هنر امروز؛ جدایی آرمان از واقعیت است
یادداشتی بر آسیب های هنر معاصر؛
هنر امروز؛ جدایی آرمان از واقعیت است
هنر به معنای امروزین دستخوش آسیب‌ها و چالش‌هایی است که شناخت آن خالی از اهمیت نیست. ازین رو در یادداشتی کوتاه به بررسی بخشی از آسیب‌های هنر مدرن می‌پردازیم.
 
تاريخ : يکشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۲۸
 
هنر در اعصار مختلف دستخوش تغییرات فراوان و چالش‌های گوناگون بوده است. هنر به معنای امروزین دستخوش آسیب‌ها و چالش‌هایی است که شناخت آن خالی از اهمیت نیست. بی گمان شناخت اصولی چالش ها و آسیب‌های وارده بر هنر مدرن در اصلاح آن اثر بخش خواهد بود. ازین رو در یادداشتی کوتاه به بررسی بخشی از آسیب‌های هنر مدرن می‌پردازیم.
هنر به تعبیر امانوئل گوتیه آن است که لذتی از سودمندی و زیبایی. اما هنر امروز از این خاصیت اندکی فاصله گرفته‌است. این تعبیر نزدیک به ۲ سده قبل در خصوص هنر گفته شد؛ اما آنچه امروز هنر امروز را
هنر زاده برداشت انسان از طبیعت و وقایع پیرامون است
از عمق و ژرفای گذشته خود فاصله می‌دهد، برداشتن دیوارهایی است که پیشرفت هنر را سبب می‌شود.
هنر زاده برداشت انسان از طبیعت و وقایع پیرامون است. بازنمودی از جهان زیست. به تعبیر دیگرهنر ابزاری است که هنرمند را به برونگرایی دعوت می کند. هنر آئینه وقایع روزمره است و هنرمند منعکس کننده آنچه اتفاق می افتد.
با این تعبیر باید به این موضوع توجه کرد؛ که چرا هنر امروز از استحکام گذشته خویش فاصله گرفته است. به تعبیر دیگر آیا پراکندگی، به واقع در هنر امروز وجود دارد ؟ اگر هنر امروز را از این رویکرد بررسی کنیم به دودیدگاه کاملا متناقض دست خواهیم یافت.
نخست آنکه هنر انعکاسی از جهان پیرامون است . با این توصیف، به این شناخت واقف خواهیم شد که هنر امروز از آشفتگی ها و جنجال های معاصر بر حذر نیست. به تعبیر دیگر هنر
هنر معاصر سرشار از بازخوردهای متناقض و پراکنده از نا آرامی های روزمره است.
معاصر سرشار از بازخوردهای متناقض و پراکنده از نا آرامی های روزمره است. به این تعبیر هنر گرچه در روزگاران گذشته رسالتی آرام بخش در قبال بیننده داشت. امروز دریچه ای رو به آشفتگی و نوسان حاکم برجهان معاصر است. از این تعبیر می توان این‌گونه برداشت کرد که هنر امروز به واقع هنر نیست چراکه تعبیر فلسفی و عرفانی در سراسر جغرافیا و تاریخ زندگی بشر از هنر تعبیری متفاوت ارائه می‌دهد.
نکته دوم آن‌که به تعبیر کلی هنر ابزاری برای بیان آرزوهای انسان است. این امر از بررسی تاریخ هنر؛ از ابتدائی‌ترین بازنمودها تاکنون مشهود است. اما هنر امروز بیانگر خواست ها و آرزوهای آدمی نیست. در واقع هنر معاصر همان‌گونه که گفته شد؛ واکنش هنرمند به تلخ‌کامی‌ها و آشفتگی‌های معمول در اجتماع است. این موضوع از آن‌جا حائز اهمیت است که انسان معاصر هرگز به دنبال بازبینی آشفتگی‌های روزمره خود نبوده است. او
هنر باید روح مخاطب را به آرامش فراخواند.
همواره به دنبال دستاویزی برای بازیابی آرامش خویش است. بسیاری از هنرمندان در عصر حاضر به دنبال این حقیقت‌اند که آرامشی را که در دنیای کنونی نایافتنی است. برداشت عارفانه و ماورائی از هنر با این حقیقت که جامعه را باید در هنر انعکاس داد؛ در جهان امروز متناقض به نظر می‌رسد.
این حقیقت که هنر باید روح مخاطب را به آرامش فراخواند؛ همان چیزی است که سبب می‌شود؛ هنرمند رنگ ها و فرم‌ها به شیوه‌ای دلپذیر را رقم زند.
از سوی دیگر هنر با آرمان‌های آدمی پیوند دارد. نقوش و رنگ‌ها، در طول تاریخ بیانگر اندیشه‌های مذهبی انسانها بوده‌اند و از این رو هنر به سبب انتقال باورهای آدمی دارای اهمیت بسیار است. اگر هنرامروز را از این رویکرد مورد پژوهش و مطالعه قرار
ابتذال امروز هنر از تناقضی ناشی می‌شود که در اجتماع ریشه دارد
دهیم در خواهیم یافت؛ هنر امروز وزنی از اندیشه آرمان‌های فرا انسانی و مذهبی را منعکس نمی کند.
اما فراتر از تمام نکته‌های یادشده این‌که هنر امروز نوعی ابتذال را باخود حمل می‌کند. این ابتذال فارغ از محدود شدن به چهارچوب اعتقادات و مذاهب گوناگون بیشتر به نوعی آنارشیسم و واکنش در برابر جهان بی‌قانونی معاصر می‌ماند تا بازنمود هنری.
فارغ از تمامی مطالب یادشده باید به این موضوع یادآور شد که ابتذال در بسیاری از زمینه‌های هنر امروز در تحولات اجتماعی و فرهنگی جوامع معاصر ریشه دارد. فساد از اندیشه آدمی آغاز می‌شود و در محیط او جریان می‌یابد. آن‌چه هنرمند امروز را بر آن می‌دارد تا هنر را از دریچه تلخی منعکس کند؛ در همین روایت نهفته است. ابتذال امروز هنر از تناقضی ناشی می‌شود که در اجتماع ریشه دارد. از این رویکرد هنر به واسطه انعکاس آشفتگی‌های معاصر بهترین ابزار برای شناخت و اصلاح نوسانات اجتماع است.
کد خبر: 35551
Share/Save/Bookmark