مدیران گذشته تلاشی برای تغییر نکردند
شمقدری به مخالفان تشکیل سازمان سینمایی پاسخ داد؛
مدیران گذشته تلاشی برای تغییر نکردند
جواد شمقدری در واکنش به انتقادات اخیر در ارتباط با سازمان سینمایی و رویایی برخی برای تبدیل دوباره آن به معاونت گفت:افرادی که خودشان کاملا منطبق بر الگوی شوروی سابق عمل می‌کردند و همه چارچوب‌های دولتی را به سمت تصدی‌گری بیشتر دولت بردند امروز مخالف سازمان سینمایی هستند.
 
تاريخ : يکشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۲۷

جواد شمقدری در حالی روزهای پایانی حضور خود در ریاست سازمان سینمایی را سپری می‌کند که مهمترین اقدام مدیریتی او که تشکیل سازمان سینمایی بوده است با انتقادات جدی از سوی افراد مختلف مواجه شده است. مدیری که هفته گذشته بخشی از گزارش کارش به وزیر در غالب نامه‌ای منتشر شد که همین نامه این روزها بهانه اظهارنظر افراد مختلف قرار گرفته است و حتی هفته گذشته نیز یکی از روزنامه مطلبی عجیب را از آرزوی سینماگران برای تبدیل مجدد سازمان سینمایی به معاونت منتشر کرد. با شمقدری در مورد انتقادات از سازمان سینمایی که در این روزها به اوج خود رسیده است صحبت کردیم و او نیز به این انتقادات پاسخ داده است.

* مجریان تفکر کمونیستی در سینما حالا منتقد تصدی‌گری هستند
- هفته یکی از روزنامه مطلبی را در مورد سازمان سینمایی منتشر کرد و اینکه آرزوی سینماگران تبدیل دوباره سازمان سینمایی به معاونت است. آیا در شرایط فعلی این آرزو منطقی است؟ 

