آفت سينماي ديني وارد كردن پيش‌فرض‌هاي خودمان در پژوهش است
مسوول تيم پژوهشي «ملك سليمان»:
آفت سينماي ديني وارد كردن پيش‌فرض‌هاي خودمان در پژوهش است
 
تاريخ : يکشنبه ۷ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۲۳
تهيه‌كنندگان و دست‌اندركاران «ملك سليمان» كه اين روزها فيلم‌شان بر پرده‌ي اكران سينماهاست، در اكثر مصاحبه‌ها و نشست‌هاي نقد و بررسي، بر اهميت پژوهش دوسال و نيمه كارگروه‌هاي پژوهشي و تخصصي خود تاكيد مي‌كنند، در همين راستا حجت‌الاسلام سعيد اصفهانيان ـ مسوول تيم پژوهشي اين فيلم ـ با ايسنا گفت‌وگويي داشت.

به گزارش هنر نیوز ،حجت‌الاسلام سعيد اصفهانيان ـ مسوول تيم پژوهشي «ملك سليمان» ـ در گفت‌وگو با ايسنا، در تشريح فعاليت تيم پژوهشي اين فيلم قبل و در حين توليد گفت: كارگروه‌هاي پژوهشي بخش‌هايي داشتند و نفراتي به عنوان اعضاي اصلي و جمعي هم به عنوان مشاورين فعاليت مي‌كردند. در كارگروه قرآني از نظرات آيت‌الله جوادي آملي در چند ديدار خصوصي و آيت‌الله جعفر سبحاني بهره برديم و نيز نامه‌هايي به دفاتر بزرگاني همچون آيت‌الله مصباح‌ يزدي، مكارم شيرازي، مهدوي كني و برخي از اساتيد ديگر براي جواب‌گويي به سوالاتمان نوشته شد.



اصفهانيان ادامه داد: قرار شد كارگروهي مباحث قرآني سليمان (ع) را پيگيري كند كه مسووليتش با بنده بود. يك كارگروه مباحث روايي را تحت نظر حجت‌الاسلام حميد محمدي و كارگروه ديگري مباحث تاريخي و كارگروه‌هايي براي مباحث بين‌الملل و نگاه استراتژيك و مباحث هنري تشكيل شد. بخش اصلي تحقيقات دوسال و نيم ادامه پيدا كرد كه البته پژوهش در مباحث قرآني و روايي و تحليلي در حين كار نيز ادامه يافت.

وي در رابطه با فعاليت كارگروه‌هاي پژوهش روايي، تحقيقات بين‌الملل و تاريخي بيان داشت: در بخش پژوهش روايي مسووليت با حجت‌الاسلام محمدي بود كه با هماهنگي مركز تحقيقات علوم اسلامي نور در قم كارهاي سند‌شناسي احاديث مربوطه و نمايه زني آنها را انجام دادند. در بخش تحقيقات تاريخي از متون برخي از اساتيد استفاده شد. ما در اين قسمت از نظرات اساتيد هاشم رضي، متين و ... در تحقيقات تاريخي‌شان استفاده كرديم، ضمن آنكه از مشاورت افرادي چون استاد رستگار فسايي، دکتر مجيد شاه‌حسيني و نيز دکتر حسن بلخاري بهره مي‌برديم. در بخش تحقيقات بين‌الملل و مباحث استراتژيك سياسي نيز جلسات متعددي برگزار شد و از مشاوره‌ي افرادي چون دکتر حسن عباسي استفاده گرديد، چرا که حرکت در موضوع «ملك سليمان» حرکت بر روي لبه تيغ است. اگر ما در واژه‌ها، ارائه‌ي نقشه‌اي كه تصوير مي‌شود، نام بردن شهرها، نام بردن افراد و غيره كم دقتي مي‌كرديم، ممكن بود بهانه‌اي دست دشمن بدهيم. همچنين اگر مي‌توانستيم اين مسائل را خيلي دقيق تصوير كنيم، امكان اين وجود داشت كه «ملك سليمان» را به عنوان پاشنه‌ آشيل دشمن طراحي کرده و مصادره به مطلوب کنيم که البته با عنايت الهي، اين مهم عملا محقق شد.



