به گزارش هنرنیوز، آیین نکوداشت هشتادمین زادروز دکتر علی بلوکباشی، مردمشناس پیشکسوت سه شنبه ۲۲( دیماه)، با سخنرانی مجید غلامی جلیسه، مدیر عامل موسسه خانه کتاب، دکتر علی اشرف صادقی، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دکتر ناصر تکمیل همایون، عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و علوم انسانی، دکتر ناصر فکوهی، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی در سرای کتاب موسسه خانه کتاب برگزار شد .
در ابتدای این نشست، مجید غلامی جلیسه، مدیر عامل موسسه خانه کتاب ضمن ابراز خوشحالی برای برگزاری این نکوداشت گفت: بسیار خوشحال هستیم که افتخار برگزاری این نکوداشت نصیب موسسه خانه کتاب شد تا زمینهای برای تجدید دیدار دکتر بلوکباشی با دوستان قدیمی ایشان فراهم شود. امیدواریم با این آیین ذرهای از تلاش های ایشان در عرصه فرهنگ را جبران کرده باشیم با این امید که در سالهای آینده تولدهای پربارتر و بانشاط تری برای ایشان برگزار کنیم. برای دکتر بلوک باشی آرزوی سلامتی و تندرستی دارم و آرزو می کنم شاهد انتشار آثار بیشتری از ایشان باشیم .
در ادامه، علی اشرف صادقی، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی به دوستی بیش از نیم قرن با علی بلوکباشی اشاره کرد و گفت: ۵۶ سال است که با ایشان دوست هستم. در سال ۱۳۳۸ در کلاس درس با او آشنا شدم. از همان ابتدا در انتخاب دوست سختگیر بودم چرا که معتقد بودم ویژگی ها و اخلاقیات افراد باید مورد پسند من قرار می گرفت تا باب دوستی را با آنها باز کنم. آقای بلوک باشی و غلامرضا ارژنگ از جمله افرادی بودند که ویژگی های مورد نظر من را به عنوان یک دوست در خود داشتند. ویژگیهای که در ایشان وجود داشت باعث شد دوستی ما تا به امروز ادامه داشته باشد و دچارگسست نشود.
وی ادامه داد: بلوک باشی از همان سالها جوانی فردی شرافتمند، با استقامت و اهل تحقیق بود. بعد از اتمام دانشگاه در اداره فرهنگ عامه (از سال ۴۰ تا ۴۲) که آن زمان ریاست آن را دکتر صادق کیا به عهده داشت، با هم همکاری داشتیم. امروز هم در دایرهالمعارف بزرگ اسلامی و فرهنگستان زبان و ادب فارسی ملاقات هایی با هم داریم. بلوک باشی از طرف اداره فرهنگ عامه برای جمع آوری فولکلور ایران به سفرهای تحقیقاتی می رفت و برای نشریات علمی مقاله می نوشت. این عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی بیان کرد: چندین جلد از مجموعه «از ایران چه میدانم؟» از سوی مرکز پژوهشهای فرهنگی منتشر میشود. این مجموعه با تلاش و همت علی بلوکباشی تدوین شده است. این کتابها اطلاعات مفیدی درباره فرهنگ و مردمشناسی به مخاطبان ارائه میکنند. همچنین از ایشان مقالات و ترجمه های متعددی منتشر شده است.وی در پایان گفت: کسانی در فعالیت های تحقیقاتی و علمی موفق میشوند که خانواده خوبی داشته باشند. هشتادمین سالروز تولد ایشان را به خانواده و جامعه علمی تبریک میگویم .
در ادامه این آیین، ناصر تکمیل همایون گفت: بلوک باشی با وجود اینکه بسیاری از مشکلات را دید اما وطن خود را ترک نکرد و با همه سختی ها در ایران ماندگار شد. با دانشی که بلوکباشی داشت، اگر به خارج از کشور میرفت، حتما مورد پذیرش نهادهای علمی و فرهنگی آنجا قرار میگرفت.
تکمیل همایون ادامه داد: بلوک باشی با مردمشناسی به معنای علمی آن پیوند داشت. به طوری که یک این همانی با ایران پیدا کرده بود. مردم شناسی او به معنای خودشناسی، فرهنگ شناسی ایرانی و ایران شناسی در حد تعادل بود.
