از بین بردن منابع محدود و ارزشمند ملی؛
برگزاری جشنها و همایشها چه سودی برای میراث فرهنگی دارد؟
ای کاش فرهنگ و سازمان میراث فرهنگی هم به اندازه یک معاونت وزارت امور خارجه و دیگر نهادهای سیاسی در چشم نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و مراجع نظارتی ارزش و اهمیت داشت تا اینگونه امروز نفسش به شمارش نیفتاده بود.
تاريخ : سه شنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۱۰
سازمان میراث فرهنگی که اکنون در برگزاری جشنهای تشریفاتی و کم محتوا تخصص پیدا کرده در روز جمعه هفته گذشته برگزار کننده جشنی دیگر از سلسله جشنهای پر هزینه بود. جشنی به سبک و سیاق جشنهای دیگر این سازمان اما کمی متفاوت. متفاوت به این دلیل که این جشن برای تقدیر از مدیریت هشت ماهه محمد شریف ملکزاده برگزار شده بود و مهمانان شرکت کننده نه به اختیار که با اجبار در این مراسم شرکت کرده بودند و با پیشکش هایی گرانقیمت.
برنامه ریزی این جشن به قدری دقیق انجام شده بود که ظاهرا از قبل نوع هدیههایی که میهمانان میبایست برای میزبان بیاورند را به ایشان اعلام کرده بودند. هدایایی از قبیل سکه، طلا، تابلو فرش و... و به استانها امر کردند حضور در این مراسم و ابراز ارادت به رئیس سازمان اجباری است و مدیران استانی هم که خوب میدانند آقای ملکزاده در وقت اضافه برای ابراز وجود و رسیدن به رکورد نجومی و افسانهای آقای مشایی در تعداد عزل و نصب بیکار نخواهد نشست از ترس معزول شدن و یا اثبات ارادت به آقای ملکزاده در این مراسم شرکت کردند البته نه با دستانی خالی که با هدایایی آنچنانی و شنیدهها حاکی است جمع ارزش این هدایا که به آقای ملکزاده تقدیم شده بیش از یک میلیارد ریال بوده است.
متاسفانه در چند ماه گذشته شاهد بوده و هستیم که افراد غیر متخصص و سیاسی در ادامه روند مخرب چند سال گذشته، اهداف و ماموریتهای تاسیس و ایجاد سازمان میراث فرهنگی را نادیده انگاشته و این سازمان را در برههای به ستاد انتخاباتی تبدیل و نمایشهایی عوام فریبانه را برای جمع آوری رای برای نامزد مورد حمایت دولت ترتیب دادند و این بار هم تصمیم گرفتند در خط پایان آقای ملکزاده به بهانه خداحافظی، جشنی برگزار کنند. برگزاری جشنی پرهزینه با هدایایی گران بها از جیب مردم، آنهم در شرایط و زمانهای که وضع اقتصاد کشور و معیشت مردم بر کسی پوشیده نیست.
از بین بردن منابع محدود و ارزشمند ملی آن هم به بهانه برگزاری جشن برای پایان دوره مدیریت آقای ملکزاده در سازمان میراث فرهنگی. این است فعل و عمل کارگزاران دولتی که مدعی ساده زیستیاند..
نهادهای نظارتی، مجلسان محترم و مسولین مربوطه هم که گویی در این سالها به این اقدامات غیر قانونی و غیر اخلاقی مدیران سازمان میراث فرهنگی عادت کرده و به طور کل از این سازمان قطع امید کردهاند و هیچ واکنشی به اینگونه اقدامات و اتفاقات ناخوشایند نشان نمیدهند.
ای کاش فرهنگ و سازمان میراث فرهنگی هم به اندازه یک معاونت وزارت امور خارجه و دیگر نهادهای سیاسی در چشم نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و مراجع نظارتی ارزش و اهمیت داشت. که اگر داشت، اینگونه امروز نفسش به شمارش نیفتاده بود
رحمت الله سلیمانی فارسانی
دبیر پیشین اتحادیه انجمنهای علمی دانشجویان باستان شناسی