مسیح در گفتگو با خبرنگار گروه کتاب و ادبیات هنرنیوز درباره بحثی که اخیرا در نشست خبری جایزه کتاب فصل از سوی دبیر علمی این جایزه مطرح شد و انتقاد از شاعران به خاطر انتشار دو سطر شعر در یک صفحه سپید و بحث اسراف کاغذ بود، گفت: در آسمان آبی روز و شب یک ماه هست و یک خورشید؛ گفته دبیر جایزه علمی درباره درج دو سطر شعر در یک صفحه سپید مثل این است بگوییم چرا آسمان پُر از ماه و خورشید نیست و چرا فقط یک ماه و یک خورشید در آسمان وجود دارد و اینکه بگوییم آسمان آبی دارد اسراف می شود در حالیکه نکته این است که ماه همچون یک گوهر است و شعر راستین نیز کم از گوهر ندارد.
وی با انتقاد از این دیدگاه اظهار داشت: علت اینکه افرادی پیدا می شوند و چنین اظهار نظرهایی درباره شعر می کنند این است که ماهیت و گوهره شعر را نشناخته اند و اهمیتی برای آن قائل نیستند؛ به واقع شعر به دلیل فرم ساختاری و فرم بیرونی به شکل خاص خود منتشر می شود و درست مثل همان یک ماه در آسمان است که علت وجودی اش، جایگاه و جوهره اش را تعیین می کند و نمی توان برای آن شکل دیگری متصور شد.
مسیح با بیان اینکه سخن دبیر جایزه کتاب فصل بیشتر به یک شوخی شبیه است، اظهار داشت: به نظر می رسد چنین دیدگاهی شوخی با فرهنگ، شوخی با شعر، شوخی با شاعران و شوخی با مردم است چون هیچ منطقی پشت این دیدگاه وجود ندارد که شاعران کاغذ اسراف می کنند، چرا که به راحتی می شود گفت بیشتر کتاب هایی که در حال حاضر در حوزه های مختلف منتشر می شود و اتفاقا با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد مجوز می گیرند و برخلاف مجموعه های شعر که بخشی از کاغذ در صفحات آن سپید این کتاب ها کاملا از کلمات و نوشته پُر هستند به اندازه کلمات یک مجموعه شعر محتوا ندارند و به درد جامعه نمی خورند، این دست کتاب ها هستند که مصداق اسراف کاغذ باید محسوب شوند.
وی با بیان این مطلب تصریح کرد: در دوره ای به ناشران کاغذ حواله ای داده می شد؛ این کاغذها با قیمت بسیار پایین به دست ناشران می رسید ولی در حال حاضر دیگر این نوع کاغذ را به همه ناشران نمی دهند و صرفا به برخی از ناشران تعلق میگیرد و آنها با این کاغذ هر کتابی را دلشان بخواهد منتشر می کنند که به هیچ درد جامعه نمی خورد لذا باید دید مفهوم اسراف در بحث نشر کدام دسته از کتاب ها را در بر می گیرد.
این شاعر با تاکید بر اینکه چنین دیدگاهی درباره شعر می تواند یک زنگ خطر باشد، گفت: اولا نیمی از شاعران جوان در حال حاضر با هزینه شخصی اقدام به انتشار کتاب می کنند و در واقع پول خالی بودن کاغذ سپید اطراف شعرشان را در صفحه، از جیب خودشان می پردازند؛ ثانیا اینکه ناشرانی که در حوزه شعر کار می کنند اغلب کمترین توجه را به شعر دارند و تیراژ کتاب های شعر نسبت به بسیاری کتب دیگر در ایران، حداقل ممکن است؛ نتیجه اینکه به نظر می رسد از این حرف ها و دیدگاه ها بوی چیز دیگری به مشام می رسد و آن اینکه مثل همیشه دیوار شعر از دیوار همه حوزه ها کوتاه تر بوده و هست پس می شود همه مشکلات را به گردن شعر انداخت؛ دیگر علت هم این است که شعر آدم ها را بیدار می کند و عده ای دوست ندارند یه ماه در آسمان باشد و این چنین دیدگاهی یک جور حمله به شعر است.
وی افزود: فکر می کنم دبیر جایزه کتاب فصل که این حرف را زده است اگر به شعر بیشتر توجه کند قطعا حرفی را که زده پس می گیرد چون در این صورت این دیدگاه دیوان های شعر شاعران کلاسیک ما را هم در بر می گیرد؛ چراکه شعر حافظ و سایر شاعران کلاسیک هم در چاپ های جدید به این دلیل که گوهره شعر زیباتر دیده شود، توجه بیشتری جلب کند و راحت تر خوانده شود ناشران می کوشند فضای صفحه را طوری طراحی کنند تا فضای زیباتری برای شعر ایجاد شود.
مسیح با تاکید بر اینکه «مگر تیراژ مجموعه های شعر در کشور ما جقدر است که عده ای از اسراف کاغذ توسط ناشران می ترسند؟» گفت: تیراژ مجموعه های شعر نکته مهم دیگری است که باید به آن توجه داشت؛ مگر چقدر کتاب شعر در این مملکت تولید می شود که بخش فرهنگی نگران این باشد که کاغذ دارد اسراف می شود! شاعران جوان با سرمایه های خودشان، در بیشترین حالت ممکن تعداد مجموعه شعرشان بیش از پانصد نسخه نیست؛ این موضوع چه آسیبی به کاغذ ایران می زند؟! ضمن اینکه تمام کاغذهایی که برای کتاب هایشان استفاده می شود به خاطر اینکه کم هزینه تر باشد از بی کیفیت ترین کاغذهاست و فقط شاعرانی که اسم و رسم دارند می توانند از کاغذهای بهتری استفاده کنند اما در همه جای دنیا بهترین کاغذ و بالاترین تعداد به شعر اختصاص می یابد و دلیل آن هم توجه و احترام به شعر است لذا حرفی که دبیر جایزه کتاب فصل مطرح نموده با هر انگیزه ای که هست این مفهوم را القا می کند که عده ای نمی خواهند به شعر احترام بگذارند.