شما در خلق فضای اساطیری نقاشیها از چه داستانهایی استفاده کردهاید؟ من بیشتر اسطورههای شاهنامه و نمادهایی مانند نبرد با اژدها، دیو سپید، اسفدیار و هفت خوان را دستمایه خلق این آثار قرار دادم، اما این نمادها را از دیدگاه خودم به تصویر کشیدم و تفسیر خودم از آنها را ارائه دادم.
برای مثال دیو سپید من، دیوی که در شاهنامه وجود دارد نبوده است و شاید آن را در وجود خودم یافتهام. من هنرمند مدرنیته هستم و در جامعه مدرن زندگی میکنم و در واقع آثار من شاهنامهای است که خودم آن را میسرایم و با توجه به شرایط انسان امروز آن را به نمایش میگذارم.
من معتقد هستم که امروزه اگر قرار است اقتباسی صورت گیرد، باید منطبق با زمانه و احوالات ذهنی هنرمند و جامعه و همچنین برداشت شخصی وی باشد. ما در جامعهای تکنولوژیک زندگی میکنیم و طبیعتا این موضوع روی افکار و شخصیت ما تاثیر میگذارد. لباسی که میپوشیم، سبک زندگی و حتی فرم شهر سازی ما با چند سال پیش تفاوت دارد، چه برسد به شاهنامهای که هزار سال پیش سروده شده است. من با علم امروز و دیدگاه بشر معاصر به سراغ شاهنامه میروم و تفسیر مدرن خود را از آن دارم.
در زندگی امروز چه نکاتی را منطبق با شاهنامه دانستید که باعث شد دست به این تجربه بزنید؟ از نیازهای هر انسانی این است که حالات درونی و افکار و احساساتش را به هم نوعانش انتقال دهد و رساترین و قابل دسترسترین روش انتقال عواطف انسانی بهره گیری از هنر است. من هم به عنوان کسی که کار هنری انجام میدهد، سعی کردم گفتارم را به تصویر بکشم و در قالب تابلوهای نقاشی آن را ارائه کنم، همچنین با توجه به احوالات و پیشینه شخصیام شاهنامه و ادبیات را دیچهای مناسب برای ابراز درونیاتم دیدم.
آیا قبل از این مجموعه؛ تجربه اقتباسی دیگری نیز داشتهاید؟ خیر، این اولین تجربه اقتباسی من بود که از سال ۸۷ آغاز شد و کماکان نیز ادامه دارد.
نکته جالب توجه نقاشیهای این مجموعه، کادر مربع شکل آنها است. علت انتخاب این کادر برای همه آثار چه بوده است؟ من حدود ۱۲ سال است که به طور ناخودآگاه و غیر عمدی از این کادر استفاده میکنم. به شخصه احساس میکنم که علت انتخاب این کادر میتواند قوانین موجود در جامعه باشد که ما را ملزم به پیروی از خط مشی تعیین شده میکند و من مربع را به عنوان نمادی از این چارچوب و مقررات دانستم و ادبیات گفتاری خود را به آن مقید کردم.
در تابلوهای مجموعه «آشوب رنگ حماسه» کنتراستی شدید را شاهد هستیم. این تضاد به چه منظور اعمال شده است؟ این تضاد حاصل بسیاری از افکار و احساسات نهفته در ضمیر من است و توصیفش تا حدی مشکل به نظر میرسد، اما این کنتراست میتواند نشأت گرفته از تناقضات موجود در شرایط و پیشامدهای زندگی من باشد کهگاه با تضاد رنگی،گاه با کنتراست در اندازه وگاه با کنتراست در جهت آن را به تصویر کشیدهام.
حتی یکی از دلایل استفاده از شاهنامه میتواند هیجان فراوانی باشد که در داستانهای آن موج میزند چرا که خود نیز طالب هیجان و تنوع در زندگی هستم و دوست ندارم گرفتار روزمرگی شوم و امروز و فدای زندگیام تفاوتی با هم نداشته باشد به همین خاطر شاهنامه برایم جذاب است و این امکان را به من میدهد که هر روز زندگیام رابا تحولی به پایان برسانم.
پیش از این در چه زمینههایی به نقاشی پرداخته بودید؟ تجربههای قبلی من در زمینه اساطیر و الهههای باستان بود که در آن خدایان ایران زمین را بررسی کرده بودم.
فکر میکنید مسیر شما در خلق آثار اقتباسی با موضوع شاهنامه چه زمان و چگونه پایان میپذیرد؟ نمیدانم، واقعا نمیدانم! فعلا چند سال است که در این زمینه کار میکنم و نمیدانم چگونه تمام میشود یا چه وقت میتوانم از آن جدا بشوم، ولی فعلا این کاردغدغه شخصیام شده است.
گفتگو: غزال حسین خانی