در حاشیه جشنواره فجر با علی هاشمی شهرکی دبیر تصویرگری جشنواره فجر و رئیس انجمن تصویرگران به گفتگو نشسته ایم.
جشنواره فجر را چگونه ارزیابی می کنید؟
در جشنواره فجر بخشی به نام تصویرگری وجود نداشت، طبق مذاکراتی که امسال با موزه هنرهای معاصر تهران؛ جناب آقای شالویی انجام شد؛ قرار بر این شد که تصویرگری به رشته های جشنواره هنرهای تجسمی فجر افزوده شود. پس از این تصمیم قرار شد که یکی از تصویرگران انجمن به عنوان دبیر بخش تصویرگری جشنواره انتخاب شود. بنده به پیشنهاد دکتر رجبی مسئولیت دبیر بخش تصویرگری را پذیرفتم. پس از این انتخاب؛ هیأت داوران به مسئولیت اعضای انجمن تصویرگران انتخاب شدند و طی جلساتی چگونگی فراخوان مورد مشورت قرار گرفت. قرار شد که انتخاب بر اساس ۲ گروه سنی کودک و نوجوان و بزرگسال انجام گردد.
به هر روی فراخوان نوشته و منتشر شد و هنرمندان آثار خود را به دبیرخانه جشنواره ارسال کردند. آثار رسیده بیشتر برای کودکان خلق شده بود.
هیأت داوران متشکل از «گلدوزیان»، «طباطبائی»، «پیمان رحیمی زاده»، «محسن حسن پور» و «مهکامه شعبانی» داوری آثار را بر عهده گرفتند. طی جلسه داوری برخی از آثاری که در غالب تصویرگری کودک خلق شده بود مناسب گروه سنی بزرگسال شناخته شد و برخی از آثار بزرگسال برای گروه سنی نوجوان مناسب بودند.
این آثار در رده های
” در قضاوت بر یک اثر بخشی نشان از نسبی بودن اثر هنری دارد؛ بخشی به درک مخاطب از یک اثر بستگی دارد و بخش دیگر به بینش داوران برای انتخاب یک اثر تجسمی. “
سنی جا به جا شدند و در نتیجه ترکیبی که در نمایشگاه می بینید؛ انتخاب شد. آثار منتخب در رده سنی بزرگسالان بیش از آثار رده سنی کودک و نوجوان بود. از میان بیش از ۴۰۰ اثر راه یافته به نمایشگاه بخش عمده ای را آثار بزرگسال تشکیل می دهد و این به سبب کیفیت بهتر آثار در این گروه سنی است. نمایشگاه به گفته بسیاری از کیفیت بالایی برخوردار است.
در میان مجموع آثار موضوعی به چشم می خورد که می توان آن را از ایرادات نمایشگاه دانست. بسیاری از آثار بدون عنوان ارائه شده است. از آن جایی که تصویرسازی در خدمت متن است و با موضوع تناسب دارد با کلمه بدون عنوان منافات دارد. آیا این ایراد را بر بخش تصویرگری جشنواره فجر وارد می دانید؟
یک نکته را فراموش نکنیم و آن این است که طراحی سایت برای تمام رشته ها یکسان بود. به عبارتی دیگر انتخاب گزینه های مختلف از جمله بدون عنوان برای هنرمندان امکان پذیر بود. نکته مهم این است که هنرمندانی باید به این موضوع واقف باشند که، تصویرگری به یقین دارای عنوان روایت معین است. حال این موضوع که دانش درست نسبت به تصویرسازی تا چه حد تثبیت شده است؛ موضوعی دیگر است.
در هر حال انتخاب «بدون عنوان» اختیاری است که برای هنرمندانی در نظر گرفته شده است باید در نظر داشت برای هنرمند تا چه حد فهم مخاطب از تصویر حایز اهمیت است و هنرمند تا چه حد برای این امر واقف است که دانستن موضوع تصویرگری برای مخاطب راهگشاست.
وقوف یا عدم وقوف براین مسأله موضوعی قابل بحث، و ریشه ای است. که بدون عنوان در کنار یک اثر تصویرگری موضوعی مهم است. چراکه اگر عنوان اثر ذکر نشده نشان از نشناختن تصویرگری در دل خود دارد. در هر حال شناخت از تصویرسازی باید به شکل بنیادین بررسی شود.
تفاوت زیاد بین کیفیت آثار نمایشگاه حاصل کدام رویداد است. آیا ترکیب داوران و انتخاب آنها سبب نمایش آثار کم کیفیت است؟ آیا این موضوع به تعداد محدود آثار مطلوب باز می گردد؟
چند نکته در مورد قضاوت بر یک اثر وجود دارد. بخشی نشان از نسبی بودن اثر هنری دارد؛ بخشی به درک مخاطب از یک اثر
” هر روی جشنواره فجرمبنای درست برای دوسالانه نیست. “
بستگی دارد و بخش دیگر به بینش داوران برای انتخاب یک اثر تجسمی.