مسوول تيم پژوهشي «ملك سليمان» افزود: البته كارگروه هنر هم زيرنظر مدير هنري مجموعه، عبدالحميد قديريان و بخش جلوه‌هاي ويژه نيز با محوريت مجتبي فرآورده پيش مي‌رفت و در آخر نيز، نتايج پژوهش‌هاي مختلف در كارگروه ها تحليل محتوا شده و نسبت آنها با يكديگر مشخص گرديد.

فيلم قرآني يعني فيلمي كه چارچوب آن مبتني بر قرآن باشد

حجت‌الاسلام اصفهانيان درباره‌ي مدل ارتباطي و نسبت كارگروه‌هاي مختلف با يكديگر گفت: ما در حركت به سمت «مكتب هنر ديني» و «مکتب سينماي شيعي» به اين نقطه رسيده بوديم كه بايد از همه‌ي نگاه‌ها و ظرفيت‌ها استفاده كرد، اما اين آفت را هم مي‌ديديم كه چون يك مسير مشخص در مكتب سينماي ديني وجود ندارد، اين موضوع نيز مانند ساير موضوعات دچار آفت شود. به همين دليل به اين نتيجه رسيديم كه بايد نگاه قرآني را اصل قرار دهيم و چارچوب‌ها، مباني و خط داستان را بدون هرگونه پيش‌فرضي از قرآن استخراج كنيم.



اين پژوهشگر ادامه داد: در اين راستا، بحث بعدي اين بود كه در اين نوع نگاه بايد با روايات چگونه برخورد شود. ما در نگاه شيعي معتقديم كه يكي از ملاك‌هاي صحت و سقم روايات عرضه آنها به قرآن است. پس قرار شد نتيجه فعاليت هاي كارگروه دوم كه كارگروه روايي بود ـو مجموع روايات مربوطه را از حيث سندشناسي پالايش کرده بودـ به قرآن عرضه شود و جالب اينکه اين روايات در واقع روشنگر خلاء‌هاي جزئي در نگاه قرآني و تفسيرگر داستان براي پرداخت بيشتر آن بود. در نگاه سوم نيز مطالعات كارگروه تاريخي و نگاه‌هاي مرتبط با عهد‌ين استفاده شد. در واقع ما پس از قرآن و روايات آن قسمت از عهدين كه قابل عرضه به قرآن بود را نيز استفاده كرديم.

داستان‌سرايي در فيلم‌هاي قراني عمدتا حاصل پيش‌فرض‌هاي غلط است

مسوول تيم پژوهشي«ملك سليمان» درباره‌ي اين‌كه «آيا داستان‌سرايي خاصي در روند ملك سليمان مانند فيلم‌هاي تاريخي انجام داده‌ايد يا خير؟» گفت: ما قائل به اين نيستيم كاري كه انجام داده‌ايم بدون نقص و مطلق است. اما از ابتدا كه شروع كرديم، سعي داشتيم روش‌هاي پژوهشي فيلم‌هاي ديني را مطالعه و نقاط قوت آنها را استفاده كنيم و از نقاط ضعف‌شان عبرت بگيريم. عمده كارهاي هنري كه راجع به قرآن، اهل بيت (ع) و رسولان (ع) ساخته شده، با توجه به چارچوب قرآني شکل نگرفته است و اكثرا چارچوب تاريخي را به دليل اين‌كه رويكردي در دسترس‌تر بوده است مورد استفاده قرار داده اند. مي‌توان مثال‌هاي زيادي در مورد فيلم‌هاي تاريخي زد كه چون نگاه اصلي آنها نگاه قرآني نبوده است در قسمت‌هايي تفاوت‌هايي با روايت قرآني مشاهده مي‌شود.

