این روزها به هرحال به دلیل کمبود بودجه تلویزیون دچار مشکلات و ضعف مالی شده و این مشکلات در تولیدات تلویزیون اثر منفی گذاشته است . تاجایی که برای صرفه جویی فیلمنامههای ضعیف و سطحی به راحتی ساخته و تغذیه میشوند و به همین دلیل نوعی عجله و شتاب در ساخت سريالهای تلویزیونی و به خصوص آثار مناسبتی ديده میشود . مشكل بودجه در حال حاضر باعث شده که کارگردان یا تهیه کننده نتواند از ۶ ماه یا يک سال قبل برای ساخت يک سريال تدارک ببيند و در اوج بی نظمی یک مجموعه تلویزیونی با شتاب ساخته می شود و در چنین شرایطی برخی از مدیران سیما در یک حرکت خودجوش و برای صرفه جویی در پرداخت هزینه ها از یک گروه فیلمسازی دعوت به عمل می آورند و آن گروه هم فیلمسازی هم با یک تیر چند نشان می زند و برای دو تا سه مناسبتی که در تقویم رسمی کشور وجود دارد یک مجموعه تلویزیونی را به سرعت می سازند.
برخی از مدیران هم چون اهل مبارزه و جنگ برای تصاحب و به چنگ آوردن مخاطب بیشتر نیستند. ترجیح می دهند که فیلم و سریال خنثی ، سفارشی و بی خاصیت بسازند تا هم اعتراضی از سوی برخی ها نسبت به موضوع و مضمون احساس نشود و آنها بتوانند آن اثر را در چند مناسبت مختلف روی آنتن بفرستند و برخی دیگر هم در دقیقه نود تلاش می کنند که بتوانند اثری مناسبتی یا تله فیلم یا سریال مناسبتی را بسازند و روی آنتن بفرستند که این گونه تولید و ساختن برای مخاطب هیچ دردی از دغدغه های فرهنگی و اجتماعی او دوا نمی کند و باعث طرد شدن مخاطب و دلزدگی او از آثار وطنی می شود.
در واقع وقتی مخاطب می بیند که به شعور ، شخصیت و فهم او توهین و احترام گذاشته نمی شود او هم به مجموعه تلویزیونی یا فیلم تلویزیونی که قرار است روی آنتن برود به دیده حقارت آمیز و نفرت نگاه می کند و با بی تفاوتی کانال عوض کرده و به شبکه دیگری پناه می برد . حالا این شبکه می تواند یکی از شبکه های خودمان ( یک ، دو، سه ، چهار ، پنج ، خبر ، نمایش، شما ، آی فیلم، ورزش، بازار، مستند ، قرآن، آموزش ،العالم، سحر ۲ ، سحر۱ ، الکوثر، جام جم ۳، جام جم ۲ ، جام جم ۱ و پرس تی) باشد و یا اینکه شبکه ای ماهواره ای باشد که احیانا چون خط قرمز ها را رد کرده بیشتر مورد استقبال و توجه قرار گیرد.
نکته جالب دیگر این که شبکه های مختلف سیما برخی از مواقع در یک ساعت مشخص همه مثلا فیلم مستند روی آنتن می فرستند و مخاطب هر شبکه ای که کانال عوض کرده و رجوع می کند پخش مستند می بیند و دلزده از ساخت و نمایش این گونه آثار مطرح با دلخوری تلویزیون را خاموش می کند. این گونه نگاه ابتدایی به تولید برنامه ها داشتن باعث شده که امروز رسانه تاثیرگذاری چون تلویزیون نتواند در بخش سریال های خانوادگی موفق به جذب مخاطب شود .
این جذب نکردن دلایل مختلفی دارد که از جمله آن می توان گفت که در برخی از سریال ها به شكل فاجعهآميزی همان روز تصويربرداری مجموعه لوکیشن های فیلم انتخاب و ديالوگها در اختيار بازيگران کار قرار گرفته می شود و بازيگر هم بدون هيچ هماهنگی قبلی فقط ديالوگهای خود را میخواند و نقش اش را ايفا میكند و در چنین شرایطی حس زندگی در اينگونه آثار تداوم نخواهد داشت و همه چيز به هم ريخته و حسی كه بايد به بيننده منتقل شود وجود ندارد. هر چند این روز ها در سینما وتلویزیون ما مد شده که آنی نوشتن دیالوگ در صحنه و تحویل دادن آن به بازیگر باعث جذاب شدن اثر می شود اما این گونه ساختن وبه خورد مخاطب دادن چیز جز سطحی سازی نیست.
پس بیهوده نیست که امروز تلویزیون کمتر به تولید آثار جدید احتمال می ورزد و در مقابل رو به پخش مجموعه های تلویزیونی قدیمی آورده و با خوشحالی تمام آنها را روی آنتن می فرستد. این به خودی خود نمی تواند یک عیب و مشکل برای تلویزیون ما باشد و تا حدودی برای تلویزیون ویژگی مهمی به حساب می آید . اما مشکل از آنجایی آغاز می شود که مخاطبان کشورمان خسته از پخش این گونه آثار رو به تماشای شبکه های مختلف ماهوار ای می آورند و در مقابل به آثار وطنی روی خوش نشان نمی دهند. هرچند همه از مشکلات تلویزیون در تامین مشکلات مالی آن می دانند. اما به گفته علی دارابی معاون سيما مشكل بودجه، هميشه برای سیما وجود داشته و با منابع محدودی كه هست اولويتبندی می شود که سیما بتواند برنامه های خود را به سامان برساند. ازطرفی شندیده ها حاکی از آن است که مشكل كمبود بودجه در سازمان صداوسيما باعث تعطيلی برخی پروژههای تلويزيونی شده و افزايش قيمت دلار و بالا رفتن هزينه توليد باعث شده تا روند ساخت سريال های جديد در تلويزيون کندتر و در مواردی حتی متوقف شود . به نحوی که این روزها هيچ مجموعه تلویزیونی پرهزينه ای در مرحله توليد قرار ندارد و آثاری هم که در مرحله تصويربرداری هستند، در مقياس روند معمول توليد سريال در تلويزيون آثار پرخرجی محسوب نمی شوند. اما با تمام این تفاصیل به نظر می رسد که پخش این گونه آثار قدیمی از سیما برای نسل های گذشته یک نوع تجدد خاطرات باشد . خاطراتی که امروز دیگر با وجود پخش آثار کلیشه ای سیما در حال کم رنگ شدن و از بین رفتن هستند و نسل کنونی به راستی آیا می تواند با توجه به تولید و پخش سریال ها و فیلم ها سطحی و ضعیفی که این روزها به خورداش داده می شود خاطره ای برای فرداها داشته باشد.؟ جواب این سوال را همگان می دانند.
خاطره خوش زمانی شکل می گیرد که مخاطب از دیدن یک مجموعه تلویزیونی یا تله فیلم لذت ببرد. آیا واقعا مخاطبان ما امروز از دیدن سریال ها وتله فیلم های لذت می برد ؟ آیا مانند گذشته ها چیزی برای خاطره بازی مخاطبان ما باقی می ماند؟
باید پذیرفت که دیگر زمانه بی رحمتر از گذشته ها شده و پست انداخته و آدم ها مانند گذشته ها خاطره بازی بلد نیستند، چون آنقدر گرفتار در روزمرگی و تکرار شدند که چیزهای خوب را نمی بینند ....