تينا عبداللهي، نويسنده با بیان این مطلب گفت: هر دوره اي در ايران در زمينه داستان نويسي درخشش خاص خود را داشته است اما ادبيات داستاني ما در عصر حاضر بسيار تغيير كرد ، از جمله لحن محاوره اي و ورود واژه هاي جديد كه در كل منجر به پيشفت شده است.
وي افزود: در كشور ما ارتباط مستقيمي بين نويسنده و خواننده وجود ندارد و اين باعث مي شود نويسنده از انتظارات مخاطب آگاه نبوده و آن را در اثر خود منعكس نكند و از ذوق و استعداد شخصي خود بهره گيرد.
عبداللهي خاطرنشان كرد: در داستان هاي بلند از قانون ادبيات پيروي نمي شود بلكه آن داستان را لحن ادبيات مي چرخاند نه زبان آن و ادبيات امروز ما برخاسته از صحبت هاي عاميانه مردم است.
اين نويسنده اظهار داشت: پس از پيروزي انقلاب با حضور بيشتر زنان در عرصه ادبيات مواجه هستيم كه به رشد و موفقيت ادبيات داستاني ما كمك كردند.
وي گفت: براي ادبيات ما جنگ تحميلي و انقلاب اسلامي ايده و بسترهاي جديدي بود كه در اين صورت نويسنده ها هم سعي كردند واقعيت ها و مسائل روز را در آثار خود مطرح كنند تا ارتباط بهتري با مخاطب برقرار شود.
وي تصريح كرد: نشست هاي ادبي همفكري ها و برخورد نويسندگان با مخاطب مي تواند به رشد ادبيات داستاني ما كمك كند اما در حال حاضر ادبيات داستاني بين دغدغه هاي امروزي گم شده است.
عبداللهي خاطرنشان كرد: امسال در حوزه ادبيات داستاني كتاب هاي زيادي وارد بازار شده و نويسندگان توانستند با موضوع هاي تازه و به كاربردن لحن جديد درپيشرفت آن موثر واقع شوند.
وي با اشاره به عواملي كه باعث ضعف ادبيات داستاني مي شود ،افزود: جشنواره يا محافلي كه به بررسي و نقد كتاب داستان بپردازد و پلي باشد بين نويسنده و مخاطب وجود ندارد و نويسندگان از هيچ پشتيباني و حمايتي برخوردار نيستند.
حسين فتاحي یکی دیگر از نويسندگان کشورمان نيز افزود: داستان نويسان ما نسبت به داستان نويسان ديگر كشورها بيشتر تلاش مي كنند و با موفقيت روبرو بوده اند اما نمي توانند با نوشتن امرار معاش كنند و دليل اين امر نبودن سيستم مناسب توزيع كتاب است.
وي خاطرنشان كرد: توزيع پراكنده كتاب باعث مي شود كتاب هاي خوب و با ارزش هاي ادبي به دست خواننده نرسد و نبودن سيستم نشر موفق تيراژ كتاب را هم پايين مي آورد.
فتاحي تصريح كرد: مشكل ادبيات ما اين است كه در بخش بزرگسالان 40 ميليون مخاطب داريم اما شمارگان هر كتاب 2000 جلد است يعني تعداد بسيار كمي از اين جمعيت موفق به خواندن كتاب مي شوند.
وي با اشاره به اينكه يكي از عناصر ادبيات زبان است، اظهار داشت: انديشه ادبي نويسنده با زبان ظهور پيدا مي كند و عنصر مهمي محسوب مي شود.
اين نويسنده تاكيد كرد: مجموعه زبان ، تكنيك و خيال نويسنده ادبيات را تشكيل مي دهد به طوري كه اگر داستان داراي زبان خوب و انديشه اي ضعيف باشد آن اثر به دل مخاطب راه پيدا نمي كند.
فتاحي افزود: ادبيات در كشور ما سير طبيعي خود را طي مي كند و اينكه حوزه مستقلي به نام ادبيات داستاني داريم و بسياري از ناشران فقط در حوزه ادبيات داستاني كتاب چاپ مي كند نشاندهنده پيشرفت داستان نويسي است.
هادي خورشاهيان نيز در اين باره گفت:درخشان ترين دوره داستان نويسي در ايران دهه شصت است زيرا در اين دهه شكل داستان نويسي تغيير قابل ملاحظه اي كرد.
وي در ادامه افزود: در دهه شصت تعداد آثار ارائه شده موفق و تاثيرگذار مانند آثار منير رواني پور بسيار زياد بود.
وي تصريح كرد:استفاده كردن از كلمات عاميانه و متفاوت بودن سبك يك اثر دليل بر سبك شخصي نويسنده نيست و مي توان گفت: شخصي نويسي وجود ندارد.
خورشاهيان خاطرنشان كرد: از دهه شصت به اين سو داستان نويسان به طور جدي به زبان پرداختند در واقع زبان مهمترين عنصر در داستان است.
وي اظهار داشت: محافل و انجمن هاي ادبي در رشد نويسندگان تاثير به سزايي دارد زيرا نويسندگان با جريان ادبي روز آشنا شده و آثارشان نقد و بررسي مي شود.
اين نويسنده افزود: ادبيات داستاني ما در سطح جهاني پيشرفت چنداني نداشته اما در سطح كشور آثار فاخر و خوبي آفريده شده و با موفقيت روبرو بوده است.
وي خاطرنشان كرد: مهمترين و تاثيرگذارترين افراد در ادبيات داستان نويسان هستند و در حوزه ادبيات تنها شعر و داستان جدي محسوب مي شود.
وي در ادامه تصريح كرد:جوايز ادبي سهم بسيار زيادي در افزايش انگيزه نويسندگان و پيشبرد ادبيات دارد.