خیانت را تجربه کن!
● داستان فارسی ۱ FARSI
فرقی نمی کند که شما روی پشت بام تان یا گوشه تراس یک گیرنده ماهواره داشته باشید یا نه، فرقی نمی کند شما روشنفکر باشید یا طرفدار سریال های زرد و خاله زنکی، مهم نیست شما اصلا وقت دارید که پای تلویزیون یا ماهواره بنشینید یا نه، مهم این است که حتما اسمی از «فارسی ۱» که معمولا «فارسی وان» خوانده می شود، شنیده اید. شهرت برخی سریال های فارسی وان دارند آهسته آهسته رکورد «جومونگ» را هم می زنند. راستی داستان این شبکه نوظهور چیست که این طور همه را دور خودش جمع کرده؛ موافق ها را با دیدن هر شب سریال هایش و مخالف ها را با اظهارنظرها و هشدار های پیاپی. این گزارش می خواهد داستان فارسی وان را مرور کند و البته همین ابتدا هم اعتراف می کند که آن چه می خوانید بریده ای از آن چیزی است که درباره این شبکه می شود به دست آورد. فارسی وان زوایای پنهان بسیاری دارد و درست مثل یک کوه یخی می ماند، بیشتر از آن چه که روی آب است و ما می بینیم، زیر آب است و ما – به این راحتی ها- نمی بینیم.
● اولین خبر
خبر راه اندازی یک شبکه جدید ماهواره ای مختص فارسی زبان ها را برای اولین بار شبکه تلویزیونی استار، در ۲۳ دسامبر ۲۰۰۸ اعلام کرد. براساس این خبر، شبکه جدید فارسی زبان ها از سال ۲۰۰۹ و با هدف پخش برنامه برای بیش از ۱۰۰ میلیون مخاطب فارسی زبان در سراسر آسیا آغاز به کار خواهد کرد. همین اتفاق هم افتاد و چندی بعد یعنی در مرداد ۱۳۸۸ وله های تبلیغاتی این شبکه پخش شدند. شاید کمتر کسی به خاطر داشته باشد مرداد سال قبل که همزمان با ماه رمضان بود، چطور فرکانس این شبکه را پیدا کرد و یا اصلا چطور از آغاز به کارش باخبر شد. اگر در مورد بی بی سی فارسی، روزنامه ها و سایت های خبری، آغاز به کار این شبکه را به عنوان یک خبر مهم مخابره کردند، در مورد فارسی وان
- دست کم در روزهای اول - هرگز چنین اتفاقی نیفتاد. اما خیلی ها به خیلی ها پیامک زدند و در مسنجر ها PM گذاشتند که: «فارسی وان رو دیدی؟» و به این ترتیب، فارسی وان در صدر کانال های منوی صدها شبکه ماهواره ای قرار گرفت. «شبکه فارسی وان، توسط کمپانی پخش خاورمیانه (Broadcast Middle East) اداره می شود. این کمپانی نتیجه همکاری شرکت های نیوز کورپوریشن و گروه موبی است... .» این توضیح را از سایت رسمی فارسی وان - که البته فیلتر شده - برداشته ایم. شرکت نیوزکورپریشن یکی از صدها شرکت و شبکه یک سرمایه دار یهودی به نام «روبرت مرداک» است. شرح حال مفصل مرداک را می توانید در همین پرونده بخوانید. اما گروه موبی کیست؟
● نسخه افغانی آقای مرداک
حالا سال هاست که افغانی ها دیگر از شر«طالب»ها راحت شده اند. اگر چه طالبان هنوز هم زندگی را برای آن ها تلخ می کند، اما خوبی اش این است که دیگر کاری به اندازه ریش مرد ها، حجاب زن ها و «ستلایت» هایی که پشت بام می گذارند ندارد. حالا سال هاست که مردم افغانستان می توانند ماهواره داشته باشند و دیگر آنها هم «تولسی» را می شناسند. تولسی یک زن هندی – و البته بلندقامت و جذاب- است که هر شب همه افغانی ها را پای جعبه جادو می نشاند. «زمانی خشو هم عروس بود» سریالی است که شبکه «طلوع» افغانستان پخش می کند و حالا «تولسی» به عنوان شخصیت اول این مجموعه محبوب همه افغان هاست. شبکه طلوع متعلق به یک سرمایه دار افغانی به نام «سعد محسنی» است. محسنی، یک مهاجر است که سال ها در استرالیا – مقر اصلی روبرت مرداک - بانکداری می کرد، و سال ۲۰۰۳ به افغانستان برگشت و شبکه «طلوع» را که تا آن زمان فقط در شهر کابل قابل دریافت بود، گسترش داد.