وی به ویژگیهای علمی دکتر بلوکباشی اشاره کرد و گفت: ایشان ویژگی های دوستی، وفاداری و صفا را که در زمانه ما کمرنگ شده است را همچنان حفظ کرده است. ایشان در عین وفاداری به اشخاص، وفاداری به علم و دانش مطلق را نیز حفظ کرده است به علت پایبندی به تعهدات کاری، سختی هایی که پیش می آمد را تحمل می کرد و همچنان همکاری خود را با نهادی های علمی حفظ می کرد.
این عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و علوم انسانی در پایان گفت: بلوکباشی از سردمداران مردمشناسی علمی در ایران است. همکاری با ایشان را در دفتر پژوهشهای فرهنگی و دایرهالمعارف بزرگ اسلامی به فال نیک میگیرم. امیدوارم همیشه در این مسیر پاینده باشند تا بتوانند بنویسند و ما از علم و نوشتههای ایشان استفاده کنیم
در ادامه، ناصر فکوهی، عضو هیئت علمی گروه انسانشناسی دانشگاه تهران به سهم علمی و عملی بلوکباشی در مردم شناسی اشاره کرد و گفت: سهم دکتر بلوک باشی برای نسل ما یک شناس بزرگ بود. همانطور که دکتر تکمیلهمایون در سخنان خود به مهاجرت گروهی از نخبگان و بزرگان در سالهای پیش از انقلاب اشاره کرد می توان گفت این امر ضربه بزرگی به فرهنگ ایران وارد کرده است.
وی بیان کرد: سختیهای غیر قابل پیش بینی در انقلاب اجتماعی، بزرگان و نخبگان ایرانی را طی سالهای ۵۵ تا ۶۲ بین انتخاب برای ماندن یا رفتن قرار داد. با این وجود، کسانی که از ایران رفتند توانستند در آن سوی کشور فعالیت های بزرگی انجام دهند. عدهای هم در ایران ماندند و سختیهای زیادی کشیدند تا علوم انسانی و اجتماعی متوقف نشود و به راه خود در مسیر درست ادامه دهد چرا که گذشته مانند امروز نبود که مسائل فرهنگی بهتر فهمیده شود.
فکوهی افزود: ما باید دینِ خود را به نسل افرادی مانند بلوکباشی ادا کنیم. اگر بزرگانی مانند صادقی، تکمیلهمایون و بلوکباشی نبودند زبان شناسی، باستان شناسی، ایرانشناسی و... وضعیت امروز را نداشتند. از همه مهمتر اگر فردی چون بلوکباشی نمیماند مردمشناسی اینگونه نبود. البته درباره رشته مردمشناسی این موضوع از اهمیت بیشتری برخوردار است چراکه این رشته در مقایسه با رشتههایی چون جامعهشناسی و... در کشور تثبیت شده نبود.
عضو هیئت علمی گروه انسانشناسی دانشگاه تهران با بیان اینکه بیشتر کسانی که در ایران در دهه ۷۰ در رشته مردمشناسی کار پژوهشی میکردند، غیر ایرانی بودند، گفت: مردمشناسی در آن زمان به مردمشناسان غیر ایرانی وابسته بود.
وی با بیان اینکه بلوکباشی در مسیر علمی زندگی خود با موقعیت های بسیار سختی روبهرو بود، گفت: بلوکباشی با بی اعتمادی که نسبت به علوم اجتماعی و انسانی در کشور وجود داشت، مواجه بود. همچنین، او در سنی قرار داشت که در کار علمی سن بالایی نبود. در واقع ۴۰ سال بیشتر نداشت که تحقیق در این حوزه را شروع کرد. بنابراین تداوم بخشیدن به علم کار ساده ای نبود. مردمشناسی در ایران با وزارت فرهنگ آغاز شد و در ابتدا رشته ای آکادمیک نبود. انتقال باید با حوزه آکادمی انجام می شد.
فکوهی نقش بلوک باشی در مردم شناسی را کلیدی دانست و گفت: بلوک باشی برای من مرجع بود به طوری که اگر در مسائل مختلف با بن بست رو به رو می شدم، به ایشان مراجعه می کردم. در اکثر موارد، تصمیمات مهم را بدون نظر ایشان انجام نمی دادم. ایشان به عنوان فردی بود که به نسل دیگر تعلق داشت اما همواره به نسل های دیگر هم کمک می کرد.
