چه بر سر ستاره‌های عروسکی آمد؟
روزهای راکد مجموعه‌سازی عروسکی در تلویزیون
چه بر سر ستاره‌های عروسکی آمد؟
 
تاريخ : چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۰۹:۳۹
ستاره‌های محبوب عروسکی کودکان و نوجوان در حالی از شبکه‌های تلویزیونی رخت بربسته‌اند که امروز بیش از هر زمانی کودکان ایرانی در معرض پدیده‌های تصویری خارجی قرار دارند.

به گزارش هنر نیوز خبرآنلاین، در روزهایی که برنامه‌‌سازان تلویزیون کمترین میزان امکانات را برای برنامه‌سازی در اختیار داشتند‌ جنگ و تبعات آن همه ابعاد جامعه را تحت تاثیر خود قرار داده بود، برنامه‌سازی حاصل از نگاه دغدغه‌مند جریان تولید آثار کودک و نوجوان را با تحولاتی جدی روبرو کرد.

پدیده روزهای کودکی، جوانان نزدیک به میانسالی امروز مدتهاست دیگر در قاب تلویزیون جای نمی‌گیرند و به جای هادی و هدی، کپل و سرمایی و دم باریک، نوک طلا و هاپوکومار و مخمل و چاق و لاغر این روزها خاله‌ها و عموها و امیرمحمد و عموپورنگ مهمان خانه‌های کودکان و نوجوانان می‌شوند تا همه تخیل و آرزوهای آنان زیر سایه نصیحت‌ها و شعرهای سرگرم‌کننده و دست و هوورا شکل بگیرد.

روزهای اوج

دهه 60 و 70 را می‌توان دوران اوج برنامه‌های عروسکی تلویزیون محسوب کرد. در مقطعی که هنوز انگیزه در برنامه‌سازان وجود داشت در کنار کارتون‌های ژاپنی هر از گاهی شخصیتی کارتونی از تلویزیون سردرمی‌آورد و محبوب کودکان و نوجوانان می‌شد.

مرضیه برومند را با اثر عروسکی‌اش «مدرسه موش‌ها» می‌توان هنرمندی پیشرو در این زمینه محسوب کرد. او به همراه موش‌های مدرسه‌اش در فرصت کوتاه برنامه‌های کودک و نوجوان در دهه 60 با کودکان ارتباط برقرار کرد. سال‌ها از زمان پخش این مجموعه از تلویزیون می‌گذرد، اما کافی است موسیقی آن برنامه پخش شود تا همه شور و حال حاصل از تماشای آن برنامه در کودکان آن روزها شکل بگیرد.

عروسک چاق و لاغر با درامی که براساس اشتباهات آنان شکل می‌گرفت از دیگر شخصیت‌های محبوب کودکان دهه 60 و 70 بود و «خانه مادربزرگه» به عنوان پروژه دیگری از مرضیه برومند سال 1366 برای اولین بار روی آنتن رفت و مورد توجه مخاطب قرار گرفت و موجی مشابه موج «مدرسه موش‌ها» به راه انداخت. محبوبیت بالای این مجموعه همچنان با تصاویر زنده‌‌ای که در کوکان آن روزها دارد روشن است.

ماجراهای اوستا بابا به همراه عروسک‌های همراه او دیگر برنامه محبوب کودکان دهه 70 بود. بهادر با همه آرامش و کندی که در رفتارش داشت هنوز در ذهن‌‌ها زنده است و به یادماندنی.

پدیده حضور شخصیت‌های عروسکی در تلویزیون با شخصیت‌های تازه‌تری ادامه پیدا کرد. کلاه قرمزی و پسرخاله را به درستی می‌توان پدیده‌ای در زمینه کارهای عروسکی تلویزیون محسوب کرد. ویژگی مشخص شخصیت کلاه‌قرمزی نزدیکی او به روحیه کودکان بود.

این بار دیگر عروسک که خود از جنس انسان بود و در سن و سال کودکی از نگاه آقای مجری با اجرای ایرج طهماسب کودکی و شروشیطان بود اشتباه می‌کرد و نادانسته وارد جریانی می‌شد که گاه تنبیه‌هایی را برای او به همراه داشت. کلاه قرمزی برخلاف نصیحت‌های عیان و تا حدود زیادی بی‌تاثیر مجریان برنامه‌های کودک و نوجوان امروز تلویحاً به کودکان می‌آموخت چطور از پس جبران اشتباهات خود برآیند و مشکلات ایجاد شده را برطرف شدند. این شخصیت خلاقیت داشت، اشتباه می‌کرد و حتی برای جبران اشتباهاتش اشتباه دیگری مرتکب می‌شد اما این‌ها هیچگاه از محبوبیت او نمی‌کاست زیرا منطبق برواقعیت پیش می‌رفت و کمترین خطی از تظاهر و فریب در او دیده می‌شد.

