نگاهی بر بازار تازه های نشر؛
پرداخت تاریخی قومی در داستان و کتاب «خورشید بر شانه راستشان میتابید»
رمان «خورشید بر شانه راستشان میتابید» اثر «جواد افهمی»، نویسنده، مستندساز و منتقد ادبی بعد از یک سال ونیم انتظار، توسط انتشارات هیلا منتشر شد.
تاريخ : سه شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۰ ساعت ۰۸:۵۲
به گزارش هنرنیوز، این رمان پنجمین اثر افهمی است و در سال ۸۹ موفق به کسب رتبه سوم جشنواره داستان انقلاب شده است. پیش از این نیز رمانهای «سوران سرد»، «ستارههای دب اصغر» و مجموعه داستانهای «تاکسی سمند» و «چتر کبود» منتشر شدهاند.
«خورشید بر شانهی راستشان میتابید» از دیدگاه اول شخص روایت، دو داستان موازی است که در آخر به هم پیوند میخورند. ماجرای ترور اشرف پهلوی توسط مافیای مواد مخدر در فرانسه و داستان دوم، روایتی عاشقانه پلیسی است که در سیستان و بلوچستان میگذرد و ماجرای کشته شدن فرزند یکی از بلوچها را به تصویر میکشد.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «از... کازینوی بامپیچ اومدیم بیرون... والاحضرت اشرف... طبق برنامه... با خا... خانم فروغ اسفندیاری و دوستاشون... سوار رولزرویس شدن و رفتن به طرف ویلا... ویلاشون تو خوان لهپه یا همون ژوئن دپر که تو میگی. منم با مأمور همراهم طبق دستور والاحضرت رفتیم دنبال هماهنگ کردن جلسه... جلیهای که عصر همون روز قرار بود تو کان تشکیل بشه و... والاحضرت قرار بود توش شرکت کنن.»
افهمی که چندین سال در میان قوم بلوچ زندگی کرده، به خوبی توانسته است از آشنایی خود با آداب و رسوم و فرهنگ این قوم بهره جوید و به نوعی معرف فرهنگ بلوچ ها و بلوچستان نیز باشد.
در جای دیگری از داستان آمده است: «حصیری که روی سقف آلاچیق انداخته اند از جنس لیف خرماست و روزن های زیادی دارد. نور خورشید صبحگاهی از روزن های حصیر که تو می زند چشم هایم را می آزارد. همه جا را تار می بینم. ساختمانهای گلی که جای جا قلعه بناشده اند، دیوار طویلی که قلعه را در حصار خود گرفته است، تلمبه آب و سگ عظیم الجثه ای که روبرویم ایستاده و با خشم نگاهم می کند.»
رمان «خورشید بر شانهی راستشان میتابید» اثر «جواد افهمی»، نویسنده، مستندساز و منتقد ادبی بعد از یک سال ونیم انتظار، در ۳۲۰ صفحه، شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و قیمت ۶۵۰۰ تومان توسط انتشارات هیلا منتشر شده و در دسترس علاقمندان داستان های ایرانی قرار دارد.