این کارگردان که در مراسم پاسداشتاش به میزبانی جمعی از فرزندان شهید در موسسه نخلستان «اوج» شامگاه (۷ بهمن ماه ) سخن میگفت، خطاب به فرزندان شهید سخنانش را اینگونه مطرح کرد: سخت است که در این فضای کاملا حسی سخن بگویم، تصمیم داشتم متنی را آماده کنم اما احساس کردم باید از همین فضا برای صحبت کردن الهام بگیرم.
این کارگردان خاطرهای را از عملیات بدر تعریف کرد و گفت: عزیزان ما آن موقع قرارمان بر این نبود. عشق سینما، ما را به این عالم نکشیده بود. علاقه به عرصهی هنر داشتیم اما مساله ما این نبود که صرفا سینما را به این معنی پیگیری کنم، احساس من این بود که باید این حرفها را بزنم.
حاتمیکیا با اشاره به ساختمانی که در آن برنامه برپا شده بود، یادآور شد: همین ساختمانی که شما داخلش هستید ساختمان سپاه تهران است. من در سپاه تهران در همین ساختمان بودم. در آن زمان من دم همین در کشیکها دادم. از اینجا به ماموریتهای بسیاری رفتم و خاطرههای بسیاری از این ساختمان دارم.
هنرمند و اهل هنر اگر به اجبار بیفتد ...
کارگردان «آژانس شیشهای» ادامه داد: میدانم محبت میکنید و حرمت نگه میدارید و با اشاره ظریفی از کنار برخی فیلمها میگذرید. من همیشه گفتهام که هنرمند و اهل هنر اگر برای گفتن آنچه که باید بگوید به اجبار بیفتد آن اثر، اثر خوبی نمیشود. من هم مثل همهی شما در این جامعه زندگی میکنم و طغیان بشریت را میبینم و دلم میخواهد فیلمی مانند «دعوت » را بسازم که از طغیان بشر علیه آنچه که خداوند به او هدیه میدهد، سخن بگویم.
هنگام سخنرانی حاتمیکیا، موسیقی فیلم «از کرخه تا راین» پخش میشد.
این کارگردان در بخش دیگری از سخنانش درحالیکه بغض کرده بود، گفت: برخی میگویند تو فقط از جهاد و جنگ بگو اما من هم فرزند و خدا دارم، من هم قرآن میخوانم و گاهی اوقات طغیان برایم تعبیر میشود و باید از آن سخن بگویم. من دوست دارم از جوانها صحبت کنم، ممکن است «گزارش یک جشن»ی را بسازم که برایم مهم است که این گزارش در تاریخ این ممکلت بماند و بسیاری از دوستان خوششان نیاید و بسیاری هم خوششان بیاید.
ابراهیم حاتمیکیا خطاب به فرزند شهید کشوری که در سالن حضور داشت،گفت: خوشحالم که آقای کشوری (فرزند شهید کشوری) فیلمساز هستند. امیدواریم زنده بمانم و فیلم شما را دربارهی پدرتان ببینم. یعنی اولین ماموریتی که باید خودتان به خودتان بدهید همین است. چه کسی بهتر از شما برای گفتن این حرف! هرچه جلوتر بروید متوجه میشوید که چه عالم پیچیدهای است. تلاش ما همین مقدار بود.
من بیگناهم
این کارگردان تصریح کرد: این نشست دیرهنگام شکل گرفته است اما من بیگناهم. من با تک تک شما به انواع متفاوت ارتباط داشتهام اما نگهبان بالای سر شما، چیزی به نام بنیاد شهید که اصلا نمیدانم در حال حاضر مسوولش چه کسی است! و منظورم خدای ناکرده بحث سیاسی نیست. اما حرفهای بسیار عمیق از جامعهی انقلابی و آرمانی از درون این خانوادهها (خانوادههای شهدا) میتوان گفت که فکر میکنم لایههای تکراری و کلیشه شده امکان گفتن را از ما میگیرد. هنگامی که فکر میکنم باید به سمت این موضوع بیاییم احساس میکنم که اگر «آرنولد شوارتزنگر» «ترمیناتور» هم باشم نمیتوانم به راحتی از این موانع بگذرم.