همراهی پسرخاله با کلاه قرمزی به کودکان دوستی می‌آموخت، اما دوستی آنان از جنس جملات مجریان امروز همانند: «با همدیگه دوست باشیم و ...» نبود، آن‌ها از جنس انسان بودند با همه ابعادی که می‌توان در زندگی واقعی برای اشتباهات کودکان قائل شد.

زی‌زی‌گولو دیگر عروسک مرضیه برومند بود. این کارگردان سرشناس و محبوب نسل‌های مختلف کودکان با عروسکی عجیب و خیالی برای کودکان دهه 70 خاطره‌سازی کرد. رویا‌پردازی‌های زی‌زی‌گولو، قدرت مافوق طبیعی او و ارتباطش با پدر و مادری که به واقع پدر و مادر او نبودند و کودکی که به مانند خانواده خود از خودخواهی به دور نبود سرشار از قصه و داستان بود،‌ قصه و داستانی که روزهای جمعه صبح برای کودکان و نوجوانان دهه 70 محبوبیت به دست آورده بود و حتی فروش امروز سی‌دی‌های آن مجموعه را تضمین می‌کند.

قورباغه سبز قصه‌های «خاله قورباغه و بچه‌جون»‌ به عنوان محصولی دیگر از پروژه‌های عروسکی مرضیه برومند دهه 70 به تلویزیون آمدند و هرچند به میزان محبوبیت دیگر کارهای برومند دست پیدا نکرد، اما این ارزش‌های آن اثر را زیر سئوال نمی‌برد.

از نمونه‌های موخر کارهای عروسکی تلویزیون می‌توان به عروسک‌های «چیه و چرا» اشاره کرد. هرچند ظاهر برنامه «چیه و چرا» مشابهتی را کلاه قرمزی و آقای مجری داشت، اما نه چرا کلاه قرمزی شد و نه خاله سارا آقای مجری.

اگر انیمشن «کار و اندیشه» را که با تکنیک ترکیب عروسک و انیمیشن جزو کارهای عروسکی تلویزیون محسوب کنیم با مجموعه‌ای از شخصیت‌های محبوب عروسکی در تلویزیون روبرو می‌شویم که دیگر امروز جایی در رسانه کودکان و نوجوانان ندارند.

پیش به سوی نزول

اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 به نظر رسید که دیگر لازم نیست تخیلات کودکان در کارهای عروسکی شکل بگیرد و همه آنچه مورد نیاز ذهن پررویای کودکان است در داخل کشور شکل بگیرد و بچه‌های دهه 80 ناخواسته به سمت «مرد عنکبوتی» و «شرک» و «عصر یخی» سوق داده شدند.

به جای عروسک‌هایی که زبان آنان گویا از نصایح عیان مجریان بود این بار پدیده خاله و عمو در تلویزیون شکل گرفت، نوعی از برنامه‌سازی که قطعاً هزینه کمتری برای برنامه‌‌سازان داشت و البته ارزش کیفی کمتر.

محبوب کردن مجریان برنامه‌ها در قالب برنامه‌های کودکی که ساخته می‌شود و وارد کردن ذهنیت انسان‌هایی که گاه با نوع تربیت استاندارد تفاوت قابل توجهی دارد موجب شد بسیاری از خانواده‌ها دیدن برنامه‌های تلویزیونی خارجی و کارتون‌‌ها و سریال‌های کودکانه خارجی را به محصولات ایرانی ترجیح دهند در این میان برنامه «فیتیله جمعه تعطیله»‌ توانسته محبوبیت بالاتری به دست آورد و بیش از سایر کارها مورد توجه باشد. نکته قابل توجه اینکه نقطه اتکای این برنامه بیش از هرچیز نوع اجرا و موسیقی‌های به کار رفته در آن است.

همه این‌ها در شرایطی اتفاق می‌افتد که از نزدیک به دو سال قبل شبکه دوم به عنوان شبکه مربوط به کودکان و نوجوانان نامگذری شد.