اولا اینکه این گزارش از اساس غلط است چرا که برخلاف مطلب ْآن روزنامه اگر همین الان به سایت وزارت ارشاد مراجعه کنید نام سازمان سینمایی را در ذیل سازمان‌ها می‌بینید. اما به طور کلی زمانی که سازمان سینمایی تاسیس شد عرصه‌های دیگر هنر هم متقاضی تشکیل سازمانی مستقل برای خود شدند. در واقع هنرمندان دیگر هم خارج از حوزه سینما اهمیت سازمان شدن را متوجه شدند و جای تعجب دارد که امروز کسانی پیدا می‌شوند که مدعی هستند و خود را نماینده همه سینمای ایران می‌دانند که این تقاضا وجود دارد تا سازمان سینمایی به معاونت برگردد. این موضوع بیشتر یک نوع بی‌اطلاعی و دگم‌اندیشی از خواستگاه مواضع سیاسی است که اینگونه مباحث مطرح می‌شود. در غیر اینصورت اگر از دید کارشناسی به قضیه نگاه شود هر کسی که ورود داشته باشد به ساختارهای اداری و اجرایی به راحتی می‌تواند بفهمد که ماهیت سازمان از معاونت کارایی بیشتر و بهتری دارد.
جالب است که در ذیل تعریف سازمان سینمایی تلاش بسیاری شد و موافقت هم شد که این سازمان از جایگاه معاون وزیری افت نکند و این شان رئیس سازمان سینمایی است که در عین حال معاون وزیر ارشاد هم است. یعنی شان اجرایی و اداری رئیس سازمان سینمایی جایگاه معاونت است. اما مثلا سازمان حج و زیارت یا سازمان اوقاف شان معاون وزیر را ندارند اما در مورد سازمان سینمایی نه تنها از معاونت به سازمان تبدیل شده،بلکه رئیس آن شان و جایگاه معاون وزیر دارد و این یک اتفاق بسیار ویژه است.
بنابراین سازمان سینمایی یک ارزش خاصی دارد که حتی سایر حوزه‌های هنری هم بدشان نمی‌آید تا به سازمان تبدیل شوند اما هم رویکرد این دولت و هم نگاه کل کشور در برنامه‌های سوم و چهارم توسعه این است که تصدی‌گری را کاهش بدهند.اما شعار کاهش تصدی‌گری در دوره‌های اخیر دارد مطرح می‌شود و قبلا اصلا دنبال آن نبودند،بخصوص در دولت مهندس موسوی که گرایش به چپ داشتند و الگو آنها حکومت‌های کمونیستی آن دوره بود اساسا دنبال این بودند که همه تصدی‌ها را در اختیار خود بگیرند. در واقع الگوی دوره ده ساله آقایان انوار و بهشتی متاثر از الگوی مهندس موسوی الگویی بود که ناظر بر سیستم شوروی سابق بود. سیستم شوروی سابق هم می‌گفت همه چیز باید در اختیار دولت باشد و جای تعجب دارد این دوستانی که خودشان کاملا منطبق بر آن الگو عمل می‌کردند و همه چارچوب‌های دولتی را به سمت تصدی‌گری بیشتر دولت بردند و حتی هشدار‌های مقام معظم رهبری را که آن زمان رئیس جمهور بودند به هیچ می‌پنداشتند، امروز کاملا چهره دیگری از خود نشان می‌دهند و به نظرم این موضوع باید یک افشاگری تاریخی بشود.
در واقع خطاب به این افراد باید گفت که شما کسانی هستید که اتفاقا دنبال این بودید که هرچه بیشتر در حوزه دولت تصدی‌گری کنید و همین کار را هم کردید. معاونت سینمایی که به ما میراث رسید این معاونت عمده ساختارهایش در دوره آقایان انوار و بهشتی شکل گرفت، فارابی در دوره این‌ها قوام گرفت. موسسه سینما شهر در دوره این‌ها شکل گرفت و دیگر مراکز نیز میراث همان دوره است. تنها مرکزی که در دوره آنها وجود نداشت موسسه رسانه‌های تصویری است.
در واقع حداقل به عنوان معاونت سینمایی دولت دهم چیزی را تحویل گرفتم که همه ساختارها و تصدی‌گری‌ها بیش از ۹۰ درصد آن در دوره معاونت این آقایان شکل گرفت. اگر در این دوره تصدی‌گری شدید است باید همان دوستان پاسخگو باشند، اگر در جهت واگذاری امور به بخش خصوصی اقدام جدی نکرده و ساختارهایش را تقویت و طراحی نکرده بودند، آنها باید پاسخگو باشند. اما این شعاری که ما بیائیم تصدی‌گری را کاهش دهیم شعار بسیار خوبی است و در حوزه فرهنگ هم آقای جنتی دارند بیان می‌کنند اما بیان شعار کافی نیست چرا که باید زمینه‌های مناسب انتقال تصدی‌گری از بخش دولتی به بخش خصوصی فراهم شود و دوستان آمار بدهند که کجا زمینه را برای چنین کاری فراهم کردند. یکی از اهداف رساندن معاونت سینمایی به ساختار سازمان سینمایی مساعد کردن شرایط برای واگذاری هر تصدی‌گری به بخش خصوصی است.

* امروز با کمترین انرژی و هماهنگی می توانیم تصدی‌ها را به مرور به بخش خصوصی واگذار کنیم
- در ساختار فعلی سازمان سینمایی این انتقال تصدی گری دولتی به بخش خصوصی چگونه امکان پذیر است؟

در ساختار قبلی که تحویل ما شده بود مناسبات‌ بین حوزه ستادی با موسسات و حتی بین خود ارتباطات کاری ستادی عملا شرایط را فراهم نمی کرد که شما بتوانید بخشی از امور را به بخش خصوصی واگذار کنید. یعنی شما برای هر امری و هر تصدی گری از دولت به بخش خصوصی باید از صفر تا صد عملیات انجام می دادید و این کار بسیار پیچیده بود و لذا عملا تحقق پیدا نمی کرد. اما الان که سازمان سینمایی مستقر شده است ما با کمترین انرژی و هماهنگی می توانیم تصدی‌ها را به مرور به بخش خصوصی واگذار کنیم. در واقع ساختار سازمان سینمایی این شرایط را فراهم کرده است تا تصدی گری‌ها را به بخش خصوصی واگذار و بعضی از ماموریت‌ها را از دوش فارابی بردارید و بون اینکه چالشی ایجاد شود به بخش خصوصی واگذار کنید. 

