در اولین نشست "اتاق تئاتر" فرهنگسرای رسانه نمایش "ابرهای پشت حنجره" نوشته و کارگردانی "رضا گوران" مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
به گزارش هنرنیوز از روابط عمومی فرهنگسرای رسانه، این نشست با حضور رضا گوران کارگردان نمایش، شهرام حقیقتدوست و ندا مقصودی بازیگران نمایش، رامتین شهبازی منتقد تئاتر و امین عظیمی مدیر جلسه، برگزار شد.
در ابتدای این نشست شهبازی گفت: «نمایش "ابرهای پشت حنجره" یکی از نمایشهای خوب سال 89 بود. گوران با هوشمندی به سراغ داستانگویی در فضایی تئاتری رفته که در تئاتر ما به این خصیصه توجه نمیشود.»
وی افزود: «نمایشنامه "ابرهای پشت حنجره" متن خوبی است که از نشانههای گفتاری و دیالوگنویسی به درستی استفاده کرده است. در خود نمایش نیز نشانههای دیداری و شنیداری در کنار نشانههای گفتاری همنشینی به جایی داشته است.»
شهبازی خاطرنشان کرد: «رسانه برای ارتباط با مخاطب شکل میگیرد و یک پیام را منتقل میکند. اگر پارازیتی در این روند ایجاد شود، ارتباط قطع میشود و به درستی به ثمر نمیرسد. خوشبختانه در نمایش "ابرهای پشت حنجره" این رسانه بودن دچار وقفه نشده و ارتباط شکل گرفته است.»
رامتین شهبازی همچنین در بخش دیگری از نشست درباره دیالوگهای نمایشنامه گفت: «زبان و دیالوگ نمایشنامه میتوانست تبدیل به شعار شود ولی کار هوشیارانه از این وضعیت عبور میکند و از همه چیز استفاده بجایی میکند.»
شهرام حقیقت دوست بازیگر نمایش نیز در بخش دیگر نشست گفت: «اولین تجربه کاری خود را با رضا گوران داشتم، ولی خصیصه مورد علاقه من در گوران علاقه و انرژی فراوان او به تئاتر است. بسیاری از تئاتریها به دلیل مشکلات فراوان تئاتر در کشور دیگر انگیزه کار ندارند و از روی عادت کار میکنند. در حالی که رضا گوران با تمام انرژی و وقت خود به سراغ نمایش میآید.»
وی افزود: «همچنین احترام به فهم تماشاچی چیزی است که در کارگردانی مورد تأکید کارگردان بود و بازیگران نیز به تبع این احترام به فهم و هوشمندی، مخاطب را در بازی خود اعمال میکردند.»
حقیقتدوست درباره شیوه برخورد با دیالوگهای شاعرانه نمایشنامه بیان کرد: «من در ابتدا بلد نبودم که بدین شکل دیالوگها را ادا کنم، چون شاعرانه بود. رفته رفته دیالوگها را هضم کردم و حتی باز هم گاهی حس میکنم دیالوگها شعارگونه ادا شده اما تمام تلاش خود را کردم این شعارگونهگی در بازی ایجاد نشود و دیالوگهای شاعرانه واقعی ارائه شود.
وی ادامه داد: «این نوع دیالوگ گفتن تجربه جدیدی بود که در "ابرهای پشت حنجره" با آن رو به رو بودم. هر چند در کارهای حسین کیانی به نوعی با شاعرانگی دیالوگها ارتباط داشتم، اما آن دیالوگها به شیوه دیگری بود.»
ندا مقصودی دیگر بازیگر این نمایش نیز گفت: «با رضا گوران خیلی وقت پیش کار کرده بودم و با کارهایش در این چند ساله دیدم که به پختگی رسیده است. در این نمایش باز همکاری ما شکل گرفت که از این اتفاق خوشحالم.»
وی افزود: «یکی از خصوصیات کارگردانی رضا گوران سختگیری و وسواس اوست که موجب بهتر شدن تمام جوانب کار می شود. مقصودی درباره ویژگی دیالوگنویسی رضا گوران گفت: «فضای گفتارهایی که گوران مینویسد چیزی بین شعر و دیالوگ است که نه میتوان آن را شعر مطلق دانست و نه دیالوگ مطلق. دیالوگهای شعرگونه نمایشنامه "ابرهای پشت حنجره" بسیار فضاساز هستند.
در ادامه رضا گوران کارگردان و نویسنده "ابرهای پشت حنجره" نیز طی سخنانی گفت: «گروه نمایش "ابرهای پشت حنجره" بهترین گروهی است که با آن تئاتر کار کردهام، چون کار با این بازیگران یک طرفه نیست و دائماً از طرف آن ایده میگرفتم که این کار را به سامان خوبی میرساند.»
وی افزود: «من نمایشنامه را برای اجرا مینویسم و در طی تمرینات متن همراه گروه به شکل نهایی خود رسید و تکمیل شد. به نظر من نمایشنامه باید در کل اجرایی شود و شخص بنده اعتقادی برای نوشتن نمایشنامه تنها برای کتاب شدن ندارم.»
نویسنده "ابرهای پشت حنجره" همچنین بیان کرد: «من براساس شخصیتها و ویژگیهایی که بازیگر ارائه میدهد، مینویسم. ما هر طور که بنویسیم در نهایت بازیگر است که ارائه میدهد پس رابطه متن و بازیگر باید خیلی عمیق باشد. به همین دلیل حتی تا دو روز مانده به اجرا دیالوگ عوض میکردم چون از خط زدن متنهایم نمیترسم.»
گوران ادامه داد: «قلم بنده در کل شاعرانگی دارد و حتی داستانهای کوتاهم را نیز همین گونه مینویسم. من از شعر بسیار لذت میبرم و به صورت صادقانه شعر، رمان، داستان کوتاه و در نهایت نمایشنامه ترتیب گونههای ادبی هستند که آنها را دوست دارم یعنی شعر اولین و نمایشنامه آخرین علقه من است.
وی خاطرنشان کرد: «البته در دیالوگنویسی همیشه این مدنظر من است که نمیگذارم دیالوگ به جایی برسد که فقط شعر بودن آن مورد توجه قرار بگیرد، چون این نوع دیالوگ مناسب اجرا نیست و فقط میتوان آن را خواند.»
گوران در پایان خطاب به اهالی تئاتر گفت: تئاتر خانواده کوچکی است که همه باید با هم باشند و گرنه به جایی نمیرسیم. امیدوارم در سال 90 تئاتریها بیشتر با هم باشند و همه بپذیریم که شاید کار بهتر و بدتر از ما وجود داشته باشد اما همه باید با هم باشیم.»