تاریخ را روی دوش افراد انداخته‌ایم و فدا می‌کنیم
وزیر راه در همایش «میراث فرهنگی و توسعه پایدار»:
تاریخ را روی دوش افراد انداخته‌ایم و فدا می‌کنیم
وزیر راه و شهرسازی گفت: در برنامه‌های توسعه ما نیاز به برنامه‌ای داریم که بتوان در آن ایران را پیدا کرد. متأسفانه در حال حاضر تاریخ را روی دوش افراد انداخته‌ایم و آن را فدا می‌کنیم تا راحت شویم. اتفاقی که شرایط بی‌وزنی و عدم تعادل کنونی مانند آنچه امروز در تهران رخ داده را ایجاد می‌کند.
 
تاريخ : چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۳۴
به گزارش هنرنیوز؛ عباس آخوندی نمونه‌ی این بحث را در برنامه‌های پنج ساله توسعه قبل و بعد از انقلاب می‌داند.

او با نقد برنامه‌های پنج ساله توسعه در قبل و بعد از انقلاب اسلامی گفت:‌ این برنامه‌ها آنقدر جهانی تدوین می‌شوند که فقط باید ایران را در متن و محتوای آن‌ها پیدا کنیم. چیزی که متاسفانه پیدا نمی‌شود. بنابراین معتقدم برای برنامه‌های توسعه ما نیاز به برنامه‌ای داریم که بتوان در آن ایران را پیدا کرد. اگر ما به محتوای ایران نگاه نکنیم، دچار بی‌وزنی و ازجا کندگی می‌شویم. متأسفانه در حال حاضر تاریخ را روی دوش افراد انداخته‌ایم و آن را فدا می‌کنیم تا راحت شویم. اتفاقی که شرایط بی‌وزنی و عدم تعادل کنونی مانند آنچه امروز در تهران رخ داده را ایجاد می‌کند.

وی گفت: در تهران همه‌چیز را خراب و به یک کالا تبدیل کردند، حقوق شهروندی و هرچه که موجود بود را با پول مقایسه کردند و حالا هیچ از تاریخ نداریم. امروز همه‌چیز به هم ریخته و یک بی‌نظمی مطلق وجود دارد. مانند منطقه یک تهران که ظرفیت‌اش در هر هکتار ۳۰ نفر است، اما به دلیل تراکم‌های داده شده ظرفیت هر هکتار این منطقه به ۱۶۰ نفر رسیده است. قفس‌های مجلل که در منطقه یک ساخته‌اند، دیگر نه فضای عمومی دارد و نه عرصه‌ای. این اتفاق در همه مناطق تهران در حال رخ دادن است.

آخوندی بزرگترین ارزش میراث فرهنگی را وجود فضای عمومی در آن دانست و تاکید کرد: فضای عمومی با محتوا ارتباط دارد. در فضاهای میراث فرهنگی نمی‌توان کار اضافه‌ای کرد. فقط الهاماتی دارد که راه را نشان می‌دهد. آن محل تجلی عرصه خاصی است. این پیوستار است که می‌تواند راه ترقی و توسعه پایدار را نشان دهد. خودمان ارزیابی می‌کنیم آن چیزی که رخ داده چه بوده و چه باید انجام دهیم. امیدواریم بار دیگر ایران را کانون تفکر ببینیم و به منابع برگردیم که مسئولیت‌ها و فرهنگ ایرانشهر فراروی راه ما است.

او در ادامه به مفهوم کلمه «توسعه پایدار» اشاره کرد و گفت:‌ این کلمه را طرفداران محیط زیست مطرح کردند و خواستند همه حق طبیعت را پرداخت کنند و تا لحظه‌ای که بخواهیم درباره تلقی فکر کنیم از همان لحظه به فکر منابع طبیعی نیز باشیم.

* وجود حلقه‌ای مفقوده در توسعه ایران

آخوندی ادامه داد: مجموعه اقدامات ما پس از انقلاب همگی از سر خیرخواهی و در جهت توسعه و ترقی ایران بود،‌اما اکنون در بازنگری‌ها می‌بینیم که یک حلقه مفقوده بسیار بزرگ داریم و یک نکته کانونی بسیار مهم که باید پیش از همه به آن توجه می‌کردیم، اما کم‌توجهی کردیم و آن توجه به مفهوم ایران در ایران است.

وزیر راه و شهرسازی تأکید کرد: در برنامه پنج ساله توسعه، قبل و پس از انقلاب آن مفهوم معنایی داشت. باید دید در این برنامه‌ها جایگاه ایران کجاست. من روی این جایگاه یک نام گذاشته‌ام، «غربت مفهوم ایران در ایران» که در ایران غریب واقع شده است.