* مدیران گذشته تلاشی برای تغییر فرایند‌ها نکردند
- پیش زمینه این موضوع این است که ما واقعا بخش خصوصی به معنای واقعی کلمه در سینمای ایران داشته باشیم. شما چهار سال در سینمای ایران مدیریت کردید و چهار سال هم مشاور هنری رئیس جمهور بودید، بعد از این تجربه ۸ ساله آیا واقعا سینمای ایران بخش خصوصی دارد که بخواهیم تصدی گری

خانه سینما خصوصی است و دولتی کردن آن یک اتهام ژورنالیستی است تا فرافکنی کنند. اینکه شما بخواهید در ساختار قانونی کشور قرار بگیرد که به معنی دولتی شدن نیست
های دولت را به او واگذار کنیم؟

دقیقا این موضوع زاویه دیگری از فرایند خصوصی سازی است که بخش خصوصی ما در همه این سال ها نتوانسته به قوام، استقلال و توانایی لازم برسد که بعضی از مسولیت ها را به عهده بگیرد. شایدم به همین دلیل بود که مدیران وقت دیگر تلاشی نکردند تا فرایندها را تغییر دهند. آن چیزی که من ادعا می کنم این است که شرایط را فراهم کرده تا به محض اینکه بخش خصوصی توانمند شد و توانایی پیدا کرد در هر حوزه که بتواند مسولیت به عهده بگیرد آنرا به سمت بخش خصوصی سوق دهیم. قبلا اگر هم بخش خصوصی به این توانمندی می‌رسید شرایط فراهم نبود. یعنی برای اینکه هر تصدی گری را واگذار به بخش خصوصی کنید باید از صفر تا صد عملیات را انجام می دادید و این یعنی یک فرایند بسیار سخت و پیچیده که عملا در جریان کارهایی که سیستم گرفتار روزمره‌گی بود محقق نمی شد. اما امروز روزمره‌گی و کارهای اجرایی روزانه به هیچ عنوان مانع نیست و به راحتی می توانیم به میزانی که بخش خصوصی توانایی پیدا کند بخشی از تصدی ها را به آنها واگذار کنیم کما اینکه این کار را شروع کردیم.

* یکی از دلایل اصرار به قانونی شدن صنوف انتقال تصدی‌گری بود
- به طور مشخص در مورد خانه سینما که عنوان می شود بخش خصوصی است جزو همین واگذاری تصدی گری قرار می گیرد و یا اینکه اصلا نمی توانیم تصور کنیم تا خانه سینما بخش خصوصی باشد؟ چرا که یک مورد که خیلی به آن اشاره می شود این است که خانه سینما قبلا ساختاری خصوصی داشته است اما امروز تبدیل به تشکلی دولتی شده است.

تنها ادعایی که منتقدین و در راس آنها آقای سید محمد بهشتی دارند این است که می گویند ما در جهت خصوصی سازی چیزی به نام خانه سینما راه اندازی کردیم و جالب است خانه سینمایی که این ها راه اندازی کردند هیچ جایگاه قانونی حداقل براساس قوانین بعد از سال ۷۵ ندارد.

