در میان عوامل زمینه ساز تحقق عدالت و پیشرفت در کشور به عوامل گوناگون سیاسی، اقتصادی و صنعتی اشاراتی شده اما به نظر می آید کمتر به نقش و نحوه عمل فرهنگ در این زمینه توجه شده است. در این مقاله سعی شده بر اهمیت فرهنگ در زمینه تحقق عدالت و پیشرفت و نقش دولت در این زمینه باتوجه به آغاز کار دولت دهم در دهه عدالت و پیشرفت اشاراتی شود.
از آن جهت که پیشرفت به معنای واقعی در تمامی ابعادش، اعم از سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، تنها زمانی حاصل می شود که مسیر برای تحقق استعدادها و قابلیت های انسان فراهم باشد و در بینش اسلامی تنها با اجرای عدالت در تمامی عرصه ها، شاهد شکوفایی و بروز استعدادها هستیم، توامان بودن پیشرفت و عدالت امری ضروری به شمار می آید.
پویایی و نوآوری که در راستای رفع نیازهای بشر به وجود می آید، چیزی نیست که بتوان آن را پدیده دوران خاصی دانست، بلکه تا بشر بوده و هست این نیاز در او وجود داشته و دارد و انسان در هر عصر و زمانی بر مبنای علم و دانش آن عصر به برآوردن نیازهای خود می پردازد، اما دید انسان ها نسبت به نیازهایشان متفاوت است. برخی افراد تنها نیازهای خود را صرفاً محدود به نیازهای مادی می بینند حال آنکه نیازهای انسان مشتمل بر دو قسم مادی و معنوی است.
آنچه از آیات و روایات به وضوح فهمیده می شود این است که ادیان به طورکلی و اسلام به طور خاص، در پی تشکیل جامعه ای بوده اند که به تعبیر قرآن حیات طیبه را برای انسان به ارمغان آورد. زندگی ای که پاسخ گوی همه نیازها اعم از مادی و معنوی می باشد. دست یابی به چنین جامعه ای میسر نیست، مگر آنکه تمامی مناسبات و رفتارهای اجتماعی برپایه عدل و عدالت به وجود آید. بدین جهت است که محور اصلی و بنیان مرصوص جامعه موردنظر دین را عدالت می سازد.
در نگاه اسلامی، عدالت و تمامی اجزا و ابعاد آن سرچشمه الهی دارد و در چارچوب دین و شریعت قابل تعریف اند، از این رو عدالت تابع ذوق، سلیقه و میل انسان ها نیست و قابل تحویل به رضامندی و یا قرارداد اجتماعی و... که مبنای معرفت شناختی عدال از نظر لیبرال را می سازد، نمی باشد و با توسل به نظریه های مدرن عدالت که خاستگاه لیبرالیستی دارند، نمی توان عدالت موردنظر اسلام را محقق ساخت.
عدل ازنظر لغت به معنای راستی، درستی، دادگری، نظیر، تساهل می آید. همچنین عدل به معنای دیگر از جمله لنگه، کیل، پیمانه، پاداش، میانه روی، مساوات، برابری نیز هست. (1)
«ابن منظور» در تألیف خود در باب معنای عدل می نویسد: «آنچه که در نفوس انسانی مایه اعتدال و مرتبی و استقامت و انتظام می شود عدالت است و چنین انسانی مستقیم و راست و درست است و متضاد آن جور است.”
