دانیال عطار زاده یکی از مسئولان غرفه انجمن موسیقی ایران درباره سلیقه شنیداری مردم به سوالات ما پاسخ داد.
میزان مخاطبان شما راضی کننده هست؟ کدام بخش از آثارتان بیشتر مورد توجه مردم قرا گرفته است؟نخست آن که تنها بخشی از مردم جامعه به نمایشگاه کتاب سر می زنند. بخشی از این حجم نیز تنها بیننده اند و شناخت خاصی ندارند. اما بیشتر افرادی که به دنبال خرید آثار موسیقایی هستند؛ افرادی هستند که آثار تازه اساتید را جستجو می کنند و از آنجایی که اساتید بنام موسیقی به تازگی آلبومی ضبط نکردهاند؛ بیشتر آثار ارائه شده از آن ها آثار اجرای خصوصی و یا آثاری است که پیش از این ضبط شده اما هرگز منتشر نشدهاست. این آثار مورد استقبال بسیاری از هنر دوستان قرار میگیرد. یکی از این نمونه ها آواز شهناز استاد شهناز است که آواز وی در این آلبوم هست. بسیاری آثار شجریان را پیگیری می کنند. آثار کیوان ساکت بسیار مورد توجه بازدید کنندگان بود. از جمله آثار مورد توجه استاد ساکت «یادگار خون سرو» و «رقص انگشتان» بود. از کارهای استاد مشکاتیان، و همایون شجریان نیز بسیار مورد توجه بوده است. آثار بنان نیز بسیار مورد توجه مخاطبان خود بود.
در مجموع استقبال از آثار موسیقایی در نمایشگاه کتاب راضی کننده بود؟ در واقع امسال فروش آثار موسیقایی بسیار محدود است. چراکه مکان تخصیص یافته بدان دور از نظر است و به دشواری میتوان آن را یافت. شرکتهای ناشر آثار صوتی خارج از شبستان هستند و این نخستین و عمده ترین دلیل دور ماندن از توجه است. شاید بهتر بود که به عنوان کمترین کاری که برای ما انجام میدادند؛ سالن هنر را در بلندگوهای مصلی
” آثار درگذشتگان فروش بیشتری دارد! “
به مردم یادآوری میکردند. مردم آن را پیدا نمی کنند.
فکر می کنید این غرفه باید دارای چه خصوصیاتی باشد؟ نخستین علامت طراحی است. باید سالن هنر از نظر بصری با یک غرفه فروش خوراکی متفاوت باشد که اینگونه نیست. اگر حتی یک موزیک از بلندگوی خارج سالن پخش شود توجه مخاطبان را به این غرفه جلب می کند. این سالن حتی تابلوی راهنام ندارد و در تابلو های اعلان هیچ فلشی به سمت سالن هنر نیست. وقتی این امکان فراهم شده؛ بهتر است امکان استفاده از آن فراهم شود. بسیاری از مردم هستند که وقتی وارد سالن میشوند می پرسند که آیا این غرفه سال گذشته نیز وجود داشته؟ و این سوال نشان می دهد که مردم از وجود این غرفه ها بی اطلاع هستند.
آلبوم های هنرمندانی که در سال گذشته از دنیا رفته اند متفاوت از آثار هنرمندانی بود که در قید حیات هستند؟
چهارمضرابهای استاد خرم و چهار مضرابهای استاد صبا شاید به علت آنکه از دنیا رفتهاند بسیار مورد استقبال قرار گرفت.
می توان گفت معرفی کوتاه این هنرمندان همراه با خبر درگذشت آنها نوعی معرفی برای مردم است و مردم پس از مرگ اساتید موسیقی را میشناسند؟ به یقین همین گونه است. اساتیدی که از دنیا میروند؛ معرفی میشوند و تازه مردم آنها را میشناسند. یکی از دلایل این موضوع محجور ماندن موسیقی در کشور ماست. وقتی هنرمندی از دنیا می رود؛ تازه به این موضوع مینادیشند که این هنرمند هنوز در قید حیات بوده در صورتی که تا پیش از این تصور میکردند که این استاد سالها پیش درگذشته یا خانه نشین شده. چون برای موسیقی اطلاع رسانی نمی شود.
حکایت آثار تازه ای نیز که از اساتید پس از مرگشان منتشر میشود به همین شکل است. بهترین آلبوم های اساتید پس از مرگشان منتشر میشود و ناشران بر سر
” مردم سازهای ایرانی را از نزدیک ندیده اند. “
نشر آن با هم دعوا میکنند! همه پس از مرگ اساتید به دنبال کار آن ها میروند.
جایگاه تک نوازی اساتید در میان مردم چگونه است؟
مرد م از آلبوم های تک نوازی به ویژه آثار استاد شهناز بسیار استقبال میکنند. چراکه بسیاری از آنها سازهای ایرانی را نمیشناسند و کمتر آن را در رسانهها دیدهاند. به محض آن که اینجا میشنوند به آن علاقمند میشوند. به باور من این کلام که موسیقی سنتی ایران نخ نما شده و دیگر ارزشمند نیست؛ حرف درستی نیست. غالباً مخاطبان ما قشر جوان هستند که آثار را نشنیدهاند. وقتی همین جا آثار را میشنوند بدانها علاقمند میشوند و آنها را خریداری میکنند. در نتیجه میتوان گفت ما مشکل عرضه موسیقی داریم . ما موسیقی را آنگونه که شایسته است به گوش مردم نمیشناسانیم. موسیقی ایرانی حالت نوستالژی دارد. مردم به شناخت و خرید آثار تک نوازی علاقمندند.
فکر میکنید چرا سازهای ما شناخته نشده اما سازهای غربی را همه میشناسند؟ علاقه به سازها با طرز نواختنشان و به صورت بصری رخ میدهد. در حال حاضر بسیاری از شبکه های ماهواره ای به طور شبانه روزی آثار وسیقی غربی را پخش میکنند و در غالب فایلهای تصویری نواختن سازها را به مردم نشان میدهدند و بسیار طبیعی است که مردم به شنیدن این سازها تشویق شوند.من خود هنرجوی موسیقی هستم. گفتن چندباره این دلایل تکراری باطل است. اما باید گفت موسیقی که آنها ارائه میدهند بیشتر تصویر است. با این ترتیب ضعیفترین موسیقی را به مردم ارائه میدهند و برای آن بوسیله تکرارجایی میان ذهن مخاطب باز میکنند. اما آلات موسیقی در تلوزیون ما کمتر دیده می شود و به یقین کمتر شناخته می شود. علاقه بر مبنای شناخت صورت میگیرد و علت بی توجههی برخی اقشار جامه با این گونه موسیقایی عدم شناخت کافی از آن است.