جسارت کردم دربارهی «چمران» فیلم ساختم
حاتمیکیا با اشاره به فیلم اخیرش که دربارهی شهید چمران ساخته است،گفت: خیلی جسارت کردم که دربارهی «چمران» فیلم ساختم . اصلا هم اعتقادی ندارم که این فیلم صرفا دربارهی چمران است. واقعیتهایی که در اوایل انقلاب اتفاق افتاده به قدری غلیظ و پیچیده است که به همین دلیل است که ما سی و چند سال دربارهی آن صحبت نمیکنیم یا هربار که صحبت میکنیم حرفهایی است که اصلا گفتنی نیست اما من تیرم را رها کردم و سعیام را کردم و بقیهاش را نمیدانم که چه اتفاقی بیفتد!
مرا دعا کنید / خدا نکند در بستر عافیت بمیرم
کارگردان «از کرخه تا راین» در بخش دیگری از سخنانش خطاب به فرزندان شهید، ادامه داد: مرا دعا کنید. من در قنوتهای سحری میگویم که خدا نکند که من در بستر عافیت بمیرم. اصلا قرار ما این نبود. هر وقت از این ساختمان خارج میشدیم با پیکانی که دست ما بود به قصد این میرفتیم که برنمیگردیم و به خیل این کاروان میپیوندیم. ما بازماندگان قطعا به چیزهای دیگری مشغول میشویم مانند خود شماها!
وی تصریح کرد: مگر شماها هم از ذریهی آدم نیستید. مگر شما هم نمیتوانید این طور باشید! هنگامی که از ما انتخاب را بگیرند ما را از شعور انسانی دور میکنند. ما میخواهیم انتخاب کنیم، اصلا نسل انتخابگری بودیم و برای همین است که گاهی اوقات حرفهایمان به دل مینشیند چون انتخاب کردیم راهی را که آمدهایم. دعا کنید که من وقف این عالم باشم اما وقف بودن را تنها در باروت و جنگ نبینید. من این را قبول ندارم . فیلم «دعوت» نیز جنگیترین فیلم من است به مفهومی که من به آن اعتقاد دارم.
بچههای جنگ سلسلهی خوبان هستند
حاتمیکیا ادامه داد: من بچههای جنگ را سلسه خوبان میبینم که اگر اختلافاتی هم بینشان هست از جنس ابوذر و سلمان است. دیدم که خطاهایی هم بوده اما این نسلی که دست خالی در بیت المقدس جنگید و اسلحه در دستش نبود، گردان وارد منطقه میشد که اسلحه نداشت و فرماندهشان با آنها اتمام حجت میکرد که میتوانید برگردید اما کسی برنگشت. آنها رفتند و عملیات بیتالمقدس را فتح کردند و اتفاق به آن بزرگی را با آن غربت و دست خالی فتح کردند، من باید از آن آدمها صحبت کنم.
حاتمیکیا سخنانش را اینگونه به پایان رساند: امیدوارم خدا به من این اجل را بدهد که اگر قرار است وقتم تمام شود، سر صحنهای بمیرم که شرمنده نباشم. ان شاا.. که دعای خیر شما پشت سر من باشد و نفس شما بتواند مسیری را که من می روم، مطهر کند. یا علی.
مراسم تجلیل از ابراهیم حاتمی کیا با تلاوت قرآن فرزند شهید فیاض بخش برگزار شد.
سلیمه رودکی فرزند شهید عبدالله رودکی اجرای این مراسم را برعهده داشت.
کلیپی از فیلمهای حاتمیکیا پخش شد که بسیاری از حاضران را تحت تاثیر قرارداد.
همسر شهید تهرانیمقدم نیز ضمن قرائت آیهای از قرآن در این مراسم گفت: جا دارد از طرف خانواده شهدا از ابراهیم حاتمیکیا تقدیر کنم و از او با عنوان فرزند انقلاب و هنرمند جهادی یاد کنم.
