آیا می شود به کلیپ سازی در ایران به عنوان یک صنعت نگاه کرد؟ در این مسیر به چه زیر ساختهایی نیاز داریم؟
به صورت رسمی که چرخه اقتصادی که در ایران وجود ندارد وقتی می گویم رسمی، سازمان صدا و سیما را در نظر می گیرم، سینمایی که زیر نظر ارشاد است را در نظر می گیرم، آنچه که تحت حمایت است و در بازار کشور توزیع می شود. مثلا موسسه رسانه های تصویری DVD هایی را بیرون می داد که آثار خواننده ها و آلبومهای کلیپ شده شان بود، اگر آنها بازاری پیدا می کرد و گسترش می یافت می توانستیم بگوییم بله ما مشابهت هایی در صنعت کلیپ مان با جهان داریم، اما از نظر من تفاوت زیاد است. پس کلیپ سازی در ایران صنعت نیست چون نهاد های رسمی به این مقوله نگاه جدی ندارند، اول باید این نگاه را اصلاح کرد.
تعدادی از کلیپهای ما هستند که با اینکه موازین شرعی ، عرفی و اخلاقی را رعایت کرده اند باز هم سر از شبکه های ماهواره ای در می آورند و از صدا و سیما پخش نمی شوند، چرا این اتفاق می افتد؟
جواب سوال شما را با ذکر چند مثال می دهم چند سال پیش یک مداحی از مداحهای معروف کشور را که خیلی هم به این اثر علاقه داشتم به شکل ویدئو کلیپ در آوردم،کاری که خیلی قابل قبول بود همه استانداردها هم در آن رعایت شده بود اما تلویزیون آنرا پخش نکرد یا یک بار نصفه و نیمه پخش کرد. هیچ مورد غیر ارزشی هم نداشت، مداحی کار کسی بود که تلویزیون کارهایش را پشت تریبون پخش می کند ولی وقتی همین کار در قالب شسته رفته ای بنام کلیپ قرار می گیرد مجوز پخش نمی گیرد. تلویزیون ما به شدت دچار یک سلیقه محافظه کارانه است که اصلا نمی خواهند قاب تصویری مخصوصا در تلویزیون شکسته شود. اگر «سالار عقیلی» را در یک استودیو بنشانیم تا بخواند این اشکالی ندارد و پخش می شود ولی اگر سالار عقیلی پشت فرمان اتومبیل بنشیند و بخواند این کلیپ دیگر پخش نمی شود. «فرزاد فرزین» اگر امشب باشد پخش نمی شود ولی اگر یک ساعت مانده به سال تحویل باشد پخش می شود، دلیل اینها را من نمی دانم. چرا اگر من کلیپی بسازم که در آن خواننده را نشان دهم ولی ساز را نه، کار نشان داده می شود؟ بیننده امروزی تلویزیون که فقط شبکه های داخلی را نمی بیند، همه شبکه های دنیا را رصد کرده و انتظار دارد، در مخاطب امروزی این توقع ایجاد شده. من سوال می کنم چرا نباید خواننده در تلویزیون دیده شود؟ چرا نمی توانم در کلیپهای ارزشی ام مثلا در آثار ژانر دفاع مقدسی که ساخته ام خواننده را نشان دهم؟ می توانم خواننده را نشان دهم ولی فقط در استودیو آن هم در حالی که یک هدفون بزرگ روی گوشهایش دارد و پشت یک میکروفون قرار گرفته، این قاب مجاز من است. من فکر می کنم این سلیقه است و سلیقه بدی هم هست. در تلویزیون ما در مورد کلیپ خوش سلیقگی وجود ندارد، حتی در مورد کلیپهایی که سفارش می دهند، حتی در مرکز موسیقی هم، دوستان خوش نیتی هستند اما خوش سلیقه نه !