یعنی یک مجموعه ای است که هویت و اعتبار دارد اما جایگاه قانونی ندارد یا حداقل خودش را در مناسبات قانونی که کشور در دولت آقای هاشمی رفسنجانی مصوب کرده و بعد در دولت بعد از آن خودش را تطبیق نداده است. لذا عملا برای یک سیستم حاکمیتی نمی‌تواند بعضی از تصدی ها را به تشکیلاتی واگذار کند که هیچ جایگاه قانونی ندارند. هویت اعتباری دارد و تک تک افراد آن مورد احترام‏ وثوق و مقبول نظام هستند اما هویت قانونی ندارد و مناسبات قانونی پیدا نکرده است تا بتواند بخشی از ماموریت ها را به عهده بگیرد. اگر هم در دوره‌های قبل ارتباطات ضعیفی بوده و همکاریهایی داشته‌اند به هرحال جایگاه قانونی ندارد یعنی هم از نظر سیستم بازرسی و دیوان محاسبات می‌توانند آنجا را به عنوان یک نقیصه جدی بگیرند که مدیران وقت باید پاسخگو باشند.اتفاقا در این مورد هم ما تلاش کردیم و یکی از دلایلی که من اصرار کردم تا صنوف قانونی بشوند و یک ماهیتی به اسم خانه سینما جایگاه قانونی پیدا کند این بود که بعدا بتوانیم بخشی از این فرایندها را تحقق بدهیم. 

* دولتی کردن خانه سینما یک اتهام ژورنالیستی است
- این موضوع که می‌گویند خانه سینما خصوصی بوده و الان می‌خواهند آنرا دولتی کنند چقدر صحیح است؟

خانه سینما خصوصی است و دولتی کردن آن یک اتهام ژورنالیستی است تا فرافکنی کنند. اینکه شما بخواهید در ساختار قانونی کشور قرار بگیرد که به معنی دولتی شدن نیست.

- اینکه در اساسنامه خانه سینما عنوان شده باید تحت نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت کند نافی خصوصی بودن آن نیست؟ 

نه به هیچ وجه. این اصلا قانون جمهوری اسلامی است که هر نهادی و هر صنفی قطعا تحت نظر بخشی از حاکمیت دارد فعالیت می‌کند. مگر می‌تواند مستقل عمل کند؟. مگر اینجا لبنان است که هر کسی برای خودش تشکیلاتی راه بیندازد و عملیات کند؟. بنابراین حتی تنها نهادی که برخی آقایان ادعا می کنند که ظرفیتی ایجاد کرده که می تواند بخشی از تصدی ها را به بخش خصوصی واگذار کند آن نهاد حداقل امروز دیگر جایگاه قانونی ندارد. اگر روزی هم با اغماض از دید بعضی مسولین وقت فکر می کردند جایگاه قانونی دارد امروز عدم وجود جایگاه قانونی آن محرز است و حتی در حکم دیوان عدالت اداری نیز مستتر است و مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی نیز در گزارش خود به آن اذعان کرده است و امروز حتی آقای جنتی هم متوجه این موضوع شده‌اند.

* ساختار سازمان سینمایی اجازه می‌دهد با کمترین هزینه بخشی از تصدی‌گری واگذار شود
- شما گزارش ۸۵ صفحه‌ای مرکز پژوهش های مجلس در مورد دلایل انحلال خانه سینما را به وزیر ارشاد ارائه داده‌اید؟

من این گزارش را همراه داشتم اما به دلیل اینکه آقای جنتی گفتند از محتوای این گزارش اطلاع دارند دیگر آنرا ارائه ندادم. البته به ایشان گفتم که چنین گزارشی در مورد خانه سینما از سوی مجلس تهیه شده آن هم به عنوان نهادی مستقل از وزارت ارشاد و سازمان سینمایی که چون تقاضا نکردند بیش از این ورود نکردم.

در مجموع تنها نهادی که از دید آقایان می‌توانست بخشی از مسایل تصدی گری سینما را به عهده بگیرد جایگاه قانونی نداشت. کارهایی را انجام داد و حتی خودش را ثبت هم کرد اما برای قانونی شدن کافی نبود.بنابراین اگر بخواهیم موضوع سازمان سینمایی را جمع بندی کنیم باید بگوئیم که ساختار سازمان سینمایی، ساختاری است که اجازه می‌دهد با کمترین حاشیه،هزینه و وقت بخشی از امور تصدی گری را به بخش خصوصی واگذار کنیم. 

