به گزارش هنرنیوز؛ مدیریت تئاتر کشور سال گذشته در چنین روزهایی با مشکلات بسیاری مواجه بود. مشکلاتی که همواره از سوی رسانهها و کارشناسان مطرح میشد اما از واکنشها چنان برمیآمد که مدیرکل وقت هنرهای نمایشی گوش شنوایی برای شنیدن مسائل ندارد یا حداقل میخواهد امور را چنان که خودش میپسندد – با دایرهای بسته از مشاوران ناآشنا به عرصه نمایش - پیش ببرد.
سرانجام نتیجه این شد که حسین طاهری در تاریخ چهارم دی ماه متن استعفای خود را همراه با نامهای خطاب به علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و نه معاون امور هنری منتشر کرد.
عدم ارتباط سازنده با رسانهها و عملکرد غیر شفاف اداره کل هنرهای نمایشی در زمینه برنامه ضروری برای برونرفت از بحران، به خدمت گرفتن حلقه مشاوران ناآشنا به عرصه هنرهای نمایشی، چشم داشتن به مدیران بالادستی برای تزریق بودجه و حل معظلات اهالی تئاتر – تفکر مدیریتی دهه شصت - و طرح مسائلی همچون درخواست بودجه ۶۰ میلیاردی از دولت برای حرکت رو به جلوی تئاتر کشور همواره ازجمله ضعفهای قابل توجه در دوران کوتاه مدیریتی طاهری ذکر میشوند.
اما در کنار این کاستیها شاید یک عامل بیش از تمامی مسائل؛ شرایط خداحافظی او و استقبال معاون امور هنری از این اتفاق را فراهم آورد: «استقلالطلبی در مدیریت».
اداره کل هنرهای نمایشی پس از خداحافظی طاهری و با شروع فعالیت مهدی شفیعی به عنوان مدیرکل در یک سال گذشته چه فراز و فرودی را پشت سر گذاشته است؟ شفیعی چه ویژگیهایی دارد که اعتراض هنرمندان و رسانهها به شیوه دوره طاهری ادامه پیدا نکرد؟
آیا وضعیت تئاتر ایران طی یک سال گذشته تغییر محسوسی داشته است؟
سوالهایی که این گزارش تلاش میکند به بهانه یک سالگی استعفای مدیرکل سابق و آغاز به کار مدیر جدید بطور مختصر به آنها پاسخ دهد.
- عدم حمایت اداره کل هنرهای نمایشی از گروههای تئاتری
- فقدان برنامهریزی کلان
- انتخاب و جابهجایی غیرحرفهای مدیران
- حمایت نکردن از گروههای تئاتری دربرابر هجمههای مغرضانه رسانهای
- ناتوانی در برقراری ارتباط سازنده با هنرمندانتنها بخشی از مسائلی بودند که اعتراضها در دوره طاهری را به همراه داشت اما بندهای چندگانه نامه استعفای او بیش از پیش چشم همگان را در ارتباط با مسبب یا مسببان اصلی نابسامانی گریبانگیر عرصه هنرهای نمایشی گشود.
طاهری در نامه خود خطاب به علی جنتی میگوید:
احتراما از آنجا که احساس میشود سیاستهای دولت تدبیر و امید در معاونت امور هنری به ویژه در بخش هنرهای نمایشی به نحو مطلوبی تفسیر، تدوین، برنامهریزی و اجرا نمیشود، لازم میدانم کنارهگیری خود را از مدیریت اداره کل هنرهای نمایشی به دلایل زیر تقدیم حضور کنم. بخشهایی از این موارد عبارتند از:
۱. عدم شفافیت بودجه و تخصیصهای اداره کل هنرهای نمایشی
۲. ابهام در حیطه وظایف مدیریتی و دخالتهای بیجا، بدون اطلاع و بدون هماهنگی
۳. عدم تخصیص بودجه مصوب گروههای نمایشی
۴. بهای بیش از حد دادن به سیاستهای اقتصادی هنر و تلاش برای درآمدزا کردن هنر به هر قیمتی
۵. عدم پرداخت ریالی از بودجه سی و سومین جشنواره بینالملی تئاتر فجر تا این لحظه... (و باید دقت داشت که تنها یک ماه تا برگزاری این جشنواره در بهمن ماه فاصله است)سوال: کدامیک از موارد بالا در دوران مدیریت شفیعی دستخوش تغییر شد؟
مدیر جوان و تازه نفس اداره کل هنرهای نمایشی به محض پذیرش مسئولیت، افراد آشنا به عرصه را فراخواند و در گام نخست حکم مدیریت اجرایی را به پیمان شریعتی، مدیر خوشنام روابط عمومی این اداره کل در دوران گذشته سپرد. او بعدا چنانچه در احکام بعدی نشان داد – البته جز یکی دو مورد که در ادامه اشاره میشود- افراد بدون حاشیه و آشنا به هنرهای نمایشی را به کار گرفت.
طرح استراتژی کوتاهمدت (آغاز حمایت از اجرا در سالنهای دولتی، توجه به امر آموزش در استانها و صدور احکام بهموقع برای برگزاری جشنوارهها و...) میانمدت (اصالت دادن به گروههای نمایشی، توجه به فعالان خصوصی و...) و بلندمدت (رایزنی با نهادهای حاکمیتی برای ارتقای سطح توجه به هنر تئاتر در اسناد بالادستی مانند سند ششم توسعه) از جمله برنامههایی محسوب میشوند که تا حدی امنیت روانی را برای خانواده هنرهای نمایشی بازگرداند.
