به بهانه روزملی سینما؛
سفر به دنیای سینمای ایران با یک بلیت
تاريخ : يکشنبه ۲۱ شهريور ۱۳۸۹ ساعت ۱۴:۵۰
وقتی وارد میشوی روبرویت برروی سکویی نشسته است آنقدرطبیعی است که دریک لحظه تفاوت اصل ازفرع را تشخیص نمیدهی، نگاهش خیره به جلوست شاید به آینده «سینما» مینگرد یا میاندیشد ؛ سینمایی که 5 سال پس ازاختراع سینماتوگراف توسط برادران لومیرتوسط مظفرالدین شاه به ایران آمد.
نگاهش که میکنی تمام فیلمهایش را به خاطرمیآوری از فیلم گاو گرفته تا جاجی واشنگتن ازناصرالدین شاه آکتورسینما تا اجاره نشینها ؛ آری او آقای بازیگراست؛ آنقدربه سینما علاقه مند است که تمام اسناد و هدایای سینمایی خود را بدون اینکه حتی رسید آنها را دریافت کند اهدا کرده است .... اینجا «موزه سینمای ایران» است مکانی در دل درختان سرسبزوسر به آسمان گرفته باغ فردوس، برسنگ فرشهای این مکان که پای میگذاری نگاهت به ساختمانی میماند که از تاریخ آن اطلاع دقیقی در دست نیست اما مستندات آن نشان از زمان محمدشاه قاجار است. این عمارت زیبا را گروهی ازمسئولین فرهنگی وقت در سال 1380 در اختیار موزه سینمای ایران قراردادهاند تا زحمات سینماگران ایرانی ارج نهاده شود و مورد دید مشتاقان سینما قراربگیرد . به سالن بزرگ موزه سینما که پا بگذاری با نورپردازی زیبایی شمار بسیاری ازهنرمندان سینما که خیلی ازآنها نیزاکنون درمیان ما نیستند به استقبالت میآیند، عکسهایی ازهنرمندانی که به مدد جادوی سینما بارها آنها را برپرده نقره ای یا صفحه تلویزیون دیده ایم، دوربین های فیلمبرداری که دیگرفقط باید درهمین مکان به دیدارش بیایی مقابل دیدگانت رژه میروند تا با پرواز فانوس خیالت سکانسهای فیلم دخترلر را با این دوربینها مجسم کنی .
اتاق آبی نام مکانی است که تورا به کندوکاوش دعوت میکند تا با نگاهی به آن، سلولهای خاکستری مغزت به تلاطم بافتند: آوانس اوگانیانس؛ عبدالحسین سپنتا ؛ محسن بدیع؛ ولی الله خاکدان؛ سهراب شهید ثالث؛ عزت الله انتظامی، ساموئل خاچکیان؛ علی حاتمی؛ کیومرث پوراحمد و بسیاری دیگر از فیلمسازان این خاک افرادی هستند که مهمان غرفه هایی هستند که مملو ازخاطرات آنهاست از پوستر و عکس گرفته تا جوایز و هدایایی که در طول عمر سینمایی کسب کردند تا لباسها و لوازم صحنه فیلمها برای تماشاگران به نمایش درآمده است حتی شناسنامهای که ترانه علی دوستی درفیلم من ترانه 15 سال دارم از آن استفاده کرده است نیزدرمعرض دید مشتاقان است. مجسمه آقای بازیگر تو را مسحور خود میکند آنقدرکه طبیعی است، انتظامی تمام مدارک؛ اسناد، هدایا و جوایزخود را به این موزه هدیه کرده است حتی کارت شناسی هنری او منقش به عکسی ازجوانی او نیز دیده می شود، بدون نام او نمی توان سینمای ایران را تورق کرد. دیدن پوستر و عکسهای فیلم و هدایای سینمای ایران ازداخلی گرفته تا خارجی همچون نخ طلای کن برای فیلم عباس کیارستمی؛ خرس نقره ای وغیره هم چنان ازبخش های دیگرموزه سینماست که آنقدر چشمانت را گرم می کنند که فراموش می کنی باید سالنهای دیگری را نیزبگردی. پلکانی تو را به پائین می خواند وتو همسفر پلکان چوبی میشوی تا گذری برگوشه دیگری ازتاریخ سینمای این کشور را درذهنت مرورکنی کسانی که یادگاران پاسداشت 8 سال دفاع مقدس بودند کسانی همچون سید اهل قلم شهید مرتضی آوینی، مجسمه نیم تنهای اوبه همراه عکسها ودستنوشتههایش تورا همچون باد با خود به دیار روایت فتح می غلتاند تا به یاد رشادتهای آن کسانی بافتیم که همه آرامش وآسایش این مملکت مدیون آنان است ، درکنارغرفه شهید آوینی، عکسهای فیلمسازان این عرصه به رسم یادگاربه دیوار نصب شده است. دراتاق روبروی آن ؛ فضای به شیوه سینمایی جم کات می شود به دنیای عروسکهای فیلم هایی همچون کلاه قرمزی وپسرخاله ؛ کلاه قرمزی وسروناز؛ شهرموشها ، گلنازو... عروسک