البته شیوه آزاد این تلویزیون در پخش موسیقی، در اوایل، موجب بروز مخالفت هایی در محافل مذهبی افغانستان شد. پس از افتتاح فرستنده زمینی این تلویزیون در شهر هرات، جمعی از نمازگزاران در مسجد جامع هرات به گفته خودشان برای «غروب» تلویزیون طلوع، دست به دعا برداشتند. پس از ماجرای محکوم شدن تلویزیون افغان به پرداخت جریمه نقدی به سبب پخش برنامه هایی که از نظر مقامات دادگاه عالی افغانستان خلاف اصول اسلامی تشخیص داده شد، بیشتر شبکه های خصوصی افغانستان کمی برنامه های شان را تعدیل کردند و تلویزیون طلوع هم از این قائده مستثنا نبود.
سعد محسنی حالا چند شبکه تلویزیونی، چند ایستگاه رادیویی و مجموعه شبکه های ارائه اینترنت را در افغانستان دارد. او می خواهد پایش را از افغانستان بیرون بگذارد و برای خودش یک «روبرت کوچولو» باشد و این کار را با ایران شروع کرده است؛ با فارسی وان...
● موج نو
در مورد عموم ایرانی ها، ذوق و شوق داشتن ماهواره بیشتر به همان روزهای اول، ختم می شود. کسی که تا کنون حداکثر با هشت کانال مواجه بوده به ناگهان با یک فهرست حداقل ۱۰۰۰ تایی مواجه می شود. اما کم کم بیننده می فهمد که خیلی از این کانال ها هیچ به دردش نمی خورند. کانال های – مثلا - سیاسی بیشتر دستمایه طنز تلویزیون خودمان می شوند، برنامه های رقص و آواز معمولا تکراری اند و یا با دردسر کمتر در بساط سی دی فروش ها در دسترسند، برنامه های راز بقا را شبکه چهار، دوبله شده پخش می کند و فیلم هایی که با زیرنویس پخش می شوند، خیلی زودتر، این جا روی DVD تکثیر شده و دست به دست می چرخند. بعضی شبکه ها هم که اصلا همین فیلم ها و سریال های تلویزیون خودمان را پخش می کنند. منهای مخاطبان حرفه ای، این وضعیت بیشتر آن هایی است که پای ماهواره می نشینند.
اما راه اندازی یکی دو شبکه ماجرا را عوض کرد. اصل داستان را اگر بخواهید بدانید، مربوط می شود به آخرین روزهای ریاست جمهوری بوش که به امارات سفر کرد. او در این سفر در گوش مقامات محلی شیخ نشین امارات چیزهایی گفت که بیشتر مربوط می شد به فعالیت های رسانه ای علیه ایران. تنها چند هفته پس از این دیدارها، شبکه شاهزاده بن نایف در دوبی، سرویس فارسی زبان خود را راه انداخت و در حالی که سالیانه میلیاردها دلار در حوزه جنوبی خلیج فارس، خرج هزینه نام جعلی آن می کنند، این شبکه سعودی نام پرشین را به اسم خود اضافه کرد. از روز اول «ام.بی.سی. پرشیا»، علی الدوام فیلم های هالیوود را با زیرنویس فارسی پخش کرد. شوک دوم در بازار شبکه های ماهواره ای فارسی زبان، مربوط به بی. بی. سی فارسی می شد. این شبکه که قرار بود سال ۲۰۱۲ افتتاح شود، قبل از انتخابات ریاست جمهوری کارش را شروع کرد تا بر فضای سیاسی اثر بگذارد. بی.بی.سی فارسی خیلی زود توانست راهش را از شبکه های فارسی زبان ماهواره ای جدا کند و با ارائه قالبی متفاوت برای برنامه هایش از «VOA» هم جلو بزند. بعد از انتخابات و تلاطم های سیاسی آن روزها، اما سومین شبکه متفاوت کارش را شروع کرد. فارسی وان ولی کاری به سیاست نداشت. فیلم و سریال پخش می کرد و البته این بار شخصیت ها به زبان مادری ایرانی ها حرف می زدند. وجود یک شبکه مخصوص فیلم و سریال که همه برنامه هایش دوبله باشند، آن قدر عجیب بود که همان روزها شایع شد «فارسی وان را جمهوری اسلامی راه انداخته که حوادث پس از انتخابات را به حاشیه ببرد. اما خیلی زود این حدس باطل شد، وقتی در همان روزهای اول، پارازیت ها، فرکانس این شبکه را هدف گرفتند و نمایش برنامه هایش از هاتبرد در بسیاری از نقاط ایران با اختلال مواجه شد. اما چرا باید ایران روی این شبکه پارازیت می فرستاد؟ فارسی وان چه کرده بود و از جان ایرانی ها چه می خواست؟