اما چه عواملی شرایط را همچنان ناامن میکند؟برای پاسخ به این پرسش میتوان به بندهای چندگانه مندرج در متن استعفای حسین طاهری نگاهی دوباره داشت! به واقع کدامیک از این موارد تا این لحظه محقق شده است؟
- اداره کل هنرهای نمایشی در حالی ماه دهم سال ۹۴ را پشت سر میگذارد که تا امروز تنها چیزی حدود ۳ میلیارد تومان از محل اعتبارات نامشخص خود را دریافت کرده است.
- بازسازی مجموعه تئاتر شهر در شرایط نابسامان به سر میبرد و برخلاف وعده مدیران نه تنها کار وارد فاز دوم نشده، بلکه فاز نخست همچنان در مرحله تالار قشقایی مجموعه متوقف مانده است. توقفی ابهام برانگیز که شنیدهها اشتباه محاسباتی و آغاز بیبرنامه بازسازی را دلیل آن عنوان میکنند.
(و البته نقش معاون امور هنری، دفتر طرحهای عمرانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شرکت پیکرنهاد به عنوان پیمانکار مجموعه در کنار مدیریت مجموعه تئاترشهر نیز در این رخداد شوم پررنگ و غیرقابل چشمپوشی به نظر میرسد.)
- شاید وجود مجموعههای نیمهتمام (دو مرکز تئاتری زیر نظر شهرداری تهران در کنار مجموعه تئاترشهر و مرکز تئاتر مولوی) و ساختمانهای مخروبهای مانند اداره تئاتر که تا امروز با بیتوجهی محض معاون امور هنری مواجه شدهاند سند صدق این نظر باشد که: «معاونت هنری بیشتر همت خود را برای افتتاح پروژههایی مانند آرت سنتر۲، برگزاری حراجی آثار تجسمی و جشنواره موسیقی فجر؛ و البته مدیریت در موزه موسیقی صرف میکند.»
- و البته بودجه جشنواره تئاتر فجر نیز همچنان پرداخت نشده است (عاملی که موجب شد دبیر جشنواره تمام تلاش خود را به دعوت از آثاری معطوف کند که قبلا طعم اجرای عموم و فروش گیشه و دریافت حمایت از اداره کل هنرهای نمایشی را چشیدهاند.)
اما تصمیمهای نادرست...اعتراض غیرعادی و خارج از عرف یکی از کارگردانان تئاتر به نحوه مدیریت در مجموعه تئاتر شهر یکی از مواردی بود که چندی قبل خبرساز شد. شاید سکوت در برابر کاستیهای موجود در یکی از مهمترین مجموعههای نمایشی و عدم تغییرهای مورد انتظار خانواده هنرهای نمایشی چنین واکنشی را به همراه داشت.
گرچه مدیریت مجموعه در ماههای ابتدایی فعالیت خود به بهانه تشکیل «شورای هنری» هزینههایی را به بودجه هنرهای نمایشی تحمیل کرد و این گردهمایی در عمل هیچ سودی برای ارتقای کیفیت عمل دو سالن فعال مجموعه نداشت. در مقابل اما شرایطی پدید آورد که مدیر تئاترشهر به مدد حضور تعدادی از هنرمندان تا مدتها بعد از استعفای طاهری به کار خود ادامه دهد.
بنابراین اینجا نیز رد آنچه طاهری با عنوان «ابهام در حیطه وظایف مدیریتی و دخالتهای بیجا، بدون اطلاع و بدون هماهنگی» از آن یاد کرد به چشم میخورد. گرچه این شرایط پس از برگزاری سیوچهارمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر تغییر خواهد داشت اما ادامه این روند تا امروز پاشنه آشیل اداره کل هنرهای نمایشی به نظر میرسد.
پوشش معیوب رسانهای فعالیتهای تئاتری سراسر کشور- «فقدان سیاستگذاری صحیح رسانهای که امر خبررسانی هنر تئاتر را با مشکلات فراوانی روبهرو کرده است.» موردی که در بندهای چندگانه متن استعفای حسین طاهری وجود داشت و نحوه عملکرد تنها وبسایت خبری - تحلیلی متصل به اداره کل هنرهای نمایشی؛ سایت «ایران تئاتر» که زمانی مهمترین منبع مراجعه هنرمندان این عرصه بود امروز دیگر نشانی از یک سال قبل ندارد.
گرچه هنگام مدیریت مدیرکل مستعفی هم افراد غریبه با عرصه "خبرنگاری" در این رسانه فعال بودند اما نگاهی گذرا به عملکرد یک سال گذشته این وبسایت نشان میدهد دیگر کمترین نشانی از پوشش بهروز و اثرگذار اخبار فعالیت هنرمندان تئاتر کشور ندارد.
نتیجه... ایلنا نوشت:میتوان چنین نتیجه گرفت که مشکلات مدیرکل جدید هنرهای نمایشی همچنان همان است که در دوره مدیرکل سابق وجود داشت؛ با این تفاوت که مسئولان جدید به خوبی با شرایط روانی و مسائل این عرصه آشنا هستند. بودجهای تزریق نمیشود.