گرافیک محیطی در تهران مخاطب را عصبی می‌کند
قباد شیوا در گفتگو با هنر نیوز:
گرافیک محیطی در تهران مخاطب را عصبی می‌کند
گرافیک محیطی یا آن چیزی که در پوسته زندگی خود می‌بینیم.کاشی‌کاری مساجد، نمای زیبای ساختمان‌های شهر تابلوهای زیبا، علائم شهر و حتی منظره شهر گرافیک محیطی است. این کوشش‌ها را یک جامعه مترقی انجام می‌دهند که مردم در رفت و آمدهای شهری از فشارهای ذهنی شان کاسته شود.
 
تاريخ : يکشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۱۸
 ضرورت استفاده از این خلاقیت های هنری در شهر تهران به عنوان پایتخت و پرجمعیت‌ترین شهر ایران ضروری و مورد نیاز است. اما به نظر می رسد با وجود اقدامات صورت گرفته در این زمینه هنوز در این بخش مشکلاتی وجود دارد.برای شناخت بیشتر این موضوع با قباد شیوا طراح و گرافیست پیشکسوت گفت وگویی انجام دادیم که در ادامه می خوانید.

چرا ما هرچه از شهر دورتر می‌شویم گرافیک محیطی و آرامش کمتر دیده می‌شود؟
متأسفانه در شهرهای بزرگ و مخصوصا تهران نوع نگرش نسبت به گرافیک محیطی در زمینه شهرسازی و توسعه محیط های شهری درست نبوده است. این شهر برای پانزده میلیون جمعیت پیش‌بینی نشده و حال این ۱۵ میلیون جمعیت به‌زور در آن جا داده شده و همین موضوع باعث خشن شدن تصویر این شهر شده و انسان را خسته و عصبی می‌کند. در حال حاضر با وجود کارهای شهرداری در چند سال گذشته و ایجاد فضای سبز هنوز چهره شهرنشینی ما خشن است، شما دوست ندارید که در خیابان‌ها قدم بزنید و دوست دارید هرچه سریع‌تر به منزل برسید.

چه چیز باعث این امر می‌شود. ترافیک- شلوغی و یا مورد دیگری وجود دارد؟
دلیل آن این است که قالب و محتوا به‌هم نمی‌خورد به غیر از تمام مسائل که شما نام بردید نمای ساختمان‌ها را اضافه کنید. متأسفانه هر کسی که هر طور دلش خواسته خانه ساخته است. اگر شما در شهر مانند لندن خانه بسازید تا تأیید شهرداری برای نمای آن نباشد مجوز آن صادر نمی‌شود اما اینجا یک سری اصول گذاشته‌اند، اما رعایت نمی‌شود. یکی از مشکلات ما این است که وقتی که می‌خواهید یک آپارتمان بسازید باید طبقه همکف طبق قانون پارکینگ باشد اما ما می‌بینیم طرف برای اینکه چند واحد و یا مغازه به مجتمع اضافه کند قانون را زیر پا می‌گذارد و بعد با پرداخت جریمه به شهرداری صورت مسأله حل می‌شود. خود این کار باعث می‌شود اهالی ساختمان ماشین‌ها را در کوچه پارک کنند و تصویر شهر خشن جلوه کند.
از دیگر مشکلات در مقایسه با نقاط دیگر دنیا این است که اگر کسی می‌خواهد ساختمان بسازد باید متناسب با ساختمان‌های اطراف باشد اما در ایران این را نداریم. مثلا در بافت قدیمی شهر طرف دلش می‌خواهد در کنار ساختمان آجری از کامپوزیت استفاده کند. مغازه‌ها و تابلوهای تبلیغاتی مشکلات دیگر گرافیک محیطی شهر ماست. شخص دارد در زیرپله‌ای آب‌میوه می‌فروشد ۱۶ متر تابلو روی نمای ساختمان نصب کرده است و یا چهار دهنه بانک نباید تابلو چهار دهنه داشته باشد. متأسفانه تابلوهای زشت و متعدد آرامش خیابان‌ها را از بین برده است. متأسفانه این تابلوها با نظر شهرداری و جریمه آن برداشته نمی‌شود و طرف
چند متر تابلو می‌زند و جریمه آن را پرداخت می‌کند پس هر خلافی در اینجا قابل خریدن است.

چطور طراحی گرافیکی تابلوها از نور و رنگ باعث چشم‌نوازی خیابان‌ها نمی‌شود و ما کمتر شاهد این مسأله هستیم؟
متأسفانه اکثر تابلوها دارای زیبایی نبوده و تنها بزرگند. مثلا در در کشورهای دیگر اگر شما یک دهنه مغازه دارید قانونش این است که یک چهارم مساحت را می‌توانید تابلو نصب کنید اما متأسفانه چون بخشی از درآمد زیباسازی از درآمد تابلوهاست این امر در ایران اجرا نمی‌شود حتی اگر آن تابلو زیبا نباشد.

آیا این اشکال به سلیقه افراد مرتبط نیست؟
نمایش شما مال شما نیست متعلق به همه مردم است. ما یک بار برنامه‌ای برای شهرداری در جهت رفع معضل تابلوهای شهری دادیم که آن را حل کنیم. برای این کار دو سال تلاش کردیم و با تمام شهرداری‌های دنیا ارتباط برقرار کردیم. خود من در رابطه با تابلوهای شهری ۱۴ ماکت ساختم و قرار شد در مجلس تصویب شود که مهندس فرهنگ، رئیس زیباسازی عوض شد و مدیر بعدی به اینگونه مسائل اعتقادی نداشت. حتی در آن زمان قرار شد خیابان منوچهری به عنوان نمونه تابلوهای تبلیغاتی آن کوچکتر و فضا بازتر شود و ما بارها این خیابان را متر کردیم و آمار گرفتیم اما هیچ اتفاقی نیفتاد.

