به بهانه پخش «کلاه قرمزی 90»؛
آقای «قرمز کلاه» مدل 90 وارد شده است
تاريخ : پنجشنبه ۱۱ فروردين ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۳۵
هنوز چند سالی از عمرمان نگذشته بود که فهمیدیم پیش از آغاز دوران کودکی ما برنامهای عروسکی از تلویزیون پخش میشده با عنوان «مدرسه موشها». در این مدرسه؛ موشها که هر کدام نامی داشتند؛ رفتارهای انسانها را مشابهسازی کرده و به نوعی برخی رفتارها را برجسته میکردند. در این برجستهسازی، رموزی مطرح بود؛ از جمله اینکه بچهها دریابند کدام رفتار خوب و کدام نکوهش شده است. در همین اثنی بود که عروسکهای دیگری نیز پایشان به دنیای کودکی ما باز شد. «هادی و هدی»؛ «چاق و لاغر»؛ «کار و اندیشه»(به نوعی عروسکی – انیمیشن بود)؛ «خونه مادربزرگه و عروسکهای بازیگر در آن»؛ «اوستا بابا»؛ «هاچین و واچین»؛ «آفتاب و مهتاب»؛ «زیزیگولو»؛ «کلاه قرمزی» و ... . این عروسکها یا با چهره انسانی با مخاطب کودک و نوجوان ارتباط برقرار میکردند یا در چهره حیوانات؛ اما هدف در هر دوشیوه تاثیرگذاری بر ذهن مخاطب بود.
از میان تمام این عروسکها اما؛ تنها برخی از آنان این اقبال را داشتند که بهروز شده و پیاپی در تحولات برنامههای کودک و نوجوان بتوانند خود را در ذهن مخاطب ماندگار کنند. از میان این عروسکهای خوش اقبال میتوان به «کلاه قرمزی» و سپس «پسرخاله » اشاره کرد. این دو چهره محبوب که بر ساخته ایرج طهماسب و حمید جبلی بودند از گزند فراموشی در امان مانده و توانستند سال به سال در مدیوم تلویزیون و سینما با مخاطب همراه شوند؛ آنچنان که در سینما از پرفروشترینهای تاریخ سینما شدند.
رموز ماندگاری یک کاراکتر عروسکی در تلویزیونی متعدد است که بر شمردن برخی از آنها هم حتی از مجال این نوشتار خارج است؛ اما در مورد «کلاه قرمزی و پسرخاله» در برنامههای نوروزی و حضور دوباره آنها از نوروز 88 میتوان به این نکته اشاره کرد که (غیر از زمان مناسب پخش و طنز جاری در اشتباهات کلامی «کلاه قرمزی» و «رفتارهای پسرخاله») فضای کار محدود به دو عروسک نشد. همانگونه که دیدیم «گیگیلی و پسر عمهزا» دو کاراکتری بودند که سال 88 به این خانواده اضافه شدند. این دو کاراکتر اگر چه در بدو ورود چندان باب میل مخاطب نبوده و اغلب برای سازندگان هم در حد یک آزمایش بودند؛ اما پس گذشت مدتی از زمان پخش عوامل ساخت دریافتند که مخاطب با عروسکهای جدید ارتباط برقرار کرده است؛ و همین موضوع باعث شد این تجربه در سالهای بعد تکرار شود. امسال هم این تجربه با حضور «فامیل دور و بره» تکرار شده است. این خانواده به پیرمردی هم نیاز داشت؛ همانگونه که طبیعتاً به مادر یا مادر بزرگ هم نیاز خواهد داشت و به همین دلیل بود که احتمالاً سازندگان «فامیل دور» را اضافه کردند. در این اتنی اما؛ سازندگان به این موضوع هم وقوف دارند که کاراکترهای جدید نباید بیش از «کلاه قرمزی و پسرخاله» برجسته شوند؛ چراکه این برجستهسازی به نفع این مجموعه نیست. بیشتر مخاطبان؛ برای شیرینزبانیهای کلاه قرمزی است که حاضر میشوند سایر کاراکترها را هم ببینند و با آن ارتباط برقرار کنند.
«کلاه قرمزی 90» در میان برنامههای نوروزی توانسته تا امروز نه تنها کودکان و نوجوانان را از کارتونهای جذاب و پر رنگ و لعاب و برنامههای مجری محور(خاله فلانی و عمو بهمانی و دایی ... ) به سمت سادگی خود هدایت کند؛ بلکه مادران و پدران و پدربزرگها و مادر بزرگها را هم به خود جذب کرده است.
متنهای «کلاه قرمزی 90» را حمید جبلی و ایرج طهماسب نوشتهاند؛ و پر از درسهای تربیتی به زبان ساده برای کودکان و حتی بزرگسالان است؛ باشد که آقای «قرمز کلاه!» شکوفایی دهه 60 و 70 برنامههای عروسکی را به تنهایی بر دوش بکشد و مخاطب را به سادهترین شکل پای رسانه ملی نگه دارد.