در بینش دین، عدل به معنای اعطاء کل ذی حق حقه است، یعنی حق هر صاحب حقی را به او دادن و به تعبیر حضرت علی (علیه السلام): عدل یضع الامور مواضعها. عدل هر چیزی را در جای خودش قرار می دهد. (2) امام کاظم (علیه السلام) هم می فرمایند: اگر بین مردم عدالت اجرا شود، همه مردم بی نیاز می شوند. (3)
عدالت یک امر اجتماعی محض و مربوط به حکومت و سیاست و شیوه فرمانروایی در جامعه است و جز در سایه یک فرهنگ صحیح در اذهان یکایک مردم تأمین شدنی نیست. موضوع تأثیر اعتقادات و عادات و رسوم موجود در فرهنگ جامعه در تحقق عدالت در همه زمینه ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. از این جهت فرهنگ عامه مردم یکی از ارکان لازم برای تحقق عدالت است. آیه 25 سوره حدید می فرماید: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط» به راستی ما پیامبران خود را با دلایل آشکار فرستادیم و با آنها کتاب و میزان فرستادیم و تا مردم به عدل و انصاف برخیزند. در این آیه هدف انبیا، قیام مردم به قسط بیان شده و این به معنای اهمیت نقش مردم در تحقق عدالت است. بنابراین مهمترین وظیفه دولت، برانگیختن مردم برای تحقق عدالت است. پیشرفت در تمامی زمینه ها- به معنای صحیح کلمه- نیز در سایه اصلاح فرهنگ عامه محقق می شود که در این زمینه جای کار بسیار وجود دارد. همانطور که مطرح شد در تحقق عدالت، اصلاح فرهنگ عامه مردم از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی، یکی از دلایل اهمیت فرهنگ عامه آن است که اجرای عدالت تنها در صورتی قابل تحمل خواهد بود که عدالت به صورت یک فرهنگ درآید، (4) چراکه اجرای عدالت سبب اعتراض سوءاستفاده کنندگان از اموال عمومی می شود. لذا بدون تحول اخلاقی عمیق و گسترده نمی توان عدالت را به گونه ای که موردنظر اسلام است محقق کرد. (5)
درنتیجه نقش دستگاه های متولی فرهنگ مردم در فرهنگ سازی پیرامون عدالت و پیشرفت بسیار سنگین است. صدا و سیما و وزارت ارشاد که نقش عظیم تری نسبت به سایر ارگان ها در این زمینه دارند باید به وظیفه خطیر خود به خوبی آگاه باشند و دراین راستا با قوت تمام عمل کنند. چنانچه رهبر معظم انقلاب در این زمینه می فرمایند: اگر وزارت ارشاد جز اصلاح فرهنگ عامه کار دیگری انجام ندهد برای آن کافی است. (6)
در پایان به برخی از مؤلفه های اثرگذار فرهنگی در زمینه عدالت اشاره می شود.
- تعمیق معنویت و اخلاق در جامعه؛ گفتنی است رابطه عدالت و معنویت یک رابطه دوسویه است و همانطور که از پیش شرط های تحقق عدالت، وجود معنویت در آحاد افراد یک جامعه است؛ مقدمه معنویت هم وجود عدالت در جامعه است. چنانچه رهبر معظم انقلاب می فرمایند: قسط و عدل یک مقدمه واجب برای کمال نهایی انسان است. (7)
- رعایت تقوا؛ تقوا نه تنها در عامه مردم بلکه در مسئولین نیز لازمه تحقق عدالت است. چنانچه حضرت آیه الله خامنه ای از قول مولای متقیان حضرت علی(علیه السلام) تقوا را اولین قدم در راه اجرای عدالت بیان می نمایند. حضرت علی(علیه السلام) - خطاب به فرمانداران خود- می فرمایند: اولین قدم در راه عدالت این است که هوی و هوس را از خودش دور کند و حق را بر زبان جاری و توصیف کند و نیز به آن عمل نماید.
- افزایش بصیرت و آگاهی مردم؛ زیرا عدالت خواهی و مطالبه آن که تنها با بالا بودن سطح آگاهی مردم صورت می گیرد از شرایط تحقق عدالت و پیشرفت است که به برکت جمهوری اسلامی برای مردم فراهم گردیده ولی بیش از پیش مطالبه گری از مسئولان بی شک پشتوانه قاطعی برای برخورد با مخالفین عدالت فراهم می آورد.
- تعمیق احساس مسئولیت و تعهد اجتماعی در بین مردم برای ریشه کن کردن فقر و محرومیت.
- نگرش مطلوب و معقول نسبت به دنیا و مظاهر آن.
- گسترش فرهنگ و ارزش کار و شایستگی فردی و اجتماعی بر مبنای مشارکت عمومی.
سمیه خراسانی