وي ادامه داد: اين‌كه ما مي‌گوييم سينماي ديني و شيعي منظورمان اين است كه بايد چارچوب قرآني موضوعات استفاده شود، نه اينکه فقط به ذکر موضوع قرآني و يا استفاده از اجزاء قرآني بسنده شود. آفت سينماي ديني اين است که پيش‌فرض‌هاي خودمان را در پژوهش‌ها وارد ‌كنيم و بدون توجه به چارچوب متون وحياني، پيش‌فرض‌ها را «هم عرض» قرآن و انديشه عترت قرار دهيم. به عنوان مثال اگر قرار باشد مبتني بر نگاه‌هاي معمول و با استفاده از پيش‌فرض‌هاي موجود درباره‌ي سليمان (ع) فيلمي ساخته ‌شود، «بلقيس» مبناي اصلي پرداخت داستان تلقي مي شود!

مشاور معاون فرهنگي دانشجويي دانشگاه تهران درباره‌ي استفاده از پتانسيل‌هاي موجود در فضاي دانشگاهي براي كارگروه‌هاي پژوهشي «ملك سليمان» بيان داشت: به صورت متمركز و كارگروهي، از پتانسيل علمي بعضي از اساتيد دانشگاه امام صادق (ع) و هم‌چنين از پتانسيل دانشجويي برخي از دانشجويان دانشكده‌ي علوم حديث استفاده كرديم. البته به صورت متفرقه و غيرمتمركز از دانشجويان بسياري در پروسه‌ي پژوهشي «ملك سليمان» استفاده شد.

او در پاسخ به سوال «آيا پژوهش‌هاي مرتبط با قسمت دوم فيلم انجام شده است؟» تصريح كرد: نوع نگاه قرآني قسمت دوم مشخص شده است. نگاه هاي روايي و تاريخي هم به صورت جداگانه تدوين شده است. اما تحليل همه‌ي اين موضوعات نياز به يك بازنگري مجدد كوتاه مدت دارد.

منتقدان فيلمنامه مبتني بر درام ارسطويي سخن مي‌گويند نه قرآن

در ادامه، حجت‌الاسلام سعيد اصفهانيان انتقاد‌هاي صورت گرفته از ضعف فيلمنامه‌ را بي‌مورد دانست و عنوان كرد: اين نگاهي كه برخي از كارشناسان دارند و مي‌گويند اين فيلم در فيلمنامه ضعف دارد را نمي‌پذيرم، اما قائل به اين مساله هم نيستم كه اين فيلمنامه شاهكار است. ما با توجه به چارچوب هاي قرآن و عترت بايد به اين سمت حركت ‌كنيم كه داستان‌مان داستاني قوي‌ باشد. آنها كه نسبت به ضعف فيلم‌نامه انتقادهايي را طرح مي‌نمايند بدون توجه به مكتب سينماي ديني و خط قرآني داستان فيلم و نيز مبتني بر درام ارسطويي اين مباحث را مطرح مي‌كنند.

اصفهانيان ادامه داد: بايد در گام اول ديد اين افراد آيا اساسا معتقد هستند كه بايد به سمت مكتب سينماي ديني و شيعي و مبتني بر خط قرآن و روايات حركت كرد يا خير؟ برخي از اين افراد و جمعي از داستان‌نويسان ما هيچ اعتقادي به اين سير و نوع پژوهش انجام گرفته ندارند و در زاويه‌اي مي‌ايستند كه حداقل دو اشكال اساسي بر آن زاويه نگاه مترتب است. اشكال اول اين است كه اين زاويه ديد داراي پيش فرض‌هايي غلط از تاريخ موجود و عهدين است. به عنوان مثال اين‌گونه اشخاص در داستان سليمان (ع) به دنبال قاليچه‌ سليمان، بلقيس، سليمان خوش تيپ و خوش گذران هستند و در واقع، داستان خودشان را با پيش فرض‌هاي ذهني‌شان دنبال مي‌كنند. هنگامي كه چند دقيقه از فيلم مي‌گذرد چون داستان خودشان را پيدا نكرده‌اند، مي‌گويند اين داستان آشفتگي دارد.