* در بخش وظایف حاکمیتی امکان واگذاری تصدی‌گری را نداریم
- در کدام یک از معاونت های سازمان سینمایی واگذاری مسولیت ها به بخش خصوصی نمود بیشتری می تواند داشته باشد؟

عمدتا به بخشی بر می‌گردد که موسسات زیر مجموعه آن است و در حوزه معاونت فعالیت ها نمود بیشتری دارد. ما در حوزه ستادی بیشتر وظایف حاکمیتی را داریم انجام می دهیم و آن چیزی که به عنوان بخش خصوصی می توان واگذار کرد عمدتا فعالیت هایی است که در بخش موسسات سازمان سینمایی دارد انجام می شود اما در بخش وظایف حاکمیتی قطعا امکان واگذاری نداریم. یکسری ماموریت ها در حوزه ستادی است که این ها ماموریت ها حاکمیتی است مانند صدور مجوزها و ارزش یابی ها و ارزیابی ها که وظیفه حاکمیتی است و اگر هم قرار است وظایف حاکمیتی به بخش خصوصی واگذار شود قانون آن باید در مجلس تصویب شود اما طبق قانون اساسی به نظر می رسد عمده وظایف حاکمیتی قابل واگذاری نیست اما اینکه بخش خصوصی بخواهد در فرایندها مشارکت کند کاملا منطقی است و حتی امروز هم دارد اجرا می شود. مثلا در حوزه پروانه ساخت اتحادیه تهیه کنندگان به ما کمک می‌کند و ما به سمتی رفته‌ایم که بخش بزرگی از تائید اولیه ساخت آثار را اتحادیه تهیه کنندگان انجام دهد. 

* تنها معاونتی هستیم که تعداد نیروهای ستادی خود را اضافه نکردیم
- می‌گویند یک ردیف بودجه ۲۵ میلیاردی بوده است که قرار بوده به دست سینماگران برسد اما بعد از تشکیل سازمان سینمایی این مبلغ در سازمان سینمایی خرج شده است. در این مورد توضیح دهید.

اینها اتهاماتی است که وارد می کنند. بالاخره در حوزه ستادی تعدادی کارمند داشتیم که تعدادی رسمی هستند و تعدادی دیگر پیمانی و قراردادی که ما تنها معاونتی هستیم که تعداد نیروهای ستادی خود اضافه نکردیم و تنها چند مدیر را تغییر دادیم. این افراد حقوق می گیرند و امکانات
در ساختار جدید سازمان سینمایی می شود بسیاری از تصدی گری ها در حوزه سینما را به بخش خصوصی واگذار کرد این است که از قطار جدا شده ایم
رفاهی و بیمه را مثل سابق دریافت می‌کنند اما هزینه این‌ها که قبلا توسط ارشاد پرداخت می شد با تشکیل سازمان سینمایی به گردن خودش افتاد. یعنی هیچ اتفاق خاصی رخ نداده است و هزینه ای قبلا ارشاد موظف به پرداخت آن بود چون سازمان سینمایی مستقل شد این هزینه به خودش محول شد که امری کاملا طبیعی است چرا که وقتی شما به لحاظ ساختاری مستقل می‌شوید باید هزینه‌ها را نیز خودتان پرداخت کنید و حتی اگر هزینه‌ای افزایش یافته مربوط به افزایش حقوق کارمندان آن هم به دستور دولت بوده است که به همه سیستم‌ها اعلام کرده است باید حقوق کارمندان افزایش پیدا کند.

- این موضوع در تغییر بودجه شما موثر بوده است؟ چرا که در دوسالی که از تشکیل سازمان می‌گذرد در سال اول با کاهش بودجه و در سال دوم هم همه بودجه مورد نیاز به شما تخصیص داده نشد.

این موضوع در محاسبات لحاظ شده است و هزینه ای که سازمان باید پرداخت کند در بودجه لحاظ شده است و اگر این بودجه کاهش داشته در تمام کشور این اتفاق رخ داده است و ما هم خودمان را با این موضوع تطبیق دادیم.

