نبود خلاقیت و نوآوری در ساختار و قصه
نگاهی به سریال «هفت‌سین»؛
نبود خلاقیت و نوآوری در ساختار و قصه
مخاطب در مجموعه تلویزیونی «هفت‌سین» خلاقیت یا نوآوری در ساختار اثرنمی بیند و انگیزه لازم را برای پیگیری سرنوشت شخصیت‌ها و ادامه داستان اثر ندارد.
 
تاريخ : چهارشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۲۱

تلویزیون به روال سال‌های گذشته درایام نوروز تلاش کرد که بتواند مجموعه‌های تلویزیونی جذابی را برای مخاطبان شبکه‌های مختلف فراهم کند، تلاشی که در ‌‌نهایت موجب ساخته شدن مجموعه‌های تلویزیونی «هفت سین» برای شبکه تهران، «همه خانواده من» برای شبکه سه و «پایتخت دو» برای شبکه اول سیما شد. هر چند به جز این سه اثر، برنامه‌ها و سریال‌های مختلفی نیز برای کودکانو نوجوانان نیز ساخته اما شاخص‌ترین سریال‌های های تلویزیون این سه مجموعه تلویزیونی بودند که به جز سریال «پایتخت دو» دو اثر دیگر با وجود بهره جستن از عوامل حرفه‌ای و مطرح نتوانستند چندان به مذاق مخاطبان سیما خوش بیایند. به گونه‌ای که سریال «هفت سین» و «همه خانواده من» با وجود امکانات مناسب، تیم حرفه‌ای اعم از بازیگران وغیره در زمان پخش تبدیل به آثاری کلیشه‌ای، معمولی، سطحی و به دور از هرگونه خلاقیت شدند و نتوانستند در جذب مخاطب موفق عمل کنند.
مجموعه تلویزیونی «هفت سین» به کارگردانی «یدالله صمدی» تلاش کرد که بتواند قصه‌ای معاصر را در خصوص فرهنگ آپارتمان نشینی و زندگی شهری به مخاطب نشان دهد و اما دراین راه‌‌ همان گونه که گفته شد با قصه‌ای سطح و نخ نما شده که ما بار‌ها نمونه آن را در سریال‌ها و فیلم‌های مختلف تاکنون دیده‌ایم نتوانست توفیقی را کسب کند.
مجموعه «هفت سین» به قلم «سعید فرهادی» و «احسان بیگلری» داستان اسباب‌کشی یک خانواده از خانه‌ای و مصادف شدن حضور خانواده‌ای دیگر در‌‌‌ همان خانه وبلاتکلیفی آن‌ها بابت کلاهبرداری صاحبخانه و مشکلات این دو خانواده و به نوعی توفیق اجباری زندگی هر دو خانواده به شکل ناخواسته و مشترک در یک واحد آپارتمان را در روزهای منتهی به پایان سال بیا می‌کند. خانواده‌ای‌هایی که ناچارند در ایام نوروز در کنار همدیگر با این مشکل بزرگ زندگی کنند.
این سریال که بعد از ساخت مجموعه تلویزیونی «شوق پرواز» دومین تجربه سریال سازی صمدی به حساب می‌آید، تلاش می‌کرد که بتواند در کنار پرداختن به معضلات و مشکلات زندگی شهرنشینی بتواند گرفتاریهای‌های را نیز در ایام نوروز به مخاطب نشان دهد. همچنین این سریال نیز مانند کمک بسیاری از سریال‌هایی از این دست با چاشنی قرار داد ن موقعیت‌های طنز و دادن پیام‌های اخلاقی و انسانی به مخاطب کوشش می‌کرد که بتواند رفتار و کردار آدم‌ها را در مواجه با مشکلاتی مانند زندگی در جوامع شهری و آپارتمان نشینی یادآوری کند.
اصولا در سریال‌هایی مانند «هفت سین» شخصیت‌هایی منفی در مواجهه با شخصیت‌ها و کارکترهای مثبت قصه قرار دارند، که مدام با همدیگر درگیرهستند وشخصیته‌ای مثبت، کارکترهای منفی داستان را مدام نصیحت می‌کنند تا به راه راست بروند، شخصیت‌های منفی هم تا آخرین قسمت‌های سریال از خواسته‌ها و علایق و اذیت‌های خود دست برنمی دارند و درست در دقیقه ۹۰ داستان اصلاح شده و از رفتار و کردار خود پشیمان می‌شوند و به راه راست هدایت می‌شوند. نکته مهم دیگر درباره این سریال، ریتم و ضرباهنگ آن بود که از نیمه‌های خود گاهی به شدت تند و گاهی هم به شدت کند می‌شد و باعث به هم ریختن اعصاب مخاطب می‌شد ومعلوم نبود این روش برای جذب بیشتر مخاطب بود یا برای اینکه احیانا خلاقیت یا نوآوری در ساختار سریال به وجود بیاید. نکته دیگر در ساختار این سریال نبود هیچ نوع خلاقیت وگره داستانی در طول این سریال بود که باعث می‌شد مخاطب انگیزه لازم را برای پیگیری سرنوشت شخصیت‌ها و دادامه داستان سریال نداشته باشد و اگر گره‌افکنی هم در طول سریال وجود داشت، نوع و نحوه باز کردن آن بسیار پیش پا افتاده بود و هیچ نوع حس تعلیق یا هیجانی در مخاطب برای همذات‌پنداری ایجاد نمی‌کرد و مخاطب هم سردرگم در میان روایت اجتماعی و فانتزی سرگردان بود. به هر حال به نظر می‌رسد این سریال بیشتر برای پر کردن آنتن ساخته شده بود و امروزه با وجود هزاران شبکه ماهواره‌ای که وجود دارد، معلوم نیست که چرا شبکه‌های تلویزیونی ما سال به سال باید یک سری از سریال‌های کلیشه‌ای و تکراری را بسازند و روانه آنتن خود کنند وبعد انتظار داشته باشند مخاطب ازدیدن شبکه‌های رنگارنگ ماهواره‌ای دست بردارد وبه این گونه سریال‌های تکراری چشم بدوزد.
تا زمانی که ما تغییرات اساسی در قصه‌ها و ساختار سریال‌های تلویزیون خود ایجاد نکنیم نمی‌توانیم امیدوار به جذب مخاطب باشیم و باید خوش خیالانه وبا هزاران ترفند مخاطب را دلخوش به پیگیری آثاری کنیم که هیچ گونه خلاقیت و نوآوری ندارند. حتی زیر نویس کردن نظرهای مخاطبان هنگام پخش که در نوع خود یکی از بی‌سابقه‌ترین کارهای شبکه تهران بود هم نمی‌تواند مخاطب را علاقه‌مند به پیگیری یک داتستان بی‌سر وتهی کند که حاصلی جز تحول ناگهانی آدم‌ها بد و رستگاری ادم‌ها خوب دارد.

کد خبر: 56621
Share/Save/Bookmark