آیتالله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات ۶۲ تا ۶۷ سوره «زمر» درباره بحث توکل و انواع آن به نکات زیر اشاره کرد:
* خداوند بر اساس دو آیه «الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ» و «أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ» هر چیزی را که آفرید زیبا آفرید و کمبودی در آن راه نداد، یعنی هر چیزی را به بهترین نحو خلق کرد به نحوی که بهتر از آن نمیشد خلق شود. بر این اساس نمیتوان گفت که فلان خاک اگر بخواهد طلا شود فلان چیز را باید داشته باشد که ندارد این طور نیست چرا که آن خاک اگر قرار بود طلا بشود خداوند همه چیز مورد نیازش را در او قرار میداد. بنابراین اگر قرار باشد چیزی نفت شود، گاز شود، سنگ مرمر بشود همه معادن هر چه لازم دارند خداوند به آنها دادهاست.
* چون اینچنین است پس باید به او توکل کرد. اما توکل دو نحوه است یک بار انسانی است که آن طبع بزرگ منشی، آن روح بزرگ و آن کرامت انسانی در اوست لذا به خداوند عرض میکند که من به تو توکل کردم و تو را وکیل گرفتم و کل نظام هم سپاه و ستاد تو هستند و کارها را نیز تو انجام میدهی و اعضا و جوارح من نیز ماموران تو هستند و زمانی که تو هم بخواهی کار کنی یا با دستان دیگران کاری میکنی و مشکل من را حل میکنی که این با کرامت من سازگار نیست و یا با دست من مشکلم را حل میکنی که این با کرامت من سازگار است.
* یک انسان کریم، توکلش هم کریمانه است چرا که حاضر نیست سر سفره دیگری بنشیند چرا که بدتر از دست بگیر دستی نیست. آدم اگر نتواند دست برتر داشته باشد چرا دست زیر تر داشته باشد. دعای کریمانه این است که انسان از خداوند قدرتی را طلب کند که بتواند به وسیله آن طرزی زندگی کند که حتی محتاج بچههایش هم نباشد این دعایی است که حضرت امیر در نهجالبلاغه بیان کرده است، در دعای عرفه هم هست از حضرت رسول (ص) نیز نقل شده است. همچنین این دعا که خداوندا تو همه چیز را به امانت به ما دادی و هر زمانی که بخواهی میتوانی بگیری ولی اولین چیزی که از ما میگیری جان ما باشد نه اینکه اول چشم و گوش یا قسمتهای دیگر بدن ما را بگیری و ما را محتاج دیگران بکنی و بعد جان ما را بگیری.
* بنابراین دعای کریمانه اینطور است که انسان به احدی محتاج نباشد به غیر از خدا و این توکل کریمانه و دعای کریمانه است. این دعا اگر کریمانه بود پاسخش هم کریمانه است اما اگر دعا عادی بود پاسخ هم عادی خواهد بود.