- پس می‌توانیم نتیجه بگیریم با تبدیل معاونت سینمایی به سازمان سینمایی بدنه آن فربه نشد و با همان تعداد نیرو و هزینه‌ها تنها در شکل ماموریت‌های آن تغییر ایجاد شد؟ 

اگر بگوئیم معاونت سینمایی مثل دو واگن قطار بود حالا این دو واگن تبدیل به دو اتوبوس خارج از ریل ارشاد شده است که قدرت مانور بیشتری دارد. طبیعی الست که هزینه و سوخت و نگهداری این اتوبوس ها را هم باید بدهیم اما نکته مهم این است که با وجود قدرت مانوری که سازمان سینمایی پیدا کرده است بودجه کلان ما نسبت به گذشته تغییری پیدا نکرده است و همان پولی را که قبلا ارشاد به کارمندان معاونت سینمایی می داد حالا این بودجه مستقل در حساب سازمان سینمایی واریز و سازمان خودش حقوق کارمندانش را پرداخت می کند و اصلا یکی از دلایلی که در ساختار جدید سازمان سینمایی می شود بسیاری از تصدی گری ها در حوزه سینما را به بخش خصوصی واگذار کرد این است که از قطار جدا شده ایم.

* کاهش نیروهای ستادی سازمان سینمایی از ۸۰۰ نفر به ۲۷۰ نفر
- سازمان سینمایی سه معاونت و ۱۶ ادراه کل دارد، شاید یکی از دلایلی که از سازمان سینمایی انتقاد می‌شود این است که هنوز سازمان به طور کامل مستقر نشده است و سینماگران با زیرمجموعه‌های آن بطور کامل آشنا نشده‌اند؟

دوستانی که امروز مراجعه می‌کنند خیلی راحت توجیه می‌شوند که باید از کدام بخش سیستم کار خود را پیگیری کنند. اینکه یک نفر بیرون از این سیستم از داخل خبر ندارد طبیعی است اما این دلیل ندارد که در این مجموعه سیستم جامعی وجود نداشته باشد. امروز در مجموعه سازمان سینمایی شرح وظایف کاملا مشخص و شفاف است و حتی امروز اگر نامه‌ای به من ارجاع شود می دانم که باید کدام معاونت یا اداره کل آنرا انجام دهد اما در ساختار معاونت واقعا خیلی از مواقع نمی دانستیم نامه را باید به کجا ارجاع دهیم. البته برخی اختلاف نظرها وجود دارد که مثلا چه حوزه‌ای می‌تواند ماموریتی را بهتر انجام دهد که این‌ها کاملا کارشناسی است و امکان دارد پس از بررسی مجدد بخشی از ماموریت‌ها جابجا شود.
اما در ارتباط با پست‌ها و شرایط کوچک سازی باید بگویم که الان حدود ۸۰۰ نفر نیروی انسانی در حوزه ستادی و موسسات داریم. در یک فرایند خصوصی سازی الان شرایط کاملا فراهم شده است تا این ۸۰۰ نفر به تعداد پست هایی که در سازمان سینمایی تعریف شده است تقلیل پیدا کنند و تعداد پست هایی که تعریف شده حدود ۲۷۰ نفر است و نه ۳۵۰ نفر. یعنی اگر بخش خصوصی فعال شود و شرایط مهیا شود در یک فرایند می توانیم تعداد نیروهای ستادی و موسسات سازمان سینمایی را از ۸۰۰ نفر به ۲۷۰ نفر کاهش دهیم بدون آنکه در وظایف حاکمیتی و شکل اجرا و صحت آن چالشی ایجاد شود. اما اینکه از نظر وزارت کار و شکل اجرایی چه روشی را باید در پیش بگیریم مساله بعدی است. اما در چارت سازمان سینمایی این موضوع کاملا شفاف سازی شده است که تعداد نیروهای مورد نیاز ۲۷۰ نفر است و این موضوع هم کاملا کارشناسی شده پیش بینی شده است که اتفاق بسیار بزرگ و مبارکی است اما طبیعی است که همین فردا نمی توان این موضوع را محقق کرد چرا که باید ابتدا وضعیت افراد تحت استخدام مراکزی نظیر فارابی را روشن کنیم چرا که این ها یا باید باز نشست شوند، یا بازخرید که احتیاج به سنوات یا بودجه خاص خودش دارد اما مهم این است که ما گام اول را برداشته‌ایم و توانسته‌ایم تعداد نیروی ۸۰۰ نفری را به ۲۷۰ نفر کاهش بدهیم و این گام بسیار بزرگی است تا بخش خصوصی بتواند در سینمای ایران اکثر امور را برعهده بگیرد. 

