در آستانه روز سعدی؛
«گلستان» مشهورترین اثر منثور در زبان فارسی است
تاريخ : سه شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۰ ساعت ۰۹:۵۵
آنچه از سعدی در ذهن داریم؛ بسیار متنوعتر از هر ادیب دیگری است؛ چراکه او هم در شعر طبعآزمایی کرده و هم در نثر خامهای بر نگارین دفتر ادب زده است.
آثار سعدی در این دو دسته که ذکرش آمد بسیار گسترده است او را از هم عصران خود برتری میدهد. از این رو این دو بخش از آثار او را به اجمال مورد کندوکاو قرار میدهیم.
گلستان:
دکتر حسن انوری در مقدمه «شرح گلستان» مینویسد: گلستان مشهورترین اثر منثور در زبان فارسی است و چون گوهری درخشان بر تارک نصر فارسی میدرخشد و در درازنای قرون متمادی کتاب محبوب فارسیزبانان و الهام بخش نویسندگان بوده و ژرفترین تاثیر را بر زبان نوشتاری فارسی داشته است؛ این اثر به قول سعدی«باد خزان را بر ورق او دست تطاول نبوده و گردش ایام عیش ربیعش را به طیش هریف مبدل نکرده است.».
همانگونه که در کتب فراوان ذکرش آمده است؛ سعدی در سال 655 پس از مسافرت و گشت و گذاری دور و دراز که سالیانی متمادی از عمر او را بر گرفته بود به شیراز بازگشت و در همان سال به تنظسم بوستان پرداخت و پس از چند ماه که بوستان را به نظم درآورد نوشتههای منثور خود را نیز در مدت کوتاهی جمعآوری کرده و گلستان نام نهاد.
اما آیا گلستان تنها کتابی منثور از مشاهدات و وقایعی است که در سفرها برای سعدی رخ داده یا این اثر فراتر از آنی است که ذکر کردهایم؛ در این باب باید این نکته را خاطر نشان کرد که اگر هر اثری اعم از نظم یا نثر؛ وقایع نگاری صرف کرده باشد نمیتواند ماندگاری اش را در تاریخ ضمان کند. اما گلستان چه دارد که مانده است. شاید نخستین عاملی که گلستان را ماندگار کرده است تنوع کار سعدی باشد که او هم در نظم تبحر دارد و آثاری به نام خلق کرده و هم در شعر و همین تنوع در عین کمال باعث شده همه ی آثارش منجمله گلستان دیده و خوانده شود. دیگر ویژگی گلستان؛ تعلیمی بودن آن است. ادب تعلیمی در آثار سعدی به قدری رخ مینماید که مخاطب آثار او انگار در کلاس و مکتب او در حال آموختن است. ویژگی دیگر سعدی نثر خاص اوست؛ نثری که آهنگین است مخاطب را در سراشیبی حظ وافر از سخن و کلام قرار میدهد. البته ویژگیهای دیگری هم نثر گلستان دارد که در این فرصت کوتاه پرداختن به آنها ممکن نیست.
غزلیات و بوستان:
سعدی در عهد جوانی و ایام پیری در سِّر عشق سَر کرده است و نه تنها غزلیات او سراسر عشق است بلکه کتابهای دیگرش هم بی فصلی از عشق گویا در نظرش ناتمام است. ویژگی اصلی غزلیات سعدی «عاشقانهها»ی آن است. او به کمال توانسته از عشق سخن به میان آورد و سخنسرایی کند. آنچه در غزلیات سعدی از عشق میبینیم و میخوانیم تنها عشق به خدا نیست بلکه ما عاشقانههایی زمینی را هم در غزلیات سعدی شاهدیم. این عاشقانهها به غایت زیباییاند و دلنشینی. اما در «بوستان» یا «سعدینامه» ما با فضایی متفاوت مواجهیم. در بوستان سعدی اغلب از آرمانهایش میگوید. او در این اثر نظم میداند که باید تعلیم و تربیت و آموزش را بر تارک کتاب بگنجاند و مخاطب را با آن به دشت سبز اخلاق بکشاند. سعدی در بوستان هر آنچه را در اخلاق میخواهد مینویسد و هر آنچه در رابطه با خدا میخواهد میگستراند.
بی راه نیست اگر در باب سعدی و حضورش در ادب پارسی بگوییم سعدی چون گلستان است و «این گلستان همیشه خوش باشد».