شبکه های ماهواره ای مانند «ام تی وی»، «وی اچ وان» و ... هستند که به صورت تخصصی و فقط موزیک ویدئو پخش می کنند آیا این ظرفیت و قابلیت با فرهنگی که داریم و با توجه به دیجیتالی شدن شبکه های تلویزیونی برای ما هم وجود دارد که کانالهای اختصاصی پخش کلیپ داشته باشیم؟
قطعا می توانیم،ببینید شبکه ای بنام «آموزش»، فکر می کنید مخاطبین این شبکه جوان و تازه تاسیس چقدر با این شبکه مانوس اند؟ این شبکه برنامه ای دارد بنام «رادیو هفت»، آمار بگیرید که تعداد مخاطبین این برنامه که برپایه عناصر شنیداری استوار است چقدر است. این برنامه بسیار محبوب است، این چه پیامی دارد برای مدیران رسانه ای ما؟ جز این است که تماشاگر ما به شبکه تلویزیونی علاوه بر تصویر خوب روی بحث شنیداری کار می کند توجه نشان می دهد. شبکه های کلیپ شبکه هایی دوگانه اند، اگر در حال کار باشید و تلویزیون روی آن شبکه روشن باشد با نگاه کردن به تصویر علاوه بر صدای برنامه احساس خوب شما مضاعف می شود. لازم هم نیست زیاد به آن توجه کنیم، بعضی از شبکه ها برای این هستند که برای انبساط خاطر پای آنها بنشینیم. من مطمئن ام با توجه به پتانسیل هایی که در موسیقی ما هست و آهنگسازها و خواننده هایی که داریم، یک شبکه که سهل است بیش از این را هم می توانیم پوشش دهیم. موسیقی ما شانه به شانه موسیقی عرب و دیگر کشورهای همسایه می آمده، در یک طیف زمانی گسترده روی آنها تاثیر داشته و از آنها تاثیر می پذیرفته و در نهایت روی مخاطب تاثیر می گذاشته. اگر چنین اتفاقی بیافتد مطمئنا یکی از پر بیننده ترین شبکه های تلویزیونی می شود.
شبکه ام.تی.وی یک جایزه بزرگ نماهنگ دارد که هر سال اعطا می کند به نظر شما ما می توانیم برای ساخت کلیپ رقابت ایجاد کنیم؟
من به جهت اینکه کارم تدریس است با قشر جوان سروکار دارم، جوانها به این کار تمایل دارند و پیگیری می کنند،گاهی اوقات نمونه کارهایی را می آورند نه کارهای خارجی، آثار ایرانی و راجع به آن صحبت می کنند، این خلاقیتها را نمی توانیم نادیده بگیریم و نادیده گرفتن این علاقه و عشق خسارت بار و تاسف آور است. مثل این می ماند که شما بیایید یک شبکه را محروم کنید از کمدی یا ملودرام، از هر کدام از عناصر مدیا محروم کنید چه اتفاقی می افتد؟ چرا مردم نسبت به موسیقی در تلویزیون اهتمام و علاقه نشان نمی دهند؟ برای اینکه واقعا شنیدن موسیقی روی تصاویر بی ربط خسته شان کرده، این یک آرزوی محال است که ما یک شبکه مستقل داشته باشیم و این فعلا نشدنی است.
چند نمونه از کارهای شما را دیده ام، کلیپ حجاب شما در کشور اکراین ساخته شده خاطره ای از ساخت این کلیپ دارید که جذاب باشد؟
کلیپ حجاب باید در فرانسه ساخته می شد ولی اجازه کار به ما ندادند و مجبور شدیم لوکیشنی را انتخاب کنیم که بتوانیم در آن کار کنیم، چون از نظر بودجه هم در مضیقه بودیم و حساسیت هم روی موضوع وجود داشت، در نهایت اکراین را انتخاب کردیم. موضوع کار حجاب بود و می دانید که اروپا با یک «موج حجاب خواهی» روبرو است مسلمانها درصد بالایی از جامعه اروپا را تشکیل می دهند و عموما هم دنباله رو موضوع حجاب هستند و این امر خیلی تاثیر گذار بوده و یک مقدار دولتهای اروپایی را به تکاپو انداخته تا حجاب طرفداران جدیدی پیدا نکند و تحت عناوین مختلف با این موضوع مبارزه می کنند و خلاصه اینکه کار کردن این موضوع در یک کشور اروپایی کار سختی بود و سخت تر هم این بود که بخواهیم با یک تیم غیر ایرانی کار کنیم. این کار با اینکه دو سال قبل ساخته شده بود انعکاس داشت، بابت این کار دو بار با پلیس مواجه شدیم. علتش هم این بود که بخشی از جامعه، مردم بجای مانده از شوروی سابق بودند، مردم اکراین هم که مردم مذهبی بودند بعد از آزاد شدن از فضای خفقان هنوز تعصبات مذهبی خود را حفظ کرده اند و نسبت به مسلمانها خوشبین نبودند و به کار واکنش نشان دادند، حتی بازیگر مسن کلیپ ابتدا حاضر نبود به خاطر نوع پوشش ای که قرار بود داشته باشد بازی کند و خیلی سخت راضی شد. پلیس هم اصرار داشت که ما از «کیف» مرکز کشور خارج نشویم. برای بعضی صحنه ها مجبور بودیم به شهر دیگری به نام «له وو» برویم و مواظب بودیم که دوباره پلیس برای ما ایجاد مزاحمت نکند.یکی از لوکیشن هایمان داخلی بود و وقتی آنجا مشغول تصویر برداری بودیم متوجه آقایی شدم که لباس پلیس پوشیده بود و کلی هم درجه و نشان به لباسش آویزان بود. خیلی وحشت کرده بودیم و نگران ادامه کار بودیم که یکی از همراهان ما گفت نگران نباشید، خانه ای که هم اکنون در آن مشغول به کار هستید خانه همین آقاست که رئیس پلیس شهر هم هست. یا دانشگاهی که در آن کار کردیم مرکز آموزش کاتولیک در اکراین بود، رؤسای این دانشگاه واکنش های خوبی نسبت به کار داشتند.
