ادبیات، اکسیر هنر ایران
گذری بر تصویرگری متون تغزلی فارسی؛
ادبیات، اکسیر هنر ایران
تاریخ هنر ایران به ادبیات آمیخته‌است. هر گاه که اثری ادبی خلق‌شد، هنرمندان نگارگر، بر آن نقشی زدند و هرگاه مقرر شد تا شاهان نسخه‌ای از متون ادبی بسازند، هنرورزان را به خدمت گرفتند و به واقع ادبیات بهانه‌ای شد تا هنر جان گیرد و شکوفا شود.
 
تاريخ : دوشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۵۸


یکی از برجسته‌ترین سنت‌های ایرانیان، کتابت و هنرهای وابسته به آن است. این هنر که مجموعی از ده هنر گوناگون است، در خدمت متون گران‌سنگ ادب فارسی شکل گرفته و رفته رفته به یک سنت هنری والا بدل شده‌است. در واقع کتابخانه‌های سلطنتی روزگاری مهد پرورش کاتبان و لاجورد شویان و طلا اندازان و مذهبان و مجلدان و سایر هنرمندان بود. مردان هنرپروری که گرد هم می‌آمدند و شاهنامه را به کتابت در می‌آوردند؛ از حکایات بوستان را تصویر می‌کردند و کلیله و دمنه را به قلم روایت می‌کردند. در واقع ادبیات نه تنها فرهنگ مردمان ایران زمین را سامان داد، بلکه یادگاری بزرگ از هنر والای کتابت را برای انسان معاصر به میراث گذاشت. هنرمند خوش قریحه ایرانی پا به پای رستم می‌جنگید و از سطر به سطر بوستان درس زندگی می‌آموخت. قلم بر قلم می‌گذاشت و به نجوای ذکر، طلا بر کاغذ می‌گذاشت و زرفشانی می‌کرد. به راستی ادبیات اکسیری بود که بر جان هنرهای وابسته به کتابت جلا داد و سبب شد تا وراقان و صحافان به جلال، بر تخت فرهنگ نشینند و هنر ایران را پادشاهی کنند.

شاهان و شهریاران ایرانی همواره برای افزودن بر افتخارات خویش فرمان استنساخ متون ارزشمندی چون شاهنامه حکیم طوس و بوستان و گلستان سعدی و خمسه نظامی را به مسئولان کتابخانه‌های سلطنتی می‌دادند. مسئول کتابخانه سلطنتی عمدتاً بزرگ‌ترین نقاش، یا خوشنویس روزگار خویش بود و کتابخانه پایگاهی برای هنرپروری شاهان. در این میان و در کارگاه‌های سلطنتی شاهکارهایی خلق می‌شد، که بعدها به سند فرهنگ ایرانیان بدل شد. در واقع خدمتی که ادبیان به هنر نگارگری و هنرهای دیگر وابسته به کتابت کردند، کم از بهایی نبود که شهریاران برای هنرمندان قائل بودند. 

به هر روی، آن‌چه از فرهنگ ایرانی مایه مباهات مردمان این سرزمین است، به مدد ذوق سرشار شاعران ایرانیست و البته نمی‌توان این حقیقت را نادیده انگاشت که اگر قلم‌های زرین هنرمندان نگارگر و خطِ کاتبان پر مایه ایرانی نبود، ادبیات نیز مانند بسیاری از سنت‌های دیگر به فراموشی مبتلا می‌شد و غبار دوران از جلایش می‌کاست.

مینا عبدی

کد خبر: 47036
Share/Save/Bookmark