با توجه به تبلیغات بزرگ اما سایناژ‌ها در شهر بزرگی مانند تهران دیده نمی‌شود، دلیلش چیست؟

در حال حاضر آدرس پیدا کردن به یک معضل تبدیل شده است. مردم مقصر نیستند. سایناژ‌ها خراب است و اصلا دیده نمی‌شود اما اگر یک فرد متخصص این کار را انجام می‌داد قطعا تابلو کوچه‌ها پشت درخت‌ها پنهان نمی‌شد. مثلا در خیابان سئول در شب تابلوها نور ندارند و خوانده نمی‌شوند. اینها همه عدم تخصص در گرافیک شهری است.

اشاره به خیابان منوچهری داشتید، آیا تهران قدیم از این تهران پیشرفته امروزی از لحاظ گرافیک محیطی زیباتر نبود؟

در تهران قدیم شهرداری جدی‌تر عمل می کرد. لوازم ساخت و ساز محدود بودند و کنترل روی ساخت و ساز انجام می‌گرفت. اما حالا یکی ساختمانش را مشکی و یکی آلومینیوم و این تصویر شهر را ناخوشایند می‌کند.

اصیل بودن خیابان‌ها با آن ابزار ساخت و ساز قدیم ریشه در فرهنگ ما دارد با این وجود تلاش می کنیم از لندن و شانزلیزه تقلید کنیم آیا این کار مؤثر است؟
ما شرقی هستیم و می‌‌خواهیم خیابان‌هایمان مانند اروپا شود آنها از یکصد سال پیش شروع کرده‌اند. اما ما از پانزده سال گذشته. حال می‌بینیم که شهرداری روی دیوارها نقاشی می‌کند اما آن نیز غلط است. آنها می‌آیند یک خانه روستایی در کنار یک ساختمان مدرن را نقاشی می‌کنند. این نه‌تنها زیبا نیست بلکه سردرگمی نیز به همراه دارد.آنها می‌خواهند یک سری کارها انجام دهند ولی چون تخصص ندارند فضا را بدتر خراب می‌کنند و بعد اعلام می‌کنند که ما در ظرف ۱۰ روز، ۴۵ متر نقاشی کردیم که باید ۱۰ سال طول بکشد،اما این کاری که انجام می‌شود و با آن رنگ روغن که با آفتاب و باران پاک می‌شود اصلا اصولی نیست، آنها هم پولش را دارند وهم نیتش را منتها، تخصص ندارند.از چیزهایی که نشان می‌‌دهد که اقتصاد زنده است همین بیلبوردهاست اما اینجا راه می‌روید سر شما به بیلبورد گیر می‌کند آنها به صرف اینکه پول می‌دهند هر طور دلشان می‌خواهد آن را نصب می‌کنند.

تبلیغات محیطی و گرافیک محیطی از چه جنبه هایی با هم ارتباط دارند؟
تبلیغات محیطی می‌‌تواند گرافیک محیطی را هم زیباتر کند. تبلیغات باید روی ذهن تأثیرگذار باشد ولی تبلیغات ما تبلیغات بزرگ است اگر بیلبوردهای گرافیکی زیبا شود و اندازه مناسب داشته باشند. آدم دوست دارد به آن نگاه کند اما بسیاری از بیلبوردهای ما آنقدر زشت و بزرگ هستند که آدم دوست ندارد نگاهی به آن بیندازد.

در بسیاری از کشورها می‌بینیم با رعایت گرافیک محیطی و فضای زیبا و خاص حتی باعث جذب توریست هم می‌شوند. چکار کنیم که این اتفاق در ایران نیز بیفتد؟

این کارها هم مدیریت می‌خواهد و هم سرمایه‌گذاری ما در این مملکت سرمایه‌گذاری زیاد داریم اما عدم مدیریت در گرافیک محیطی و تبلیغاتی باعث شده که این سرمایه‌ها به هدر برود. همین دیوار رنگ کردن‌ها اگر اصولی باشد مانند کشور انگلستان می‌تواند باعث جذب توریست شود و برای یک عمر بماند. اما ما هنوز برای نصب پوستر، فضا نداریم و پوسترها که اغلب کارهای گرافیکی و زیبایی هم هستند با چسب به شیشه‌ها و دیواره‌ها می‌چسبند. اما در دنیا اینگونه نیست و همان پوسترها باعث زیبایی شهر می‌شود.

چطور خود شما تا‌به‌حال به مسئولان این را گوشزد نکرده‌اید و یا کلاس آموزشی نگذاشتید؟

رشته اصلی من که سالیان سال است در حال مطالعه درباره آن هستم طراحی محیطی است، اما شهرداری تابه‌حال در این خصوص با من تماس نداشته است. روزنامه آنها با من مصاحبه می‌کند و نظرات مرا جویا می‌شود اما آنها از من و تخصص من استفاده نمی‌کنند. چند ماه پیش آقای شوشتری در جلسه‌ای که در برج میلاد برگزار کرد گفت: خود ما می‌دانیم که کارمان مشکل دارد ولی ما این را بلدیم و شما هنرمندان هم در این راه به ما کمک کنید. از فردای آن روز دیگر هیچ تماسی با من گرفته نشد و هرچقدر هم تماس گرفتم کسی جوابی نداد. هرگز دلیل این بی توجهی را متوجه نمی شوم.

وحید استرون
کد خبر: 72308
Share/Save/Bookmark