«هنر»مشکل ایرانیان است و بس!
بيانيه انجمن منتقدان و نويسندگان خانه تئاتر نسبت به حال و آینده تئاتر کشور؛
«هنر»مشکل ایرانیان است و بس!
 
تاريخ : يکشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۱۱
انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر، در خصوص مشکلات مبتلا به این روزهای تئاتر کشور، بیانیه ای را منتشر کرد.

به گزارش هنرنیوز به نقل از روابط عمومی خانه تئاتر، متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

دیر زمانی ست که از حاکمیت نظریه «هنر نزد ایرانیان است و بس» می گذرد و گویا تاریخ مصرف آن دیگر به پایان رسیده است؛ در کشوری که زمانی مهد هنر محسوب می شد فعلا هنر نزد بخش اعظم مسئولين و دولتمردانش مشكلي بغرنج تلقي شده و انگار دیگر باید گفت «هنر مشکل ایرانیان است و بس»! بسیاری از سیاست مداران کشور در جناح های مختلف، هنر این زمان را جز حربه فرهنگ بیگانه و دشمن نمی پندارند. فضای مسموم و مشکوک که بر هنر و هنرمندان کشور سایه افکنده شاید حاصل جهل دولتمردان نسبت به ماهیت هنر است که در هر نوعش ذاتا انتقادی ست و جان می دهد برای برچسب زدنش به عنوان اپوزیسیون توسط سیاسیون! به همين دليل هم دولتمردان برای پیشگیری از پیامدهای این خطر هولناک(!)، در تعويض هاي مكرر مديران فرهنگي نه تنها بنا را بر اشتهار مدير جديد به عنوان يك چهره فرهنگي نمی¬گذارند؛ بلكه دارا بودن خصوصيات سياسي، اقتصادي، نظامي و غيره را فاكتورهاي مهمتري براي انتخاب مديران و مسئولان فرهنگي می دانند. نگاهی گذرا به مدیران و مسئولین چند ساله گذشته هنری کشور در رشته های مختلف خود موید این ادعاست که در انتخاب مدیران بیشتر بنا بر توانایی "کنترل" است تا "مدیریت".

برجسته کردن مشکلات و عیان ساختن کاستی هاست که هنرمند را در زمره مصلحان ملت قرار می دهد و به آن اعتبار می بخشد. در نگاهی به تاریخ هنر و پژوهشی هر چند سطحی در آن می توان دریافت وجود همین خصیصه، هنرمند و هنرش را جاودان می سازد و جز به عدد انگشتان یک دست نیستند هنرمندانی که هنر خود را در اختیار و خدمت حاکمیت یا قدرت زمان خویش داده و نامشان در تاریخ هنر به نیکی ثبت شده است. هنر رایج فعلی کشور- در مفهوم واقعی و نه به معنی دولتی- نیز از این قائده مستثنی نیست و هنرمندان واقعی اساس کار خود را بر این محور همیشگی گذارده اند. اما از آنجا که ظرفیت انتقاد پذیری و قابلیت تحمل حرف مخالف نزد مقامات از هر طیف و جناح وجود ندارد، لاجرم سیاست"کنترل" برای هدایت - شما بخوانید ارشاد- هنرمند به مسیر مورد علاقه¬ي مدیران، مد نظر قرار می گیرد.

این "کنترل" در خصوص تئاتر تا حدی پیش رفته که شاید تا چند وقتی دیگر تئاتری ها را باید عوامل یا مجریان طرحی دانست که به صورت کنترات، منویات مسئولین فرهنگی کشور- با همان خصوصیات غیر فرهنگی- را به صورت نمایش درآورده و به روی صحنه می برند؛ کما اینکه همین حالا هم کم نیستند اینچنین فرمایش پذیران هنرمند نما!

اما به قول قدیمی ها، سال به سال، دريغ از پارسال! تئاتر، هزار دايه مهربان تر از مادر داشت، شکر خدا يكي ديگر هم پيدا كرد! به نظر مي رسد معاونت محترم هنري وزارت ارشاد اسلامي از بين سه حوزه زير نظر خود، فقط به تئاتر حساسيت داشته و بيشتر اين حوزه را مورد مرحمت قرار داده و می دهند.

