جلیل جوکار نگارگر، و خالق تابلوی نگارگری سحرگاه نوزدهم گفت: هنر نگارگری تصویر خیال بشری است.
وی درباره تابلو توضیح داد: این تابلو در سحرگاه نوزدهم رمضان سال 1382 طراحی شد، اما اجرای آن در سال گذشته انجام پذیرفت.
جوکار در پاسخ به این سوال که در تابلو شما یک واقعه تراژیک در شرف وقوع است، پرندگانی که قصد دارند از رفتن امیرالمومنین به مسجد جلوگیری کنند، و امیرامومنین که در حال گذر آخر از درگاه منزل خویش به سوی مسجد کوفه است. این لحظه را با چه اندیشهای از میان صحنه های بیشمار این واقعه گلچین کردهاید؟ گفت: صحنه خروج مولا علی (ع) از منزل صحنه ای بسیار زیبا و تراژیک است. امام با علم به علت نگرانی پرندگان قصد عزیمت به سوی مسجد کوفه دارد، و بسیاری از موارد دیگر در این لحظه حساس و اندوهبار سبب شد تا این صحنه برای کار من انتخاب شود. از سویی دیگر این صحنه دارای بار عاطفی عاشقانهای است که سرشار از معنویت است. این صحنه معجزه گونه است و در نگارگری ایرانی تصویری بکر به شمار میرود. تمامی این جوانب موجب خلق این اثر شده است.
وی در پاسخ به این سوال که کدامیک از عناصر تصویری را در اثر خود از گذشته متأثر میدانید اظهار کرد: در آثارم تلاش براین است که از عناصر ایرانی استفاده شود و هویت ملی در آن ها رنگ نبازد. در این اثر بخصوص در پوشاک فرشتگان سعی داشتم خصوصیات پوشاک اصیل ایرانی را رعایت کنم و ازین رو میتوان عناصر را بهرمند از خصوصیات ایرانی اسلامی دانست. از سویی دیگر به این علت که موضوع کار مذهبی و برگرفته از مضامین شیعی است، تلاش داشتم تا اثر به نگاره های مذهبی نزدیک باشد. و ازین رو قامت علی علیهالسلام پوشیده در لباسی سبز و برقهای نمادین تصویر شده است.
او در پاسخ به این سوال که فرشتگانی نگران که از آخرین رجعت حضرت اندوهگین هستند، شیطان که در را باز کرده و با نگاهی زهرآگین به این اتفاق مینگرد، و نمادپردازیهای مختلف نشانگر یک تضاد معنایی میان خیر و شر در تمامی این تابلو هستند، اندیشه شما از خلق چنین تضادی در اثر چه بودهاست، گفت: این تابلو بازتابی از ایمان است، برای نشان دادن لحظهای حساس از زندگی فردی که همواره الگوی تمام بشریت بودهاست. در چنین تضاد پر معنایی میان مرگ و زندگی است که نیروی ایمان نمایان میشود. این صحنه شاید یکی از درسهای بیشمار به تاریخ بشریت است. شیطان در این رویداد مبهوت است. این بهت و حیرت از ایمان مولای متقیان حتی در انتخاب مرگ و زندگی بر مخاطب اثرگذار است. گرچه لازم است به این نکته توجه کنیم که این تفاوت هرگز در هنر ایران به صورت آشکار بیان نشده است، در تابلو سحرگاه نوزدهم نیز اندوه فرشتگان و حیرت شیطان به صورتی تلطیف شده به تصویر کشیده شده است.
جوکار در پاسخ به این سوال که نگاه شما به شفاف نمایی (transparent ( در این اثر از چه منبع ذهنی سرچشمه گرفته است؟ گفت: تلاش من نمایش همزمان عالم معقول و محسوس است که شفاف نمایی در رسیدن به این هدف کمک شایانی به این امر کرده است. هم نشینی مرغابی و فرشته نوعی از همکناری عالم جسم و روح را به نمایش میگذارد و شیوه پرداخت شفاف این امر را برای مخاطب معاصر آسانتر می کند.
وی هم چنین در پاسخ به این سوال که رنگ در اثر شما حالتی نمادین به خود گرفته است. در خصوص آن بیشتر توضیح دهید، گفت؟ در این اثر تلاش داشتم هم نماد شناسی حاکم بر نگارگری ایرانی بهره گیرم و هم از تازگی مایه گیرم. هم جذاب باشد و هم بیانی تازه با خود به همراه داشته باشد و از سویی از حیطه اصول تجاوز نکند. نگارگری نیاز به شناخت اصول رنگ شناسی و قواعد کاربرد آن دارد. در این اثر تلاش شده است تا مفاهیم عمیق عرفانی و آیینی به خوبی با نقش همراه شود. در این اثر همچنین تلاش بر این است که مقابله خیر و شر با استفاده از اصول نمادین به کار رود.
جوکار در پاسخ به این امر که نگارگری را واجد چه خصوصیت ویژهای می دانید؟ اظهار کرد: هرگاه معانی گرد هم می آیند اثرگذار میشوند. در نگارگری همواره جمعی از معانی به صورتی با شکوه به گرد هم میآیند و در مخاطب اثرگذار میشود. نگاره برگرفته از انگاره است و انگاره به معنای پندار و خیال است. هستی شناسی برپایه انگاره است و نگارگری پیشینه فرهنگ جامعه و اثر هنر گذشته است. در واقع نگارگری عصاره اندیشه انسانی است.
جوکار در پاسخ به این مسئله که با توجه به این امر که در طول تاریخ نگارگری همواره آیینه تاریخ و جغرافیای خود بوده است، علت فاصله گرفتن هنر نگارگری ایران امروز را از گذشته چه میدانید؟ اظهار داشت: تا عصر قاجار هنر نمایانگر پوشاک و معماری عصر خویش بوده است اما از آن پس معماری و پوشاک در کشور ما ایرانی نبوده است. به همین سبب است که در نگارگری امروز چنین برخوردی دیده نمیشود. به عبارت دیگر هنرمند امروز ترجیح میدهد، برای تصویر کشیدن پوشاک و معماری به گذشته درخشان خویش رجعت کند. از همین رو ست که در نگارگری امروز جلوه های زندگی معاصر رفته رفته کمرنگ تر میشود.
جوکار در پاسخ به این سوال که ذهنیت هنرمند معاصر را برای ماندگاری محتاج به چه خصوصیتی میدانید و چه امری را در افول نگارگری ایران میدانید، گفت: به باور من درک صحیح از هنر امروز محتاج شناختی درست از پیشینه هنر گذشته است و شناخت هنر گذشته جز به تحقیق و مطالعه مقدور نیست. علم به هنر سنتی ایران سرشار از درسهایی است که هنرجو را به هنرمند مبدل می کند و به همین سبب
است که تمامی هنرمندان بزرگ این سرزمین به نحوی با تاریخ هنر آشنا هستند و به یقین میتوان گفت یکی از ابزار خلق تازگی شناخت و درک درست گذشته است.
وی در ادامه افزود: نقد را بر آثار هنری لازم میدانم و معتقدم نقد هنر را از رکود و زوال میرهاند. از سویی نقد موثر در سواد هنری عموم مردم میگردد و زمینه های پیشرفت را بر آن فراهم میآورد.