او افزود: هنگام دیدن فیلم «چ» نتوانستم تا انتهای آن در سالن بمانم، بیرون آمدم تا به دلیل اینکه همچنان کسانی هستند که یاد شهیدان را زنده نگه دارند، نماز شکر به جای آورم. خدا را شکر میکنم امشب در کنار شما بزرگواران قرار دارم.
فرزند شهید عباس جولایی نیز بیان کرد: من فرزند شهید جولایی، باکری، همت، تهرانی و همهی شهیدان، با «دیدهبان» تو گریستم و با «آژانس شیشهای» به خود بالیدم. آقا ابراهیم به امید روزی که دهها سرلشگر بسازی دربارهی شما یک آرزو دارم که پس از ساختن آخرین فیلم دفاع مقدسیتان در ۱۰۰ سالگی به شهادت برسید.
سپس کلیپی که برخی از فرزندان شهدا نظرشان را دربارهی حاتمیکیا گفته بودند پخش شد که به نظر میرسید به دلیل مشکل فنی در دقایق پایانی قطع شد و انتهای آن ناتمام ماند.
فرزند شهید احمد کشوری نیز خطاب به حاتمیکیا گفت: از شما به دلیل آنکه در محفل صمیمی بچههای شاهد حضور دارید، تشکر میکنم اما چرا آنقدر دیر! به خدا داریم پیر میشویم و نوههایمان هم به دنیا آمدند. دلمان میخواست یکی مثل شما که در حوزه دفاع مقدس کار می کند تصور نکند که جنگ و عوارض آن تمام شده و «دعوت» را بسازد؟ اما احساس قلبی من این است که شما این فضا را رها نکنید. اگر پای صحبت بچهها بنشینید متوجه میشوید که دلشان پر از درد است و هنوز ماجرا ادامه دارد.
علی کشوری ادامه داد: من فارغ التحصیل رشته سینما هستم. احساس میکنم برخی از فیلمسازان که میخواهند از مستند تاریخی اثری بسازند از جمله اتفاقی که برای «سیمرغ» افتاد و فریاد ما به جایی نرسید و اتفاقی که برای «چ» افتاد زیرا من شهید چمران را در این فیلم ندیدم!
او افزود: بر هیچکس آثار بسیار خوب و ارزنده حاتمی کیا پوشیده نیست. اگر بگویند اثر عالی در سینمای ایران را نام ببر،من همچنان «آژانس شیشهای» و «از کرخه تا راین» را نام میبرم. امیدوارم فیلمسازان ما اگر علاقه دارند رهرو راه شهدا باشند در این حوزه کار کنند، من هم علاقمندم تا در زمینه دفاع مقدس کار کنم و در حال ساخت مستندی از زندگی بچههای شاهد هستم.
کشوری در پایان سخنانش گفت: آقای حاتمیکیا آثار جنگی که بر ایران تحمیل شد، هرگز پاک نخواهد شد. دوست دارم این صحبت را از من به عنوان فرزند کوچک جمع به یادگار داشته باشید.
در بخشی از این مراسم، فرزندان شهیدان به روی صحنه رفتند و کتاب خون نوشتههای فرزندان شهید را به ابراهیم حاتمیکیا اهدا کردند.
مراسم تجلیل حاتمیکیا که در بنر این برنامه با عنوان (هنر مرد روزهای آتش و جان و سردار بینشان ابراهیم حاتمی کیا) نوشته شده بود، روز دوشنبه (۷ بهمن ماه) در موسسه «نخلستان اوج» برگزار شد.
در انتهای این مراسم، قسمتهایی از پشت صحنهی فیلم «چ» به نمایش در آمد.
علیرضا رضا داد، پژمان لشگریپور، سید نظامالدین موسوی ، مهدی چمران و جمعی از خانوادههای شهدا در این مراسم حضور داشتند.
فرزندان شهیدان محمدجواد تندگویان، محمدابراهیم همت، محمود کاوه، عباس کریمی، عباس ورامینی، مهدی زینالدین، حمید باکری و... این مراسم را برپا کردند.