نطفه ساخت کلیپ کجا بسته می شود؟ چیزی به شما الهام می شود؟
به نظر من با هر اثر هنری دیگر هیچ فرقی نمی کند یعنی شما وقتی یک سریال هم کار می کنید، اول یک جرقه ای در ذهن شما می زند چه بر اثر تخیل و چه بر اثر تجربه فرقی نمی کند. معمولا نطفه یک کلیپ جایی بسته می شود که احساس شما برانگیخته می شود مخصوصا در گوش دادن به یک ترانه. باور نمی کنید بسیاری از کارهای خودم را وقتی دوباره می بینم، اشک در چشمانم جمع می شود.کاری که چند سال پیش برای پیامبر انجام دادم به نام «طاها» و اخیرا پخش شد وقتی نگاه می کنم انگار چیزی من خلق نکردم، اینجا تمام اعتقاداتی که ما داریم از دریچه احساسمان بیرون می آید. کار کلیپ هم همین است اگر احساسات من کلیپ ساز جرقه بخورد و مشتعل بشود قطعا می توانم احساسات مخاطب خود را بر انگیخته کنم و در این فضاست که می توانیم پیام بدهیم.
ساخت هر کلیپ به صورت متوسط از مرحله تحقیق تا اتمام تدوین کار چقدر از وقت شما را می گیرد؟
سخت ترین و زمان برترین کار کلیپ، آن کشف است، کشفی که از سنخ مستعمل نباشد، تکراری نباشد، البته این اجتناب ناپذیر است. چون قصه های تصویر هم مانند قصه های نوشتاری همه در حال تکرار شدن هستند ولی این کشف و چیدن این کدها و عناصر بصری کنار یکدیگر زمان بر است ولی به صورت متوسط پیش تولید یک کلیپ بصورت متوسط بسته به تنوع لوکیشن ها یا فضاسازی ها یا تاریخی بودن اش از یک هفته تا یک ماه زمان می برد که با حضور عوامل حرفه ای و غیر حرفه ای تغییر می کند. در مورد فیلم برداری هم همینطور، به طور متوسط از سه روز تا ده روز بسته به کار فرق می کند مانند ویدئو کلیپ طاها که یک کار تاریخی بود یا کلیپ «شوق شمع».
آیا قصد دارید مانند دوستان دیگرتان وارد عرصه فیلمسازی هم بشوید؟
اصلا. شرایط اش پیش آمده، من برای تلویزیون تله فیلم تهیه می کنم.همراه با «آرش معیریان» و «حسن لبافیان» تله فیلم کار کردیم. ولی من به ساخت ویدئو کلیپ عشق دارم و هیچ وقت فکر نمی کنم که پیشرفت ام در تلویزیون یا سینما به معنی پشت سر گذاشتن ویدئو کلیپ و ورود به دنیای سینما یا تلویزیون باشد.در آستانه دهه پنجم زندگی این طور نمی بینم، پیشرفت من در ساخت کلیپ است مخصوصا هنگامی که یک کار جدی می بینم و غبطه می خورم که ای کاش ما هم می توانستیم این را بسازیم. این احساس را در مورد سینما و تلویزیون ندارم.در این زمینه شاید بهترین نباشم ولی انشاا... ماندگارترین هستم.
گفتگو:یاسین پورعزیزی