در مقابل،‌ پرسش‌ها و ابهامات جدید تاریخ انقلاب فقیریم / «معمای شاه» منطبق بر خاطرات فردوست است
عبدالله شهبازی:
در مقابل،‌ پرسش‌ها و ابهامات جدید تاریخ انقلاب فقیریم / «معمای شاه» منطبق بر خاطرات فردوست است
 
تاريخ : دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۰۵
به گزارش هنرنیوز؛زمانی رهبری انقلاب در دیداری که با ایشان بود، حدود سال ۱۳۷۷، فرمودند در مقایسه با دوران بیست ساله رضا خان [پهلوی] از نظر تاریخ‌نگاری بسیار کم ‌کار شده است. الان ۳۶ سال از انقلاب می‌گذرد و ۱۶ سال از آن دیدار با معظم‌له. در حوزه تاریخ کتاب زیاد منتشر شده. اسناد زیاد منتشر شده. ولی ارزیابی من این است که از پتانسیل‌های موجود استفاده کافی نشده و کمیت بر کیفیت غلبه پیدا کرده است.

به گزارش هنرنیوز؛مهدی بوشهریان در پایگاه خبری فردا نوشت: پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، تاریخ نگاری وقایع انقلاب اسلامی چه به صورت روزشمار و چه به صورت تاریخ شفاهی توسط مورخین و پژوهشگران این عرصه آغاز گردید. از جمله افراد نامی این عرصه، عبدالله شهبازی، نویسنده، پژوهشگر و مورخ است که خاطرات ارتشبد فردوست، توسط او ویراسته و منتشر شده است. این کتاب تاکنون ۳۲ بار تجدید چاپ گردیده است. این روزها نیز سریال معمای شاه از سیمای جمهوری اسلامی ایران در حال پخش می باشد که کتاب خاطرات فردوست، یکی از منابع تحقیق و تالیف این مجموعه تلویزیونی می باشد. به همین مناسبت گفت و گوی ما را با ایشان بخوانید:

مجموعه‌های تاریخی سیما، به‌ویژه مجموعه معمای شاه بر مبنای روایتی است که شما در آثارتان از دوران پهلوی ارائه کرده‌اید. نتیجه این مجموعه‌ها که به پخش سیما رسیده است چقدر با حقیقت، مطابقت دارد؟

این سئوال خیلی کلی است. بله، بعضی مجموعه‌های سیما بر اساس خاطرات ارتشبد حسین فردوست،‌ رئیس دفتر ویژه اطلاعات شاه،‌ تدوین شده. به این دلیل که فردوست از کودکی تا انقلاب در دربار پهلوی و دوست نزدیک و محرم محمدرضا شاه بود و روایتش منحصربفرد و دست اول است. من بعنوان ویراستار خاطرات فردوست را تنظیم و تبویب کردم و تحقیقاتی انجام دادم مبتنی بر اسناد که بعنوان جلد دوم کتاب «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» منتشر شد. بعضی سریال‌ها از این کتاب الهام گرفته‌اند. بطور مشخص،‌ سریال «معمای شاه» در بسیاری موارد مبتنی بر این کتاب است. در مورد سریال «معمای شاه»‌ در آن قسمت‌هایی که نگاه کرده‌ام منطبق است با روایت فردوست از دوران پهلوی.


شهبازی : در مقابل،‌ پرسش‌ها و ابهامات جدید تاریخ انقلاب فقیریم.

 یکی از منابع تاریخ، گفته‌های زمامداران پهلوی است، چه خاطرات فردوست، چه آنچه در پروژه تاریخ شفاهی هاروارد جمع‌آوری شد و چه آنچه حسین دهباشی در کتابخانه ملی گردآوری کرد. چقدر این‌ اسناد قابل استناد است و در مراجعه به این‌ گونه آثار به چه نکاتی باید توجه داشت؟


تمامی این منابع بطور انتقادی قابل استفاده و استناد است. اصولاً به هیچ مأخذی اعم از خاطرات یا اسناد نمی‌توان دربست اتکاء کرد. محقق باید آن توان را داشته باشد که بتواند از درون این مواد خام دستمایه لازم برای تحقیقش را استخراج کند یا بتواند تشخیص دهد که این خاطره یا سند تا چه حد درست و منطبق با واقع است. بنابراین، اتکاء صددرصد بر هیچ متنی را توصیه نمی‌کنم.