موضوع اول نسبی بودن اثر هنری است که امری اثبات شده است.
بخش دوم درک مخاطب است. درک مخاطب در هر رده سنی بسیار مهم است. موضوع دوم این است که داوران به یقین علتی برای انتخاب یک اثر دارند. داوران بهتر می دانند از تمام گونه های اجرای تکنیکی یک نمونه را در مجموع آثار پذیرفته شده حفظ کنند.
از طرفی وقتی بین ۵ داور به اتفاق آراء یک اثر به عنوان اثر انتخابی به نمایشگاه راه می یابد؛ به یقین قابلیت نمایش را دارد.
به هر حال چندین بار آثار بررسی شده و به یقین آثاری که به نمایشگاه رسیده آثار ارزشمندی است. در هر حال سلایق نسبی است. ضمن آن که حق بدهید که انتخاب ۴۰۰ اثر از میان ۲۵۰۰ اثر کار دشواری است.
به قطع می توان گفت هر فعالیتی دارای نقص است.
فکر نمی کنید چاپ آثار و کیفیت پایین این آثار؛ یکی از نقص های جشنواره در این رشته است؟ اصل آثار برای نمایش مناسب تر از یک کپی کم کیفیت نبود؟
نکته اول این که در تصویر سازی مبنا اثر چاپی است. بدین معنا که در تصویرسازی به جای « work art » یا اصل اثر تصویر آن مورد استفاده قرار می گیرد. به همین سبب در جشنواره فجر نیز مبنا اثر چاپی است.
نکته دوم در رابطه با کیفیت چاپ است. کیفیت چاپ مشکلی نداشت. مشکل اصلی در کیفیت نامطلوب نایل ارسالی است. پس از انتخاب دبیرخانه با تمام هنرمندانی که اثر آنها از کیفیت مناسب بهرمند نبود تماس حاصل کرد و از آنها خواسته شد تا فایل مربوط را به شکلی قابل چاپ برای دبیرخانه ارسال کنند. برخی این درخواست را پاسخ گفتند و برخی هم نه. این ایراد
” برنامه درسی تدوین شده برای تصویرگری در دانشگاه از ساختار درستی برخوردار نیست. “
به جشنواره مربوط نیست و به هنرمندان باز می گردد.
دوسالانه احتمالی تصویرگری را با سابقه ذهنی که اکنون جشنواره فجر برای شما ایجاد کرده است چگونه ارزیابی می کنید؟
باید گفت دوسالانه مقوله ای متفاوت است و بدین سبک قابل پیش بینی نیست ممکن است شرکت کنندگانی ۲ تا ۳ برابر جشنواره فجر باشند و بسیاری از هنرمندان که در جشنواره فجر به هر دلیلی شرکت نکردند. به علت این که این رویداد حرفه ای است در دوسالانه شرکت کنند. به هر روی جشنواره فجرمبنای درست برای دوسالانه نیست.
دوسالانه را چگونه ارزیابی می کنید؟
به دوسالانه خوشبین هستم، معتقدم نسل تازه به شکلی حرفه ای تر کار می کنند و آینده مطلوبی را برای تصویرسازی رقم خواهند زد. گرچه هنوز انتقادات خود را به ساختار تصویرگری وارد می دانم. اما می توان گفت سطح کیفی تصویرگری در ایران بالاتر از گذشته است.
آیا اضافه شدن رشته تصویرسازی را به صورت دانشگاهی در روند پیشرفت تصویرگری ثمربخش می دانید؟
اگر به شکلی منطقی به این موضوع بپردازیم درخواهیم یافت که رشته تصویرگری در دانشگاه چندان از ثبات برخوردار نیست به عبارت دیگر تا زمانی که برنامه درسی مدون منطقی و استاندارد برای تصویرسازی در دانشگاه وجود نداشته باشد. نمی توان به اثر بخشی آن امیدوار بود.
اکنون دانشگاه های علمی کاربردی در دوره های کارشناسی رشته تصویرگری را در چارت سازمانی خود قرار داده اند، اما برنامه درسی تدوین شده برای این رشته چون برنامه این رشته در دوره کارشناسی ارشد است و همانطور که واضح است؛ این برنامه از ساختار درستی برخوردار نیست. البته برای هنرمندانی که پیش از این به حرفه تصویرگری اشتغال داشتند؛ از دانشگاه بهره گرفته اند. در هر حال قصه اصلی این است که تدوین برنامه مدون درسی چه زمان صورت خواهد گرفت.