مدیر عامل خانه تئاتر معتقد است تئاتر کشور نیازمند تشکیلات گسترده و وسیع است تا برنامهریزی لازم برای کل تئاتر کشور داشته باشد و کلیه امکانات و بودجه تئاتر را کنترل کند.
به گزارش هنر نيوزبه نقل ازمهر، بحث سازمان تئاتر یکی از مباحثی است که طی سالهای گذشته در میان اهالی تئاتر مطرح شد ولی بدون هیچ نیتجهای باقی ماند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، صاحبنظران و اهالی تئاتر سازمان تئاتر میتواند راهکاری جدی برای برون رفت تئاتر از مشکلات فعلی و توسعه آن باشد. ایرج راد مدیرعامل خانه تئاتر هم در این مورد نظراتی دارد که در گفتگو با واحد فرهنگ و هنر خبرگزاری مهر آن را ارائه داده است.
بحث سازمان تئاتر حدود 20 سال است که مطرح شده است. ما شاهد این هستیم که عرصه تئاتر هر روز گستردهتر میشود ولی امکانات و برنامه ریزی برای اداره تئاتر محدود است و حتی مرکز هنرهای نمایشی هم به یک ادارهکل تبدیل میشود. از طرفی تئاتر زیر نظر معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که علاوه بر تئاتر اداره امور هنرهای تجسمی و موسیقی را نیز برعهده دارد. این امر باعث میشود که برنامه ریزی برای تئاتر و توسعه آن به درستی شکل نگیرد. خانه تئاتر چند سالی است که بحث سازمان تئاتر را پیگیری میکند و حتی اساسنامهای را هم برای این سازمان تهیه کرده است. شما به عنوان مدیرعامل خانه تئاتر وجود تشکیلاتی به عنوان سازمان تئاتر را تا چه حد به عنوان یک ضرورت میدانید؟
وضعیت حال حاضر تئاتر نمیتواند پاسخگوی نیازهای جامعه تئاتری و نیازهای فرهنگی و نمایشی باشد. بحث سازمان تئاتر از زمان دکتر منتظری مطرح شد که به نتیجه نرسید و همانطور باقی ماند. حدود سه سال پیش بود که ما به این فکر افتادیم که تئاتر بنا به وضعیت و احوال موجود نیازمند یک سازماندهی دقیق است. شاید بودجه پراکندهای که برای تئاتر صرف میشود بودجه کمی نباشد ولی به دلیل موازی کاریهای بسیار و پخش بودن امکانات به صورت بودجه برای جشنوارههای تئاتری نهادها و سازمانهای مختلف در جامعه صرف میشوند که در جامعه اثرگذار نیستند و بازتابی ندارند. این امکانات و هزینهها در راه توسعه تئاتر دیده نمیشود و بودجهها در جشنوارههایی محدود با تماشاگرانی محدود و آگاهی محدودتر صرف میشوند و نتیجهای به بار ندارند. بخشهای مختلف تئاتر نیازمند یک سازماندهی و هدفمند بودن هستند. این نیاز نه تنها در تهران بلکه در تئاتر کل کشور احساس میشود. تئاتر کل کشور نمیتواند با یک ادارهکل به اهداف خود برسد و به عنوان یک هنر ارزنده جایگاه ویژه خود را پیدا کرده و تأثیرات مطلوب خود را بگذارد.
ما نیازمند سازمان تئاتر کشور هستیم که همه این مسائل بتوانند در دل سازمان تئاتر با بودجه مناسب، برنامه ریزیهای لازم، آمار و نیاز سنجی و سنجیدن امکانات بالفعل و بالقوه توانمندیهای تئاتری در کشور مرتفع شوند. ما اساسنامه این سازمان را در خانه تئاتر تهیه و تنظیم کردیم. طبق این اساسنامه سازمان تئاتر دارای هیئت امنایی است که اعضای آن را نمایندگان نهادهای مختلف شکل میدهند. همچنین هیئت رییسهای وجود خواهد داشت که پیشنهادات خود را به هیئت امنا ارائه میدهد تا در صورت تصویب این پیشنهادات اجرایی شوند. در پیش نویس اساسنامه برنامههای مختلفی را مدنظر قرار دادهایم که البته میتواند ایراداتی هم داشته باشد که میتوان آنها را در عمل برطرف کرد. خانه تئاتر در آن زمان این اساسنامه پیشنهادی را به مرکز هنرهای نمایشی، معاونت هنری، فرهنگستان هنر، شورای شهر تهران و به گمانم به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم ارسال کرد.