وي افزود: مشكل دوم زاويه‌ي ديد اين‌گونه افراد آن است كه اساسا به جستجوي خط تعليق متداول سينمايي هستند. خط تعليق در اكثر فيلم‌ها مبتني بر نگاه سينماي غربي، يك خط تعليق عاطفي تعريف مي‌شود. اما خط تعليق فيلم ما «ملك» است و همه‌ي اجزاي داستان نيز تابع «خط ملك» و «ارتقاء ملک» مي‌باشد، ولي برخي‌ها دنبال خط تعليق ديگري هستند كه آن را در فيلم نمي‌يابند.

اين مولف و پژوهشگر مشكل ديگر برخي از منتقدان به فيلم‌نامه را حجم سنگين مفاهيم ارائه شده در فيلم برشمرد و بيان داشت: مساله‌ي ديگري كه بعضي‌ها فكر مي‌كنند داستان فيلم دچار خلل است، حجم مفاهيم ارائه‌شده در فيلم است. در سينماي موجود عادت کرده‌ايم که آثاري نازل و البته ديالوگ محور ببينيم، ارائه

«مفاهيم عظيم» در فيلم «ملک سليمان» آن هم در قالب تصوير و نه صرفا ديالوگ و يا منولوگ، يک ساختارشکني آشکار است، لذا برخي با پيش فرض‌هاي سطحي خود در ديالوگ محوري و بدون توجه به توان سينما در تصويرسازي مفاهيم عظيم، فيلم را بدون داستان و يا داراي داستان آشفته مي‌دانند.

«ملك سليمان» فيلمي براي فطرت‌هاي بيدار جهانيان است

اين پژوهشگر در مورد اكران خارجي «ملك سليمان» و پيش‌بيني‌هاي صورت گرفته براي واكنش پيروان ديگر اديان درباره‌ي سليمان تصوير شده توسط قرآن اظهار كرد: مسئله اصلي اين بود كه بتوانيم يك موضوع بين‌المللي را انتخاب كنيم كه پيروان مذاهب گوناگون حاضر باشند سخن ما را بشنوند. اما اكنون مساله‌ي اصلي اين است كه چگونه مي‌خواهيم اين پيام را به گوش آنها برسانيم. اگر در اكران جهاني بخواهيم به اميد جشنواره‌ها باشيم، هيچ توفيقي پيدا نمي‌كنيم. ما انتظار نداريم جشنواره‌هايي كه در اختيار صهيونيست‌ها است بنابر هدف ما گام بردارند.

مسوول تيم پژوهشي «ملك سليمان» هدف اين گروه را بيان سخني ناب براي فطرت هاي بيدار جهانيان دانست و تصريح كرد: اگر ما سخن صحيحي را براي فطرت‌هاي بيدار جهان مطرح كنيم، آن افرادي كه به حق و حقيقت تمايل دارند خودشان پيام را دريافت مي‌كنند. ما براي اكران در خاورميانه و آمريكا برنامه‌ريزي كرده‌ايم. هرچند كه صنعت سينماي آمريكا نيز تحت سلطه‌ي صهيونيسم جهاني است، اما راهكارهايي براي آن موجود است. اولين راهكار انتخاب مناسب موضوع است. يعني اگر فيلمي در عرصه بين الملل مدعي اين باشد كه من نگاهي تحليلي به پيامبران، الگوها و يا مباني شما دارم اين خود براي ديده‌شدنش کافي است و ايجاد انگيزه جدي مي‌کند.

وي در پايان بيان داشت: در همين جامعه آمريكا هم تا حدودي مي‌توان كارهايي مخالف روند كلي سياست و آثار سينمايي‌شان انجام داد. مانند «مايكل‌مور» كه در مورد دولت بوش فيلم مي‌سازد و تمام حيثيت او را به سخره مي‌گيرد يا فيلم «مصائب مسيح» مل گيبسون كه ضد صهيونيست بود و پخش شد. پس راهكارهايي وجود دارد كه بتوان با كمك برخي افراد فاصله‌اي كه صهيونيست‌ها بين مسيحيان و يهوديان، با دنياي اسلام ايجاد كرده‌اند را برداشت.
کد خبر: 20495
Share/Save/Bookmark