* با شرایط فعلی انتقال بخشی از تصدی‌گری به بخش خصوصی ۱۰ سال طول می‌کشد
- با این حجم از تقلیل نیرو فعالیت در سینما مختل نمی‌شود؟

البته این کاهش نیرو با این فرض است که موسسات تابعه سازمان سینمایی کاملا خصوصی شوند و طبیعتا باید شرایط را به گونه‌ای فراهم کرد که فعالیت در سینما دچار خدشه نشود. الان شرایط و بستر کاملا مهیا است که فعالیت های ستاد را به عهده بخش خصوصی بگذاریم. اینکه چه زمانی محقق خواهد شد من فکر می کنم با شرایط کنونی حداقل ده سال طول خواهد کشید اما در دوره اخیر و با تبدیل معاونت سینمایی به سازمان سینمایی این بستر فراهم شده است که در آینده تا تنها یک چهارم از نیروهای ستادی موجود باقی بمانند و سه چهارم به بخش خصوصی بروند.

- اخیرا یکی از سینماگران مصاحبه‌ای انجام داده بود که سازمان سینمایی باید در حد یک اتاق کوچک شود و تنها به مسایل نظارتی بپردازد و ادراه سینما به بخش خصوصی سپرده شود، در شرایط فعلی این موضوع امکان پذیر است؟ 

آن چیزی که در شرایط فعلی کشور می شد انجام داد را در گام اول ما طی کرده ایم، یعنی در گام اول برای چابک سازی سازمان سینمایی ظرفیت نیروی انسانی را کاهش داده‌ایم و اینکه آیا در آینده می شود همین ۲۷۰ نفر را هم به ۱۰۰ نفر کاهش داد باید در انتظار نشست. 

* اگر بخواهیم پاسخ هر ادعای کذب و نادرستی را بدهیم دیگر وقتی برای کار نداریم 
 - اخیرا صحبت‌هایی مطرح می شود که مدیران سازمان سینمایی برای اینکه همچنان در دوره بعدی هم جایی در تصمیم گیری ها داشته باشند در اساسنامه موسسات تابعه تغییراتی را ایجاد کرده اند که می گویند در همین راستا فارابی از موسسه دولتی به موسسه ای نیمه خصوصی-نیمه دولتی تبدیل شده است و یا رسانه های تصویری هم نیمه خصوصی- نیمه دولتی شده، این موضوع چقدر صحت دارد؟

این موضوع که واقعا درست نیست و ما اگر بخواهیم پاسخ هر ادعای کذب و نادرستی را بدهیم دیگر وقتی برای کار نداریم. به عنوان مثال فارابی از ابتدا به عنوان یک موسسه غیردولتی مصوب شده و الان هم غیر دولتی است. اتفاقا یک اشکالی که فارابی دارد این است که در فرایندهای قانونی بعدی فارابی خودش را بازسازی نکرده و با قوانین جدید خودش را تطبیق نداده و کاری که ما انجام دادیم این بوده است که فارابی را براساس قوانین مصوب سال ۷۵ به عنوان یک موسسه خصوصی که وابسته به وزارت ارشاد است به ثبت رساندیم و احکام آنرا هم باید وزیر بزند،اما اشکالات قانونی آن را ما برطرف کردیم.

کد خبر: 62868
Share/Save/Bookmark