشاره شد در طراحی لباس نمایش به دلیل استفاده مناسب از المان های ساده در معرفی شخصیت ها و رنگ های یکسان و متعادل طراحی قابل قبولی شکل گرفته است.
از سایر عوامل مهم نمایش می توان به موسیقی اشاره کرد. موسیقی در نمایش "گربه ای در قصر ملکه" از نکات مثبت کار است. موسیقی نمایشی اثر فضای بسیار خوبی ایجاد کرده که بخش عمده مشارکت مخاطبان به دلیل هیجانی است که موسیقی ایجاد می کند. در نمایش "گربه ای در قصر ملکه" تلاش کارگردان برای جذب مشارکت تماشاگران کودک و نوجوان یک نکته مهم و پر اهمیت است که شیوه اجرایی نمایش براساس آن بنا شده است. بهترین صحنه نمایش جایی است که کودکان با بازیگران همراه می شوند. عبدالله آتشانی و گروه نمایش او این توانایی را دارند که بتوانند آثار خوبی را در زمینه تئاتر کودک و نوجوان تولید کنند. تجربه تئاتر مشارکتی و لحظات پیش بینی نشده از واکنش و حضور تماشاگران اتفاق مهمی در این نمایش است که توجه به آنها می تواند گروه نمایش را در کارهای آینده کمک کند.
منبع: ایران تئاتر ( www.theater.ir )