بزرگ آقا خرسه که درفیلم گلنازاهالی روستا را می ترساند نیز به نمایش گذاشته شده است. سرکه بچرخانی چشمت به اتاق فیلم میافتد اتاقی که به شیوه سالن سینما با صندلی های چوبی مزین شده است، بردیوار در ورودی این اتاق، دکمه تعبیه شده که با فشردن آن؛ یک سکانس از اولین فیلم ناطق ایرانی به نام دخترلرساخته عبدالحسین سپنتا درسال 1312 برایت به نمایش درمیآید سکانسی که گلناز مشغول آب کشیدن از چاه است و هوای سفر به تهرون به سرش می زند ، درکنار در ورودی؛ مجسمه ای ازپسرک تخمه فروش دیده می شود که تو را به دورانی ازسینما می برد که تخمه فروشهایی درسالن سینما بانگ آی تخمه ، آی آجیل سرمی دادند تا تماشاچی عاشق فیلم، بساط تخمه اش درموقع فیلم دیدن جورباشد. اتاقهای دوبله وموسیقی غرفه های دیگری است که معرف زحمت کشان این عرصه است. خلاصه موزه سینما نه وصف کردنی که دیدنی است وبهتراست با خرید تنها یک بلیت، به دیداراهالی سینما این دیاربروید.بعد ازدیدن موزه سینما وقتی برای دیداربا «محمد حسن پزشک» مدیرعامل موزه سینما وارد دفترش میشوم میگویند مهمان دارد، می نشینم تا مهمانش خداحافظی کند درکه باز می شود چهره پیرمردی با وقاری را می بینم که مجسمهاش را دقایقی قبل درموزه دیده بودم نسبت به مجسمهاش شکستهتراست اما قلبش مالامال ازعشق به سینما است وبه گفته مدیر عامل موزه سینما یارهمیشگی موزه سینماست پس بی جهت نیست مجسمه اش تنها مجسمه ای است که درموزه سینما دیده می شود. محمد حسن پزشک نیز درسینما غریبه نیست چرا که وی سابقه معاونت سینمایی؛ قائم مقامی مدیرشبکه دو سیما ؛ مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و قائم مقامی شرکت توسعه فضاهای فرهنگی را درپرونده قطورخود دارد. به اتاقش که پا میگذاری؛ عکسهای همه مدیران سینمایی در همه حوزهها به ترتیب بر دیوار نصب شده و رسم ادب نسبت به زحمت کشان این عرصه رعایت شده ، اتاقش به اتاق مدیران سینمایی تبدیل شده است چرا که او معتقد است همین مدیران بودند که با تلاش وحتی فحش شنیدن از این و آن توانستهاند سینما را تا امروزسراپا نگه دارند. او که پنجمین مدیرعامل موزه سینما است درمورد تاسیس موزه سینما می گوید: سال 1377 ساختمانی را درخیابان لاله زار ازشهرداری گرفته شد و اولین موزه سینما درساختمان پیرنیا تاسیس شد وازسال 1380 نیزموزه سینما به باغ فردوس منتقل شد که ساختمان کنونی برای 15 سال در اختیارموزه سینما قرارگرفته است که به احتمال قوی بعد ازپایان این زمان نیزهمچنان تمدید خواهد شد با برای همیشه دراختیاراین موزه قرارخواهد گرفت . از وی می پرسم مهمترین یادگاری درموزه سینما کدام یادگاری می باشد؟ قدری فکرمی کند وآنگاه می گوید: پاسخ به این سوال مشکل است چرا که کوچکترین شئی با ارزش ترین شئی است اما می توانم به مطرح ترین جایزه بین المللی این موزه که نخل طلای کن است اشاره کنم یا می شود به وسایلی از تولیدات سینمایی موزه اشاره کرد که آنقدر نایاب است که حتی کشورهای سازنده آن نیز نمونه آن را در اختیار ندارند. پزشک درباره بودجه موزه سینما میگوید: بودجه خاصی در اختیار نداریم و تنها ازمحل بازدید موزه یا محلهای دیگر این مجموعه وهمچنین ازطریق کمکهای موردی و حمایتهای ویژه اداره می شود.
وی استقبال هنرمندان برای همراهی با موزه را خوب توصیف می کند: حدود 20 هنرمند دراین اواخر جوایز ویادگاریهای خود را به موزه هدیه کردند علاوه برآن نیزبرخی از سازمان های سینمایی وفرهنگی برخی از وسایل سینمایی خود را به موزه هدیه کردند . مدیرعامل موزه سینما تعداد مخاطبین روزانه این موزه را حدود 200 نفرعنوان می کند که برای این موزه رقم امیدوارکننده ای است اما ابرازامیدواری میکند که رقم بازدید کنندگان به دلیل که بخشی ازاداره این موزه ازهمین راه می باشد افرایش یابد.