وی با بیان اینکه بلوک باشی در میان رده سنی خود تنها کسی است که به روز است، گفت: از طریق اینترنت با استاد بلوکباشی در تماس هستم. استاد بلوکباشی از آخرین فناوریها استفاده میکند. ایشان به خوبی توانسته تغییر علم را درک کند. به طوری که لازم نیست برای ایشان تفاوت بین نشر الکترونیک و کاغذی را توضیح داد.
فکوهی عنوان کرد: بلوک باشی جزو معدود کسانی است که مفهوم عالم بودن را به معنای مدرن آن درک کرده است. علم خود را به همکاران و نسل جدید منتقل می کرد. حتی زمانی که سلامتی ایشان در معرض خطر بود از کمک کردن به دیگران پرهیز نمی کرد. ایشان حتی از من در مورد مسائل مختلف سوال می کردند و ابایی نداشتند که از نسل های دیگر پاسخ سوال های خود را بگیرند.
این عضو هیئت علمی گروه انسانشناسی دانشگاه تهران تصریح کرد: الگوی اخلاقی در کنار الگوی علمی لازم است چرا که چیزی که در علم و دانش مدرن به آن لازم داریم علم به همراه اخلاق است. علم بدون اخلاق ارزشی ندارد. مشکل امروز ما در جهان، علم بدون اخلاق است.
فکوهی در پایان اظهار کرد: کسی که ۶۰ سال در آکادمی ماندگار شده و آبروی بالایی به دست آورده است نیاز به قدردانی بسیار بالایی دارد. من به سهم خودم و نسل بعدی، از استاد بلوکباشی تشکر میکنم و امیدوارم کار علمی ایشان در سالهای آینده همچنان ادامه پیدا کند.
در ادامه این آیین، بلوکباشی با بیان اینکه ۶۰ سال پیش مصادف با ورود من به فضای تحقیقات فرهنگی بود، گفت: در آن زمان بیست سال از زمانی که نخستین بار غلامرضا رشیدی، استاد دانشگاه و عضو فرهنگستان ایران در سال ۱۳۱۴ در مورد فولکلور سخنرانی کرد و اصطلاح فرهنگ عامه را در برابر فولکلور به کار برد، می گذشت. هشتاد و چهار سال پس از اینکه اولین بار ویلیام جیمز واژه فولکلور را برای رسوم، ادب عامه، اعتقادات، باورها و الگوهای رفتاری مردم کهن ساخته بود، تحقیقات فرهنگی عامه در ایران آغاز شد.
وی با بیان اینکه فرهیختگان ما دانش فولکلور را با چشم حقارت نگاه می کردند، گفت: دانشگاه مردم شناسی و فرهنگ عامه را تابو می دانست. به طوری که دانش مردم شناسی یکی از محرمات علوم در دانشگاه ها و جامعه آکادمیک بود. دانشگاه ها اجازه نمی دادند مباحث مردم شناسی جزو آموزش های درسی در دانشگاه باشد. اما ما حقارت ها را تحمل می کردیم و فعالیت های خود را ادامه می دادیم.
بلوک باشی ادامه داد: من برای توسعه فرهنگ و افزایش آگاهی فرهنگ مردم از هر طریقی کوشش می کردم تا به این مسائل جنبه عمومی دهم. در سال ۱۳۴۰ که شاملو کتاب هفته را آغاز کرد همکاری خودم را با او آغاز کردم. تنظیم، تدوین و نظارت کتاب کوچه را آغاز کردم تا مردم به ارزش، غنا و گنجینه فرهنگی اعتماد پیدا کنند و موفق هم شدم.
وی با بیان اینکه شصت سال در ریل فرهنگ شناسی حرکت کردم، گفت: هیچ وقت از این ریل خارج نشدم. خوشحال هستم با راهی که رفتم توانستم فرهنگ عامه را از راه فعالیت ها و تحقیقات به ثمر برسانم.
بلوکباشی در پایان گفت: اگر من در این مدت به اندازه بال پشه ای به فرهنگ ایران کمک کرده باشم، زندگی من بیهوده نبوده است.