پيرامون شيوه جديد مديريت معاون هنري فعلي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي سخن بسيار است؛ از دستمزدهاي پرداخت نشده يكي دوساله اخیر گروهها تا عدم عقد قراردادهاي جديد و ممیزی هاي بي رويه كه ديگر مي توان آنها را دخالت در خلق اثر دانست؛ اخيرا هم كه بي توجهي ايشان به اعتراض اهالي خانه تئاتر عيان تر شده؛ نشان به آن نشان كه در جلسات تشكيل شده براي همين موضوع شركت نكرده و يا در تنها حضور جدي خود،براي سخنان نخبگان صنوف اهميتي قائل نمي شوند. اين گونه هم كه مشخص است ايشان خيال پرداخت بودجه معوقه سال 1389 خانه تئاتر (یک صد میلیون تومان) را ندارند؛ سالي كه نكوست از بهارش پيداست.

بدعت ديگر ایشان انتقال سوبسيد تئاتر از هنرمند به تماشاگر است و گويا فراموش كرده اند در اقصي نقاط جهان دولت سوبسيد هاي فرهنگي را به هنرمند براي خلق اثر مي دهد نه به تماشاگر براي ديدن اثر؛ چه اگر این گونه شود دیگر هنرمند برای تامین معاش خود مجبور است تفکر و حد اثر خود را تا حد فهم عوام پایین بیاورد و از طریق فروش بلیت بیشتر جذب درآمد کند. به نظر با این روش باید در انتظار سیل نمایش های سطحی و پيش پا افتاده باشیم که برای خنداندن و کشاندن تماشاگر به سالن از هیچ عملی فرو گذار نمی کنند.

چندي پيش خبر خوشي (همچون خبرهاي خوش مرسوم اين چند سال) اعلام شد در باب ايجاد 3500 فرصت شغلي در تئاتر ايران؛ انگار در پي سونامي ادغام وزارت خانه ها، وزارت ارشاد و مركزهنرهاي نمايشي هم قرار است با وزارت كار و امور اجتماعي ادغام و از هنر تئاتر به عنوان فرصت شغلي ياد شود! در لزوم حرفه اي شدن تئاتر ايران هيچ علامت سوالي وجود ندارد اما به نظر تئاتر کشور در حال حاضر به لحاظ ماهیت مشکل دارد و رفع این مشکل سر آغاز مناسبی برای حل دیگر مشکلات خواهد بود.

تئاتر هنر انتقاد است و بسیار زمانی است که این حقیقت را نظام ها و کشورهای مختلف پهنه گیتی پذیرفته و به آن گردن نهاده اند. با علم به همین خصوصیت ، دولت ها بودجه تئاتر را به عنوان سوبسید فرهنگی برای این هنر در نظر می گیرند و از آن به عنوان ابزاری برای فشار بر هنرمندان استفاده نمی کنند. در ایران اتفاقا بهتر است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت امور هنری و مرکز هنرهای نمایشی"قلکی" باشند برای بودجه هایی این چنینی؛ نه آنکه خود را با ارائه بودجه به گروهای تئاتری در شکل تهیه کننده ای ببینند که حق دارد منویات خود را به هنرمند تحمیل کند. اگر دید قیم مابانه و نظارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به تبع آن معاونت امور هنری به این هنر جای خود را به رفتار مدیریتی و حمایتی بدهد اولین حرکت برای حل مشکلات تئاتر آغاز می شود؛ در این صورت تئاتر به عنوان هنري مستقل مورد توجه قرار گیرد و قوانین و تصمیم های شخصی مدیران رنگارنگ این بخش جای خود را به سیاست های صحیح و با ثبات داده و تئاتر به مرحله نجات خود نزدیک می شود.

انجمن منتقدان و نويسندگان تئاتر نيز همچون دیگر انجمن های خانه تئاتر نخستين حرکت در این جهت را سپردن چرخه تئاتر به نمایندگان این صنف می داند. هر قدر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از تصدي گري خود در هنر كم كرده و اختيار را به اصناف هنرمندان بسپارد، در فراهم شدن مقدمات اين منظور شتاب بيشتري مي گيرد.

اين انجمن بر حسب جايگاه و وظيفه اي كه برخود مترتب مي داند، به شدت با شيوه هاي نوين و من در آوردي مديريت تئاتر مخالف است و نگراني خود را از آينده تاريك تئاتر كشور اعلام مي كند. تئاتر در معني امروزي خود هنر اعتراض بوده و هست؛ رفتارهايي اين چنيني باعث مي شود فلسفه وجودي آن زير سوال رود. وابسته كردن فكري و انديشه اي تئاتر و تئاتري به روش هاي اين چنيني آفتي است براي اين هنر و با ادامه اين روند بايد دنبال نام و فلسفه جديدي براي تئاتر بگرديم كه شايد در آن صورت باید هنر نهم را پايه گذاري كنيم؛ هنري جديد، فرمايشي و وابسته به تفكر مديران دولتي.

کد خبر: 28307
Share/Save/Bookmark