به گزارش هنرنیوز، اگر در یکی از روزهای گرم آخر بهار و آغاز تابستان راهی موزه آبگینه شوید تا از نزدیک با محل کار قوامالسلطنه آشنا شده و در ضمن بتوانید بازدیدی از شیشهها و سفالهای بینظری که قدیمیترین آنها از معبد چغازنبیل کشف شده و مربوط به هزاره دوم قبل از میلاد است داشته باشید، آنچه در وهله نخست توجه همگان را در این موزه به خود جلب خواهد کرد، گرمای بیش از حد این محیط است. گرما آنقدر زیاد هست که سالنهای موزه به دلیل آسیب کمتر به اشیاء چراغهایشان خاموش است و شما برای دیدن شیشهها و سفالها باید از مسوولان موزه درخواست کنید تا نور اتاق را برای بازدید شما تنظیم کنند.
در طبقه اول این موزه شیشهها و سفالهای مربوط به دورههای پیش از تاریخ نگهداری میشود که قدیمیترین سفال دستساز از دوران اشکانی، هزاره اول به دست آمده است.
زمانی که میخواهید از پلهها بالا بروید با کوزههای سفالی مواجه میشوید که فاقد ویترین هستند. از نبود ویترین نور و دستگاه تهویه که بگذرید، ویترینهایی را میبینید که اشیا آنها از خارج شده و هیچ شی دیگری از انبار جایگزین آنها نشده است.
شیشه اتاقهای طبقه دوم به سمت اندرونی قوام السلطنه ( مکان امروزی بنیاد سینمایی فارابی) نیز شکسته است.
یک کارشناس موزه که نخواست نامش فاش شود در این باره میگوید:« سفالینه و شیشه در کتگوری اشیا موزهای جزو آثار آسیب پذیر محسوب میشوند اما نباید از خاطر برد که شیشه نسبت به آثار دیگر کمتر آسیبپذیر است و گرما و رطوبت روی پارچه و کاغذ بیشتر تأثیر میگذارد. اما قطعاً نبود دستگاه تهویه هر اثر موزهای را دچار مشکل میکند، فقط بسته به نوع شی مدت زمان این آسیبرسانی متفاوت است.»
او درباره نبود دستگاه تهویه و آسیب رسانی آن به اشیا موزهای توضیح میدهد که وجود دستگاه تهویه برای کنترل شرایط محیطی است. در واقع چند عامل توسط سیستم تهویه کنترل میشود میزان رطوبت، میزان دما و میزان آلایندههای محیطی که هر سه مورد جز عواملی هستند که میتوانند به شی موزهای از لحاظ فیزیکی و شیمیایی آسیب وارد کنند.
در هر موزه یک بخش اندازهگیری و یک بخش کنترل وجود دارد. به گفتهی این کارشناس موزه اگر قابلیت کنترل در یک موزه وجود نداشته باشد حداقل باید اندازهگیری صورت گیرد تا بدانیم هر کدام از این عوامل آسیبزا در چه حد و میزانی هستند و با مونیتور کردن آنها بتوان از قرار گرفتن اشیا آسیبپذیرتر در طولانی مدت داخل ویترینها و در مقابل عوامل ریسکزا جلوگیری کنیم. همچنین اگر آلایندهها زیاد است باید اشیا به مکان دیگری انتقال یابند.
موزه آبگینه در خیابان سیتیر بین خیابان امام خمینی و جمهوری قرار دارد به عبارتی در هسته مرکزی شهر، این در حالی است که برخی اشیا موزه یا فاقد ویترین هستند یا به دلیل نبود دستگاه تهویه پنجرههای این موزه باز گذاشته شده است.
کارشناس موزه در این باره هم میگوید: « در هسته مرکزی شهر آلایندهها زیادترند و متأسفانه یا خوشبختانه اکثر موزهها در بیشتر شهرهای دنیا در هسته مرکزی شهرها قرار دارند که تهران هم از این قاعده مستثنی نیست. از این روی باید کنترل محیطی خوبی روی آنها لحاظ شود تا بتوان از رخداد اتفاقات بعدی تا حد زیادی پیشگیری کرد.»
