استاد جلال ذوالفنون در گفتگو با هنرنیوز:
بخش آکادمیک و اجرایی در موسیقی ایران دو مقوله جدا هستند
استاد جلال ذولفنون نوازنده و مدرس سه تار گفت: در موسیقی ایران بخش آکادمیک و اجرایی دو مقوله جدا است و باید در تمام شرایط بهطور جداگانه مورد بررسی قرار گیرد.
تاريخ : شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۱۷
استاد جلال ذوالفنون در گفتگو با هنرنیوز ابراز داشت: در جوامع هنری و بهخصوص در حوزه موسیقی ابهامات زیادی وجود دارد که بسیاری از این ابهامات به اصطلاحاتی بازمیگردد که تعریف آنها کژتابیهای زیادی دارد که این موضوع باعث شده بسیاری از اصطلاحات به غلط بین اهالی موسیقی و به خصوص در جوامع آکادمیک رواج پیدا کردهاست.
این موسیقیشناس کشور در رابطه با فضای آکادمیک موسیقی کشور ابراز داشت: علاقهمندان به موسیقی در زمان تحصیل آکادمیک آن در واقع مواد اصلی را دیافت میکنند و شکل استفاده از این مواد خام را بهدرستی درک نمیکنند و باید با استفاده
” بسیاری از اصطلاحات به غلط بین اهالی موسیقی و به خصوص در جوامع آکادمیک رواج پیدا کردهاست. “
از ابزارآلات دیگر این شکل استفاده از این مواد را دریابند.
وی در خصوص شکل استفاده از مواد خام در موسیقی توضیح داد: وقتی که یک نوازنده به بداههنوازی میپردازد یعنی به پختگی لازم در استفاده از این مواد خام رسیدهاست. البته بداههنوازی تنها به چیرگی دست نوازنده مربوط نمیشود؛ یک هنرمند برای بداههنوازی نه تنها باید از موسیقی بداند بلکه فلسفه، عرفان و سایر علوم را نیز باید بداند تا نواختن او حاوی پیام و حرفی خاص باشد. چرا که بدون اندیشه موسیقی بی معنا است
این مدرس موسیقی ادامه داد: بی معنا بودن موسیقی بدون اندیشه به این معناست که موسیقی به خودی خود هنر نیست، مگر اینکه با الهامات انسانی بتوانیم به آن رنگ و بوی هنری ببخشیم. اگر این الهامات موسیقی نباشد صدای که شنیده میشود تنها یک پدیده فیزیکی خواهد بود مانند امواج رادیو و تلویزیون که اگر معنا و تصویری بر این امواج سوار نباشد گیرنده چیزی در صفحه تلویزیون خود دریافت نمیکند.
وی افزود: پس کسانی که پا به عرصۀ موسیقی می گذارند
” بی معنا بودن موسیقی بدون اندیشه به این معناست که موسیقی به خودی خود هنر نیست، مگر اینکه با الهامات انسانی بتوانیم به آن رنگ و بوی هنری ببخشیم. “
، لازم است که دنیائی که در آن زندگی می کنند را تا آنجا که علم اجازه می دهد ، بشناسند و با آگاهی کیهانی و امواج هستی که انعکاسی از امواج الهی است ، آشنا شوند وگرنه موسیقی آنها هنری نخواهد شد و در حّد یک صنعت باقی خواهد ماند .
وقتی از امواج کیهانی صحبت می کنیم ، در حقیقت منظور کلّ موسیقی هستی است که موسیقی زمینی ما جزئی از آن است و این امواج را به نور هستی و نور الهی هم می توان مشبه کرد . چون نه تنها عرفا بلکه محققین فیزیک کوانتوم نظر بر این دارند که نور فیزیکی که در دسترس ما است انعکاسی از یک نور قدیم و پنهان است که این نور فیزیکی عاریتی از آن است و نور قدیم و پنهان را اشخاص خاص می بینند و درک می کنند .
استاد جلال ذوالفنون در رابطه با معنای هنر نیز اظهار کرد: هنر قابل تعریف نیست و تنها میتوان توصیفی از آن ارائه داد و هنرمند در فضایی ماورایی به معنای هنر میرسد که در این حالت میتواند بود را از نمود جدا سازد. به عنوان مثال در یک طبیعت ناب و دلانگیز ممکن است زشتیهایی نیز وجود داشته باشد اما هنرمند نقاش با خیال خود زشتیها را از منظرهای که طراحی میکند پاک نموده و زیبایی را جایگزین آن میکند.
این استاد موسیقی در پایان ابراز داشت: کسانی که فضای هنرند برای بهبود فضای ارتباطی هنر را مطالعه کنند تا حقیقت بر آنها آشکار شود.