تاکید بر نقش تاثیرگذار و مهم خانواده در سرنوشت آدم ها
به بهانه پخش سریال «بال‌های خیس»؛
تاکید بر نقش تاثیرگذار و مهم خانواده در سرنوشت آدم ها
سریال «بالهای خیس» تلاش کرده که بتواند با محوریت قرار دادن زندگی چند خانواده به این نکته مهم تاکید کند که خانواده از ارزش بالایی برخوردار است و در صورتی که اعضای یک خانواده به هر دلیلی دچار مشکل شوند، امکان دارد تا کانون پر مهر و محبت آن تا مرز فروپاشی پیش برود.
 
تاريخ : شنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۴۴

این شب‌ها مجموعه تلویزیونی «بالهای خیس» به کارگردانی «عباس رنجبر» و تهیه‌کنندگی «جواد نوروزبیگی» هرشب روی آنتن شبکه یک سیما رفته است. سریالی که تلاش می‌کند برخی از مسائل زندگی شخصیت‌ها و کارکترهای خود را در مواجهه با مشکلات روز جامعه به بوته نقد و بررسی بکشد.
این سریال تلویزیونی روایت داستان پسر جوانی است به نام «محسن» با بازی «حسین مهری» که در اردویی دانشجویی در شمال کشور توسط یک نا‌شناس درون پرتگاهی می‌افتد و نجات او از مرگ آغازگر معماهایی می‌شود. او که در خانواده‌ای متدین و خیرخواه با بازی «علی عمرانی» و «فاطمه گودرزی» پرورش یافته و درخصوص برنامه‌های کامپیوتری مهارت‌های قابل توجهی دارد توسط گروهی به انواع خلاف‌های کامپیوتری از جمله هک کردن سایت شرکت‌ها و بانک‌ها وادار می‌شود. د سوی دیگر این سریال داستان پزشکی به نام «مجید پرتو» با بازی «حبیب دهقان‌نسب» نیز همزمان با زندگی محسن روایت می‌شود که وی با تشکیل تیمی جوان در زمینه تولید داروی ضد سرطان در حال انجام پژوهش گسترده‌ای است. در این راه دوست و همرزم قدیمی‌اش «مهدی قاسمی» که پدر «محسن» است، پا به پای او پیش می‌آید و اگر چه تخصصی در زمینه تولید دارو ندارد، اما نقش مشوق و همراه همیشگی را برای دکتر پرتو بازی می‌کند. در مقابل کسانی هم از سر بدخواهی و حسادت جلوی پای او سنگ می‌اندازند ونمی واهند آنه موفق باشند.
عباس رنجبر کارگردان این مجموعه تلویزیونی در کارنامه هنری خود ساخت مجموعه‌های تلویزیونی پرمخاطبی چون «به رنگ صدف»، «گوهر کمال» و «گل بارون زده» را دارد و در مجموعه تلویزیونی «بالهای خیس» وی تلاش کرده که بتواند با محوریت قرار دادن زندگی چند خانواده به این نکته مهم تاکید کند که خانواده از ارزش بالایی برخوردار است و در صورتی که اعضای یک خانواده به هر دلیلی در خصوص مسائل عاطفی، مادی و... دچار مشکل شوند این وظیفه تک تک اعضای خانواده است که تلاش کنند تا مشکل حل شود و اگر این اتفاق نیافتد، امکان دارد تا کانون پر مهر و محبت خانواده به مرز فروپاشی برسد و فرد به جای اینکه مشکل روحی، مالی یا روانی خود را در خانواده حل کند به مخاطب بیرون از خانواده پناه ببرد و نتواند مشکلات خود را حل و فصل کند. چون امکان دارد در کانونی خارج از خانواده برای جبران خلع‌های ناشی از کمبود عاطفه، مهر و محبت برای تسکین درد‌ها ورنج‌ها خود به افرادی اعتماد کند که او را به سمت انحرافات اخلاقی، اعتیاد، دزدی، سرقت و... بکشاند. ازسویی دیگر عباس رنجبر در