جریانات تاریخ‌نگاری انقلاب چگونه است؟ در حال حاضر چه کم‌وکاست‌هایی در این عرصه وجود دارد؟

سئوال بحث‌انگیزی است. زمانی رهبری انقلاب در دیداری که با ایشان بود، حدود سال ۱۳۷۷، فرمودند در مقایسه با دوران بیست ساله رضا خان [پهلوی] از نظر تاریخ‌نگاری بسیار کم ‌کار شده است. الان ۳۶ سال از انقلاب می‌گذرد و ۱۶ سال از آن دیدار با معظم‌له. در حوزه تاریخ کتاب زیاد منتشر شده. اسناد زیاد منتشر شده. ولی ارزیابی من این است که از پتانسیل‌های موجود استفاده کافی نشده و کمیت بر کیفیت غلبه پیدا کرده است. در مقابل،‌ پرسش‌ها و ابهامات جدیدی مطرح می‌شود که باید محققین توانا به آن‌ها پاسخ بگویند. تصورم این است که در این زمینه فقیریم.


با این حساب برای ثبت تاریخ‌نگاری وقایع پس از انقلاب چه باید کرد؟


تاریخ‌نگاری دوران ۳۶ ساله پس از انقلاب کار سنگینی است که باید به آن اهتمام شود. این دوران را «تاریخ‌نگاری روز» می‌گویند که متفاوت است با «تاریخ‌نگاری معاصر» یعنی «تاریخ‌نگار زمان حال» است. «تاریخ‌نگاری روز» در جهان مرسوم است و معمولاً با تک‌نگاری‌هایی مانند زندگینامه‌های رجال سیاسی و غیرسیاسی شروع می‌شود. در این زمینه برای دوران ۳۶ ساله پس از انقلاب کار نشده. کتاب‌های متفرقه زیاد است ولی نیاز است به تدوین تحقیقی جدی و مستند درباره این دوران و البته مبتنی بر واقع. شاید یکی از دلایلی که کسی به سراغ این دوره نمی‌رود تفاوت و تعارض روایت‌ها و چالش‌هایی است که هنوز هم بالفعل است.




 چه اندازه نهادها و سازمان‌ها در ثبت وقایع تاریخی مسئول می‌باشند؟ آیا این کار باید در حوزه دستگاه‌های دولتی و حاکمیتی باشد؟


الزاماً خیر. ولی نهادهای حکومتی= دولتی در برخی زمینه‌ها متولی کار هستند بخصوص اسناد که در اختیار آن‌ها است و باید محققین از این اسناد استفاده کنند. بنابراین، نهادهای تخصصی آرشیوی و تاریخی برای هر مملکتی لازم است. هر چند تاریخ‌نگاری تأثیرگذار کار عشق و علاقه فردی است ولی به حمایت مالی نیاز دارد به علت سنگینی کار. نمی‌توان توقع داشت محققی توانمند فرضاً پنج یا ده سال عمر خود را صرف تدوین تاریخ در موضوع معینی کند و از جایی ارتزاق نکند. در غرب این مسئله حمایت مالی از طریق بخش خصوصی و کمپانی‌ها و کانون‌هایی که معمولاً ذینفع و علاقمند به موضوع تحقیق هستند مستقیم یا غیرمستقیم،‌ از طریق حمایت مالی از نهادهای آکادمیک و در چارچوب این نهادهای دانشگاه و تحقیقاتی، انجام می‌شود. لابی‌های و کانون‌های سیاسی- مالی نیز سرمایه‌گذاری کلان می‌کنند روی این‌گونه تحقیقات. در ایران، ظاهراً فقط باید نهادهای حکومتی- دولتی حمایت مالی کنند از محققین یا این‌که خود محقق وسع مالی داشته باشد و از سر عشق به تحقیقی بپردازد. این‌گونه کتاب‌های تاریخی برخاسته از علاقه شخصی در حوزه‌های مختلف زیاد است در ایران.

 نقش مورخین و تاریخ‌نگاران آزاد (غیردولتی) چیست؟

تفاوتی میان تاریخ‌نگاران دولتی و غیردولتی نمی‌بینم. آنچه باید مورد توجه قرار گیرد حاصل کار است. ممکن است فردی از سوی نهاد خاصی حمایت نشود و کاری تهیه کند که بی‌ارزش یا کم‌ارزش باشد یا ممکن است بعنوان پروژه تحقیقی را متقبل شده و کار ارزنده‌ای فراهم کرده باشد. همه چیز به حاصل کار بستگی دارد
کد خبر: 89274
Share/Save/Bookmark