وی افزود: یک سلسله برنامه‌ها را وضع کردیم و براساس یک‌سری برداشت‌های جهانی،‌ بدون اینکه این برداشت‌ها را در چارچوب ضعف ایران بگذاریم که چه معنایی پیدا می‌کند، کار کردیم.

او با بیان این‌که هیچ ‌پارامتر و مشخصه‌ای به نام ایران در این بازار وجود ندارد، ادامه داد: این اصلی‌ترین مسئله‌ای است که گرفتارش شده‌ایم. شاید این جمع که پاسدار میراث فرهنگی ایران است در این موضع پافشاری بیشتری کند و راهی پیدا کنیم که اقداماتی که برای توسعه داریم منجر به گسترش عدم تعادل نشود. نمونه‌های زیادی داریم که اقدامات آن باید انجام شود که چطور منجر به عدم تعادل‌های گسترده در طبیعت، خاک و کالبد شده‌اند.

او درباره مفهوم ایران از نگاه درونی ایران اظهار کرد:‌ ایران کانون یک تمدن است که به قول قدیم از سیحون تا خلیج فارس و از سند تا فرات را شامل می‌شده است. این کشور خود را در کانون این تمدن داشته است. زمانی که برنامه توسعه را در این کانون می‌نوشتیم، درباره نقش نهایی ایران در منطقه فکر کردید و ایرانی که پس از یک برنامه پنج ساله می‌خواهیم داشته باشیم. جایگاهش در این منظومه چه خواهد بود؟ اگر ما خود را به عنوان کانون این حوزه تمدنی می‌دانیم، هیچ فکر کرده‌ایم که نهایتا چه بر سر پاکستان و افغانستان در شبه قاره می‌آید؟ رابطه ما با تاجیکستان، آسیای میانه و بقیه کشورها چیست؟

* جهان‌بینی ایران از خود، در کجای برنامه‌هاست؟

آخوندی ادامه داد: حافظ در شعرهایش از سمرقند و بخارا جهان‌بینی دارد، آن هم در حالتی که هیچ گاه شیراز را ترک نکرد. اما در حال حاضر سمرقند و بخارا در کجای جهان‌بینی ما قرار دارند؟ وقتی می‌خواهیم برنامه توسعه بنویسیم، کجای این ایران فرهنگی هستیم؟ در حال حاضر یک عدم تعامل در منطقه ایجاد می‌شود. زمانی که ما خود را در کانون این تمدن می‌بینیم. این برای ما افتخار، قدرت و اقتدار و مسئولیت می‌آورد.

وی که صبح امروز (چهارشنبه ۲۸ بهمن) در نخستین همایش «میراث فرهنگی و توسعه پایدار» که به همت پژوهشگاه میراث فرهنگی برگزار شد سخن می‌گفت، توجه کافی به مسئولیت در ایران و در کنار اقتدار را ضروری دانست و افزود: باید توجه کنیم که نمی‌توانیم بگوییم ایران فقط مقتدر است؛ چون ایران علاوه بر مقتدر بودن مسئولیت نیز دارد. پس باید یک‌بار دیگر جاده ابریشم را بازخوانی کنیم. بازخوانی آن در شکل‌های هوایی، ریلی، زمینی، فرهنگی و حتی اقتصادی باید انجام شود. بنابراین اگر می‌گوییم ما کانون این منطقه هستیم و امنیت منطقه به امنیت ایران بستگی دارد این موضع اقتدار و مسئولیت ما است. آیا توانستیم یک کوریدور علمی و ارتباط فرهنگی را در کل منطقه برقرار کنیم؟ ما تا چند سال پیش حتی حق آموزش و پرورش افغانی‌ها را در کشور نپذیرفته بودیم اما اخیرا رهبری دستور دادند که باید آن‌ها در کشورمان از این حق برخوردار باشند.

او اتفاق کنونی رخ داده در ایران را بسیار بزرگ دانست و گفت:‌ این اتفاق اکنون در حال اتفاق است، به شرطی که با نگاه معرفتی عمیق‌تر به آن نگاه کنیم. از نظر من توافق برجام کوچکترین بخش قصه است. اینکه تمام جهت‌ها به مرکز تعادل برمی‌گردد اهمیت دارد. ما نیز باید بفهمیم که حرمت‌اش را نگه داریم و یک‌بار دیگر مفهوم را بازخوانی کنیم و بگوییم این موضوع برای ما چه مسئولیت‌هایی می‌آورد. این تأمل اصلا بخشی نیست، بلکه راهبردی است. باید با یک نگاه معرفتی دیگر به راحتی در حوزه‌های منطقه سیاست ایجاد کرد.
کد خبر: 89147
Share/Save/Bookmark