● آیتم های مذهبی در فارسی وان
فارسی وان آمده بود که جاهای خالی را پر کند. روبرت مرداک با آن همه تجربه و پول و «سعد محسنی» با آن همه انگیزه برای داشتن یک کانال غیر افغانی، قرار نبود تجربه تقریبا شکست خورده تلویزیون های لس آنجلسی را تکرار کنند و همان راهی را بروند که آن ها رفته بودند. آن ها می دانستند که اگر بخواهند در خانواده ایرانی نفوذ کنند، نمی توانند فرهنگ و مذهب ایرانی را حذف کنند. برای همین لابه لای سریال هایی که پر بود از نمایش شهوت انگیز زن ها، هنگام اذان مغرب به افق تهران، برنامه های شان را قطع و اذان پخش کردند؛ آن روزها در صدا و سیمای ما همه حرف این بود که آیا صدای شجریان را پخش کنند یا نه! شب های قدر، شبکه فارسی وان باز لابه لای همان برنامه ها، وله هایی درباره شهادت حضرت امیر(ع) پخش کرد و به مناسبت عید فطر، درست مثل تلویزیون خودمان ویژه برنامه پخش کرد. از این جا بود که خیلی ها فهمیدند «این یکی گربه نیست» و رقیبی جدید و جدی به شمار می رود. همان روزها یک سایت خبری پربیننده نوشت: «رقیب جدید آقای ضرغامی»!
همان روزها «دویچه وله فارسی» با انتشار گزارشی نوشت: «این شبکه توانسته است با مجموعه هایی عامه پسند و با استفاده از چاشنی هایی چون زنان و دختران زیبارو و داستان هایی عاشقانه، در جذب مخاطبان موفق شود و تماشاگری را که در پی نوعی سرگرمی برای رهایی از دغدغه ها و خستگی های کار و زندگی اجتماعی است، به دنبال خود بکشاند.»
فارسی وان کارش را با پخش سریال های نه چندان به روز شروع کرد و برای این که حداکثر مخاطب را جلب کند، اعلام کرد این مجموعه ها را سانسور می کند. این در واقع بیشتر یک پز بود تا فارسی وان، افراد خانواده را مجاب کند که دور هم بنشینند و برنامه هایش را نگاه کنند. اما حذف صحنه حضور یک زن و مرد در رختخواب چه مشکلی را حل می کرد وقتی در همه برنامه ها پوشش بازیگران، دیالوگ ها و روح حاکم بر داستان به مراتب زهرآلوده تر از همان صحنه کذایی بود؟
به این ترتیب، پس از سال ها، سرانجام، شبکه های ماهواره ای جدی گرفته شدند، همان منابع نامعلوم پارازیت فرستادند و سروکله کارشناسان یکی یکی پیدا شد و هشدار دادند که این شبکه تا چه اندازه می تواند خطرناک باشد. از این جا بحث ها شروع شد که آیا پارازیت فرستادن، راه حل است یا «اقدامات فرهنگی».! کارشناسان و مسئولان و منابع نامعلوم، سرگرم بحث و جدل بودند که فارسی وان از چند ماهواره دیگر هم پخش شد و لینک های «راهکارهای مقابله با پارازیت» در اینترنت با سرعت پخش شدند و حالا فارسی وان تقریبا از مشکل ارسال پارازیت عبور کرده، کاری که بی بی سی فارسی هنوز از پسش برنیامده.
فارسی وان با تفاوت های زیادی کارش را شروع کرد که یکی از آن ها پخش محدود آگهی است و این یعنی این که این شبکه معطل چند هزار دلار پول نیست که علی الدوام زیرنویس بدهد و شماره حساب اعلام کند و برای کسب درآمد هم نیامده.