در آن زمان که این اقدامات انجام شد جواب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا معاونت هنری وزارتخانه چه بود؟
در آن صحبتها گفته میشد شکلگیری این سازمان خیلی خوب است ولی در عمل به نتیجهای نرسید. تنها جایی که بیشتر درباره سازمان تئاتر صحبت شد و تمایل برای تأسیس این سازمان وجود داشت فرهنگستان هنر بود که دکتر منتظری در آن حضور داشت. بعدها با رفتن دکتر منتظری طرح بی نتیجه باقی ماند. صحبت دیگری که برخی مسئولان فرهنگی و هنری میکردند این بود که شکلگیری سازمان تئاتر کار سختی است و به این راحتیها امکانپذیر نیست. گفته میشد سازمان باید مصوب هیئت وزیران باشد. این در حالی است که در ایران سازمانهای مختلف فعالیت میکنند و این امر عملی شده است.
یکی از مشکلات جدی برای اهالی تئاتر نبود امنیت و ثبات شغلی است. آیا سازمان تئاتر میتواند این امنیت و ثبات شغلی را در جامعه ایجاد کند؟
طبیعتا به این امر منجر میشود...
یعنی تئاتر به عنوان یک حرفه تعریف میشود؟
بله تئاتر به عنوان یک حرفه تعریف میشود و هر کدام از رشتههای تئاتر جایگاه خاص خود را خواهند داشت. طی یک برنامه ریزی این چنینی ما باید به گروههای تئاتر دستیابی پیدا کنیم و از این رو گروههای تئاتری فعال میشوند و کار تئاتر به صورت مستمر شکل خواهد گرفت. با شکلگیری سازمان تئاتر همه چیز قانونمند خواهد بود و شاهد شکلگیری حرکتها بر اساس سلایق شخصی نخواهیم بود. یکی از معضلات موجود در تئاتر این است که به دلیل قانونمند نبودن تولید و وضعیت تئاتر، هر مدیری که کار خود را آغاز میکند به دلیل نداشتن اطلاعات و تخصص لازم عملکردهایش سلیقهای و شخصی میشود. این امر باعث ایجاد مشکلات عجیب و غریبی برای تئاتر و اهالی آن میشود.
این امر به نوعی مانع از توسعه تئاتر میشود.
بله درست است. ما دائما آزمایش میکنیم و هنرمندان تئاتر تا بخواهند با یک موقعیت جدید آشنا و سنجیده شوند موقعیتی دیگر شکل میگیرد. این امر باعث اتلاف وقت و هزینه میشود و آثار کیفیت لازم را دارا نمیشوند و هنرمند سرگشته میان سلایق مختلف به وجود آمده میشود. تا اینجا هم هنرمندان تئاتر پایمردی و ایستادگی کردهاند و از خود گذشتگی نشان دادهاند و با کمبود امکانات اجرایی و نمایشی این راه را ادامه میدهند و چراغ تئاتر را روشن نگه میدارند. این بار بر دوش هنرمندان تئاتر بوده است و آنها هستند که در تمام سختیها و مشکلات و با همه فشارهای عجیب و غریب موجود پایمردی کردهاند و چراغ تئاتر را روشن نگه داشتهاند. هنرمندان تئاتر خیلی صبورانه با این مسائل برخورد کردهاند.
آیا برای شکلگیری سازمان تئاتر با کمیسیون فرهنگی مجلس و یا نهادهای مربوطه صحبت شده است یا نه؟
به صورت ضمنی با کمیسیون فرهنگی مجلس صحبت شده است و در جلساتی این موارد را عنوان کردهایم. ولی باز هم با این مسئله برخورد کردیم که سازمان تئاتر باید مصوب هیئت وزیران باشد. چرایی این امر را من نمیدانم و اینکه چرا نمیتواند مصوبه مجلس باشد؟ هر چه هست میتواند مطرح شود و با پیگیری به نتیجه برسد.
آیا وجود سازمان تئاتر میتواند پیوندی بین نهادهای مختلفی که بودجهای برای تئاتر دارند و به برگزاری جشنوارهها اختصاص میدهند، ایجاد کند؟
کار سازمان در حقیقت همین است و زمینههای مختلفی را به وجود میآورد. بسیاری از سازمانهایی که فعالند علاوه بر اعتباراتی که دارند امکانات دیگری را برای خود به وجود آوردهاند که از آن طریق سرمایه سازمان و توان گسترش سازمان را بالا میبرند. اگر سازمان مدیریت درست و محکمی داشته باشد میتواند توانمندی بالایی به دست آورد. در خصوص هنرهای نمایشی اگر سازمانی وجود داشته باشد از درون خود میتواند با امکانات بالقوه هنرمندان کسب درآمدهایی علاوه برای ردیف بودجه سازمان داشته باشد و توان مالی خود را گسترده و هنرمندان خود را از هر جهت تغذیه کند. سازمان تنها به بودجه سالیانه خود وابسته نیست و میتواند در دل خود نیز فعالیت کند و درآمدزایی داشته باشد. از این طریق میتوانیم به کارهای فرهنگی بخصوص کارهای نمایشی در سطحی گسترده برسیم.
میتوان با این توضیحات به این نتیجه رسید که سازمان تئاتر میتواند راهی برای استقلال تئاتر باشد؟
تئاتر تنها از طریق سازمان تئاتر میتواند مستقل باشد.