این سریال علاوه بر تاکید بر حفظ تحکیم خانواده تلاش کرده که بتواند به خودکفایی، تولید ملی و تولید علم و دانش ایرانی توسط ایرانیان نیز تاکید داشته و نقش تاثیرگذار نسل جدید و قدیم را در همفکری و تلاش برای ساختن فردایی بهتر به مخاطب نشان دهد. جایی که «مجید پرتو» با بازی «حبیب دهقان‌نسب» با تشکیل تیمی جوان در زمینه تولید داروی ضد سرطان تلاش می‌کند و می‌خواهد به همه ثابت کند که ایرانی می‌تواند درکاری توان، دانش و لیاقت بالای خود را برای دست یا فتن به ناشناخته به همه جهانیان نشان دهد و از کمبود‌ها وفشارهای خارجی مانند تحریم‌ها نترسد. نکته سومی که در این سریال نباید نادیده گرفته شود، اختلاف بین نسل‌های است که کارگردان تلاش کرده با نشان دادن زندگی محسن و همچنین تقابل او با پدر و مادراش به درستی به نمایش بگذارد. محسن جوانی امروزی است که زیاداز خوب و یا بد بودن کارهایی که می‌کند آگاه نیست و اشتباهاتی که مرتکب می‌شود نتیجه فاصله گرفتن او از کانون خانواده وعدم مشورت با پدر و مادراش است. به همین دلیل است که با وجود داشتن پدر و مادری متدین و درستکار و همچنین تبحر و مهارت در برنامه‌های کامپیوتری به سمت خلاف‌های کامپیوتری از جمله هک کردن سایت شرکت‌ها و بانک‌ها می‌رود. فیلمنامه نویس و کارگردان با تاکید بر جنگهای سایبری در بخش‌هایی از این سریال کوشش می‌کنند تا به این مقوله مهم در شرایط کنونی بپردازند. چرا که در شرایط کنونی جهان شاید دیگر چنگ فیزیکی و حمله به یک کشور تاثیرگذار نباشد و جنگ‌های سایبری و ایجاد اختلال در سیستم امنیتی شرکت‌ها، موسسات و بانک‌های اطلاعاتی یک کشور بهتر از حمله نظامی می‌تواند یک کشور را فلج کرده و سبب ایجاد هرج و مرج و ناهنجاری‌ برای اقشار مختلف مردم و در وسعت بیشتر برای دولت‌ یک کشور باشد. هر چند سریال در بخش‌های مختلف خود به دلیل پراکنده گویی و عدم رعایت توالی روایت، حوادث و ماجراهایی شخصیت‌های اصلی خود و همچنین بهادادن بیش از اندازه به داستانک‌های فرعی مخاطب را به بیراهه برده واز داستان اصلی او را دور می‌کند. در واقع شاید فیلمنامه نویس این سریال به دللی اینکه می‌خواسته تمام مسائل روز جامعه، دغدغه‌ نسل جوان، تقابل نسل‌ها مختلف و.. را به نمایش بگذارد، این همه داستان را در یک سریال قرار داده وباعث شده که مخاطب در بخش‌هایی از سریال سردرگم شده و نتواند ادامه سریال را ببیند. در واقع شاید بتواند گفت یکی از مشکلات این سریال پراکنده‌گویی‌هایی است که مدام در قسمت‌های مختلف سریال تکرار می‌شوند و باعث آزرده خاطر شدن ذهن مخاطب می‌شوند. به هرحال باید تا به آخر پخش این سریال منتظر ماند ودید که آیا سریال می‌تواند یا فاصله گرفتن از پراکنده گویی و پرداختن بیش از ادازه به جزییات به مسیر اصلی خود یعنی بهاء دادن به شخصیتهای اصلی و مهم سریال مخاطب رابا خود تا به آخر همراه کند یا نه، مانند بسیاری از سریال‌هایی از این دست در دام کلیشه‌ها روز گرفتار شده و نمی تواند مخاطب با هوش امروز تلویزیون را با خود همراه کند.

کد خبر: 57061
Share/Save/Bookmark