روایت برنامه‌سازان سرشناس

سخنان توام با افسوس برنامه‌سازان قدیمی تلویزیون و مدیران کنونی همگی نگاه از انتقاد فراگیر به برنامه‌های کودکان و نوجوانان و حذف خاطره‌سازان قدیمی دارد.

علی زارعان، مدیر گروه کودک و نوجوان شبکه تهران، درباره دلیل تولید نشدن آثار ماندگار و با کیفیت عروسکی در شبکه پنج سیما توضیح داد: «ما با ضعف تولید برنامه‌های عروسکی در تلویزیون مواجه هستیم. زمانی که مجموعه عروسکی همانند «مدرسه موش‌ها» تولید شد ما نه تنها در داخل کشور بلکه در جهان جایگاه خاصی در این عرصه داشتیم. اما در سال‌های اخیر نه تنها رشد نکرده‌ایم، بلکه داشته‌هایمان را نیز از دست داده‌ایم. وقتی عروسک‌هایی مانند «چیه» یا «چرا» بین مخاطبان مورد توجه قرار می‌گیرند، یعنی ما در زمینه تولید آثار عروسکی ضعیف هستیم.»

او با تاکید بر مشکل کمبود شدید بودجه در زمینه تولید آثار عروسکی و کودکانه گفت: «ما در این شبکه تلاش می‌کنیم با مبالغ ناچیز برنامه تولید کنیم. فقر قیمتی که از نظر برآورد تولید آثار این عرصه وجود دارد، شرایط تولید آثار فاخر را از ما می‌گیرد. در بودجه‌ای که برای ما تعیین شده، هیچ مبلغی برای تولید فیلم و سریال‌های عروسکی در نظر گرفته نشده است. ما در زمینه تولید فیلم سینمایی ژانر کودک و نوجوان هم شرایط مناسبی نداریم.»

ابوالفضل رازانی، انیماتور و کارگردان انیمیشن «کار و اندیشه» در زمینه تولید برنامه‌ها و مجموعه‌های مربوط به کودکان و نوجوانان گفت: «ما برای ساختن عروسک تک فریم نیاز به برنامه‌ریزی طولانی مدت داریم. وقتی پروژه‌ای شروع می‌شود با هزار مشکل رو به رو است. در حال حاضر ما فقط می‌خواهیم پایان کار را ببندیم و به تهیه‌کننده هم فشار می‌آورند. تا زمانی که بستر حرفه‌ای برای هنرمندان این عرصه ایجاد نشود، تخصص ویژه‌ای هم به وجود نمی‌آید. برای ساخت انیمیشن «کار واندیشه» محسن شاه‌ابراهیمی که از ایتالیا آمده بود با ما همکاری کرد. وقتی او می‌تواند با طراحی در سینما دستمزد خوبی بگیرد که حتی من نمی‌توانم یک دهم آن را به او بدهم، چگونه می‌توانم انتظار داشته باشم همکاری خود را با من ادامه بدهد.»

رازانی خاطر نشان کرد: «مجموعه «کار و اندیشه» در جشنواره انیمادرید جزو شش فیلمی قرار گرفت که از سراسر دنیا برای این جشنواره انتخاب شد. در این جشنواره یکی از برنامه‌سازان امریکایی اشاره کرد هزینه ساخت فیلمش 200 میلیون دلار شده است، اما هزینه فیلم نود دقیقه‌ای من کمتر از 100 هزار دلار شده بود. وقتی موضوع را به او گفتم، خیلی تعجب کرد. در حالی که هزینه پوستر فیلم او در حدود 122 هزار دلار هزینه در بر داشت.»

عادل بزدوده، کارگردان مجموعه‌های عروسکی در خصوص دلایل کاهش کیفیت برنامه‌های کودک و نوجوان گفت: «در گذشته عوامل پشت صحنه از مدیر گروه کودک گرفته تا تهیه‌کننده و سایر عوامل شرایط را مهیا می‌کردند و کامل کننده کار بودند، ولی اکنون وقتی قصد تولید یک مجموعه عروسکی داریم به ما توصیه می‌شود تعداد عروسک‌ها را کمتر کنیم تا هزینه‌های تولید پایین بیاید. البته شرایط اقتصادی زمانی که ما مجموعه «خونه مادربزرگه» و «مدرسه موش‌ها» را تولید می‌کردیم با شرایط اقتصادی امروز خیلی فرق می‌کند.»

کد خبر: 19406
Share/Save/Bookmark