این شبکه از ابتدای ورودش مبنای کار خود را بر دو مشخصه متمایز گذاشت؛ دوبله فارسی و پخش سریال های بلند و متوالی. درست همان چیزی که مخاطب ایرانی را بعد از یک روز کاری خسته کننده پشت جعبه جادویی دور خانواده جمع می کند. دقت کنید در روزهای آغاز به کار این شبکه، در حالی که هر شب چهار سریال را پخش می کرد، تلویزیون ما هم با همه وسعتش، چهار مجموعه را آماده پخش کرده بود. البته مقایسه فنی برنامه های فارسی وان و تلویزیون کار درستی نیست. چون اولا بیشتر - و نه همه - مجموعه های این شبکه در ردیف آثار درجه دوم و سوم طبقه بندی می شوند و اصولا جز مسائل «خاله زنکی» به موضوع دیگری نمی پردازند و از همه مهمتر این که ذائقه مخاطب ایرانی به دوبله های فوق العاده حرفه ای عادت کرده و حالا شنیدن دوبله های آماتوری چند افغانی برایش مثل سوهان روحند. اما این ضعف هیچ گاه از تعداد بیننده های این شبکه کم نکرد و تاکنون تعداد سریال ها بیشتر، متنوع تر، دوبله ها نیز پیشرفته تر و البته بیننده ها هم بیشتر شده اند. یکی از بینندگان این شبکه در صفحه آن در فیس بوک نوشته که پس از دیدن «فارسی ۱» دیگر «نه اخبار بی بی سی فارسی را می بیند» و نه هم به «تحلیل های محسن سازگارا در تلویزیون صدای امریکا» توجهی دارد.
● در فارسی وان...
در فارسی وان همه چیز در نهایت ربطی به عشق و رابطه عاشقانه پیدا می کند. البته خب، عشق چیز بدی نیست و اتفاقا خیلی هم خوب است، اما مشکل از وقتی شروع می شود که از مردی به زن شوهردار یا بر عکس باشد.
با نگاهی عمیق تر و تحلیل محتوای برنامه های این شبکه، این نکته ظریف آشکار می شود که بسیاری از این داستان های در ظاهر جذاب و دیدنی، حاوی مفاهیم خیانت، جنایت و عدم تعهد به خانواده هستند و با این که سریال های شبکه فارسی وان از میان برنامه های روز آمریکا و اروپا انتخاب می شوند، اما تحلیل محتوایی آن ها نشان می دهد که این انتخاب ها با دقت و وسواسی خاصی صورت می پذیرد. چنان که با اندکی ظرافت می توان خط پنهان، اما محکمی میان تمامی سریال های پخش شده از این شبکه را پیدا کرد. تا آن جا که گویی هر سریالی سریال دیگر را تکمیل و تثبیت می کند. و این قضیه تا آن جا پیش رفته است که بسیاری از کارشناسان و حتی خانواده های ایرانی دهان به انتقاد گشودند و بسیاری از سریال های این شبکه را فاقد ارزش دیداری دانستند. آن ها با دقت، تعمد و وسواس خاص، سریال هایی را برای مخاطب ایرانی و فارسی زبان پخش می کنند که موضوع اصلی همه آن ها، روابط خانوادگی و زناشویی است. مشکل بزرگ این جاست که فارسی وان پز خانوادگی گرفته و اعضای یک خانواده کنار هم می نشینند و مثلا ویکتوریا نگاه می کنند. او در ابتدا زنی است که فداکارانه برای زندگی تلاش می کند. اما در سالگرد ازدواجش متوجه می شود که شوهرش به او خیانت کرده و با منشی شرکت، رابطه جنسی دارد. او هم مدتی بعد رابطه با مردی جوان را کلید می زند و... همه فیلم می خواهد این را بگوید که هی! تو هم می توانی تجربه کنی؛ حالا که او این کار را کرده است و این هیچ اشکالی ندارد! در فارسی وان معمولا رنگ صورتی کنار رنگ مشکی قرار دارد و این معمولا سلیقه شبکه های پورنو و سکسی است.
خوبی ماجرا این است که حالا همه نسبت به فارسی وان حساس شده اند. این اولین گزارشی نبود که شما درباره فارسی وان خواندید و حتما آخرینش هم نخواهد بود. دفتر شبکه فارسی وان در دبی سفارش کار می دهد و برنامه هایش را از هنگ کنگ پخش می کند و امواجش این جا در تهران، در مشهد، در چهارمحال، در بندر عباس، در قم، در لامرد، در ایذه و هر جایی که فکرش را بکنید، خانواده من و شما را تکان می دهد. مشکل، خیلی هم به ماهواره مربوط نمی شود، سریال های این شبکه حالا ضبط شده اند و توی بساط سی دی فروش ها مثل نقل و نبات ریخته اند. چه باید کرد؟
نویسنده: محمد امین - زارعی
منبع: باشگاه اندیشه ( www.bashgah.net )