آیا همین استقلال تئاتر باعث نمیشود که دولت به دلیل اینکه مایل نیست نظارت کامل خود را بر تئاتر از دست بدهد با شکلگیری سازمان تئاتر موافق نباشد؟
سازمان تئاتر در حقیقت تنها بخش خصوصی نیست. اگر سازمان وارد بخش خصوصی شود دیگر ردیف بودجه نخواهد داشت و سالنها و امکانات هم به بخش خصوصی واگذار نمیشوند. حمایت و پشتیبانی معنوی دولت از تئاتر باید وجود داشته باشد و این پشتیبانی معنوی همین شکلگیری و راهاندازی سازمان تئاتر خواهد بود. تئاتر خصوصی هم به معنای واقعی میتواند تحت پوشش سازمان تئاتر کشور شکل بگیرد. همه جای دنیا بخش خصوصی هم از کمکهای بسیار گسترده دولتی برخوردار است و یک سرمایهگذار نمیتواند به تنهایی برنامههای گسترده فرهنگی و نمایشی را تدوین و اداره کند.
متأسفانه شاهد این هستیم که پشتیبانی از تئاتر بسیار کم است. وقتی نگاه به گونهای است که تئاتر دارای معاونت مجزا نیست و حتی مرکز هنرهای نمایشی به ادارهکل تنزل پیدا میکند نشان دهنده نگاه جزیی و مختصر موجود به تئاتر است. آیا با این نگاه میتوان صاحب سازمان تئاتر شد یا نه باید شاهد تغییر نگاه در سطح مدیران و مسئولان بالاتر فرهنگی کشور باشیم؟
باید این نگاه تغییر پیدا کند و نگاهی حمایتی وجود داشته باشد. باید تئاتر به عنوان هنری ارزشی جایگاه ویژهای داشته باشد. متأسفانه در حال حاضر هنر را به عنوان یک شغل پذیرا نیستیم و در وزارت کار و امور اجتماعی هنر به عنوان یک شغل تعریف شده نیست. در سازمان امور استخدامی کشور نیز تئاتر به عنوان یک شغل جایگاهی ندارد. این نشان دهنده آن است که خیلی جدی با هنر تئاتر برخورد نمیشود. طی همین سالها نه تنها به سالنها و امکانات تئاتری اضافه نشده است بلکه سالنهایی که حتی به فعالیتهای آماتوری اختصاص داشت نیز گرفته شده است. سالنهایی نظیر سالنهای تئاتر لالهزار هم که میشد با یک مرمت و بازسازی مورد استفاده و بهرهبرداری قرار گیرند به مخروبه تبدیل شدهاند.
به دلیل عدم توسعه مناسب و عدم وجود امکانات کافی تئاتر به سمت تجاری شدن حرکت میکند. آیا به نظر شما اگر این روند ادامه پیدا کند آیا شاهد یک آتراکسیون دیگر در تئاتر خواهیم بود؟
شاید نتوان نام آن را آتراکسیون گذاشت اما احتمال دارد تئاتر به سمت سطحی گرایی و نوعی شوخی کشیده شود. البته برای جوانان مستعد و توانمند تئاتری که نگاه و دیدگاه خاصی دارند خیلی سخت است که به آن سمت و سو کشیده شوند در نتیجه مجبور میشوند تئاتر را رها کنند و به دنبال کارهای دیگری بروند که با نگاه و تفکرشان همخوانی داشته باشد.
طبیعتا با این شرایط میدان برای تعدادی افراد سودجو و منفعت طلب که از نگاه و تفکر فرهنگی برخوردار نیستند باز میشود.
آیا مدیریت به نوعی تئاتر را به همین سو سوق نمیدهد؟ همه ساله بسیاری از فارغ التحصیلان تئاتر به دلیل کمبود امکانات و فرصت حضور از تئاتر دور شده و جذب تئاتر نمیشوند.
گفته میشود سالانه حدود یک هزار فارغ التحصیل دانشگاهی تئاتر داریم. آیا ما توان این را داریم که برای دو درصد این جوانان اشتغالزایی کنیم؟ آیا جوانی که زمان و انرژی و هزینه خود را صرف تحصیل رشته تئاتر کرده حال که فارغ التحصیل شده امکان جذب شدن به تئاتر برایش وجود دارد؟ وقتی جوانی با این شور و اشتیاق جذب کار تئاتر نمیشود گرفتار سرخوردگیهایی خواهد شد که باعث لطمات روحی و روانی بسیاری میشوند.
به عنوان مدیرعامل خانه تئاتر آیا باور دارید که حسن نیت لازم برای شکلگیری خانه تئاتر از طرف مدیران و مسئولین دولت وجود دارد یا نه؟
فکر نکنم به این راحتیها بتوان سازمان تئاتر را شکل داد اما ما با امیدواری به همه قضایا نگاه میکنیم تا به سرانجام برسند. ما تلاش میکنیم و امیدواریم که روزی سازمان تئاتر شکل بگیرد.