موزه آبگینه به عنوان استانداردترین موزه ایران مطرح میشود. موزهای که طراحی ویترینهای آن توسط مهندس اتریشی به نام هانس هولاین انجام شده است. زمانی که از این کارشناس میپرسم در یک موزه استاندارد چه فاکتورهایی باید رعایت شود؟ پاسخ میدهد:« عوامل زیادی را باید مد نظر داشت. روشهای مختلفی بسته به شی داخل موزه باید به کار گرفته شود تا بتوان از موزه به عنوان محلی استاندارد برای نگهداری اشیا تاریخی و باستانی یاد کرد.
برخی موزهها دارای تنوع آثار هستند از بافته، سفال، شیشه تا فلز، چوب عاج و استخوان اما متناسب با هر شی باید تمهیدات لازم را لحاظ کرد.»
این کارشناس معتقد است در بسیاری از موزهها تهویه کلی خود موزه صورت میگیرد اما باید میزان رطوبت، دما و بالا یا پایین بودن آن ثبت شود تا اشیا از گزند آسیب رهایی یابند.
حال اگر دستگاههای تهویه از کار افتاد. در شرایط اضطراری چه باید کرد؟ او در این باره نیز میگوید:« ایکوم در این گونه موارد برای شرایط بحرانی مانند وقایع طبیعییا بارندگی چندین روزه و اتفاقات پیشبینی نشده دیگر ساز و کارهایی را در نظر گرفته است. به عبارتی جزو استانداردهای موزهای است که هنگامی که اتفاقاتی پیش بینی نشده رخ میدهد چه تمهیداتی را باید به کار برد. در این مواقع تجهیزاتی برای دفع رطوبتها، گرما و... استفاده میشود.»
قطعاً آنچه موزهدار میتواند بگوید شرایط استاندارد برای شی معین است. بسته به این که شی آلی باشد یا معدنی یک کارشناس مشخص میکند که محیط باید چند درصد رطوبت داشته باشد، بسته به نظر موزه دار مسوولیت تجهیزاتی که میتواند موزه را پشتیبانی کند به عهده مسوولین و کارشناسان تاسیسات و سیستم فنی است. اما حال این پرسش مطرح میشود که مسولیت نداشتن دستگاه تهویه در موزه آبگینه به عهدهی کیست؟ هر چند افراد حاضر در موزه آبگینه نبود بودجه کافی را دلیل این موضوع عنوان میکنند اما همچنان این موضوع مطرح است که زمانی که در تهران قلب موزههای ایران چنین اتفاقاتی برای به اصطلاح استانداردترین موزه رخ میدهد باید منتظر چه وقایعی برای سایر موزهها بود ؟ آیا ضرورت دارد که ما در همایش روز جهانی موزهها سخن از احداث موزههای جدید بزنیم در حالی که موزههای قبلی ما یا در حال دست به دست شدن از محلشان به ارگ ازادی هستند یا با مشکلات عدیدهای از این دست رو به رو هستند؟
مگر نه این که به گفتهی کارشناسان ویترین به عنوان یک عامل فیزیکی و نگهدارنده شی از صدمات فیزیکی در صورت هوابندی میتواند از فرآیندهای شیمیایی که درباره یک شی جلوگیری کند و مانع فیزیکی بازدارندهای باشد تا عوامل مختلف نتوانند به شی آسیب برسانند. پس چرا برخی اشیا موزه آبگینه فاقد ویترین هستند!
این اتفاقات در حالی رخ میدهد که در این موزه به غیر از آبگینه و شیشه انواع سفالهای مربوط به دورههای پیش از تاریخ، هزاره اول و سفالهای قرن سوم و چهارم شهر نیشابور، ظروف زرینفام دوران سلجوقی، لعابهای فیروزه رنگ از قرن هفتم و هشتم (دوره ایلخانی)همچنین اشیایی از دوره صفویه نگهداری میشود.
مریم اطیابی