از مدتها پیش فکر اصلاح وجوه مختلف خیابان انقلاب به عنوان یک خیابان فرهنگی در پایتخت ذهن بسیاری را به خود مشغول داشته است.
هنرنیوز سال گذشته این مسئله را تحت عنوان «خیابان فرهنگ پر از چاله های فرهنگی» مورد بررسی قرار داد و نقد خود را در سه بخش تمایز های معماری، اجتماعی-فرهنگی و شهری-محیطی در سه شماره ارائه نمود.
در اینجا خوبست به تاسیس برخی کافه کتاب ها در محدوده این خیابان فرهنگی و ظرفیتهایش صحبت شود؛ خیابان انقلاب به سبب مجاورتش با دانشگاه تهران به نوعی حق همسایگی با این فضا دارد و البته بیش از ۶۰ درصد کتاب های موجود در این کتابفروشی هایش به قشر دانشجو و تالیفات دانشگاهی مختص است.
از آن گذشته باید همپوشانی فرهنگی زیادی در این محیط بیش از همه اهالی فرهنگ با اهالی درس و دانشگاه داشته باشد که البته این تجانس نه به لحاظ کیفی که حتی به صورت صوری هم در این محیط وجود ندارد و دانشجویان اغلب طول و عرض این خیابان را بدون وجود مکان و یا حتی نیمکتی که بشود با لختی درنگ در مورد انتخاب و خرید کتاب ها دقیق شد راه گز می کنند.
اهالی فرهنگ هم با وجود آنکه سالهاست که تنها با حس نوستالوژیک این خیابان زندگی می کنند اما آنها نیز از نعمت وجود سقفی که دست کم نامش فرهنگ باشد محرومند و این خیابان فرهنگی برایشان پیاده رویی با ویترین های رنگارنگ کتاب بیش نیست.
این مسئله در حالیست که ناشران خوبی در این خیابان خانه دارند و ظرفیت های بسیاری را می توانند در این راستا برای اهالی هر دو حوزه ایجاد کنند.
یکی از ظرفیت های مغفول در این خیابان، تشکیل محل تجمع اهالی فرهنگ است؛ این مسئله همواره دغدغه عده ای از فرهنگ دوستان بوده و تاسیس کافه های مختلف
مدتها پیش خبر تاسیس کافه کتاب «کراسه» در خیابان شانزده آذر شنیده شد و اینکه قرار است کارهای فرهنگی مرتبط با کتاب البته از نوع همایش و سمینار دراین محیط برگزار شود؛ کافه کراسه گشایش یافت و شروع به فعالیت نمود و شش، هفت ماه بلکه بیشتر از تاسیسش گذشت اما خبری از فعالیت هایش که قرار بود تنها کافه ای با چای و قهوه و چند ورق کتاب نباشد، نشد.
قرار بود در این کافه کتاب های خوب رونمایی شود و اخبار کتاب در اختیار اهالی آن قرار گیرد و حرکت های مطالعاتی خوبی در آن صورت گیرد که البته برای آن از قبل پیش بینی شده بود زیرا کافه کتاب کراسه نخستین پاتوق رسمی کتاب و اندیشه است و پشتوانه اندیشه تاسیس آن بحث ضرورت پاتوق سازی فرهنگی از دیدگاه مقام معظم رهبری بود که فرمودند: «من البته به این پاتوقهاى اینطورى عقیده دارم. خود ما در قبل از انقلاب، از این پاتوقهاى روشنفکرى، مذهبى داشتیم. خانهى خود من پاتوق بود. ما در مشهد و تهران جاهایى داشتیم که پاتوق بود. پاتوقسازى کار خوبى است؛..خاصیت پاتوق این است که هیچ گذرنامهى مشخصى ندارد و ویزا هم نمىخواهد؛ همه مىتوانند بیایند؛ اصلاً باید بیایند؛ هیچ قیدوبندى ندارد.»
البته شاید هم ماحصل فعالیت گروه موسسان این کافه هنوز به مرحله اجرایی نرسیده و در مراحل آغازین است که دراینصورت باید به روند فعالیت خود سرعت بخشند.
تا اینکه روز گذشته نخستین کافه کتاب خیابان انقلاب توسط انتشارات امیرکبیر گشایش یافت که در بدو تاسیس بسیاری از اهالی قلم در این باره اظهار خشنودی نموده و آن را سقفی برای جمع شدن اهالی فرهنگ در کنار هم و گپ و گفت فرهنگی دانسته اند.
امید است کافه کتاب انتشارات امیرکبیر در سیر تاسیس کافه های فرهنگی قوام بخش حرکت های مطالعاتی در کشور و رونق بخش روند نشر کتاب و فعالیت های فرهنگی باشد چراکه قطعا بهترین کاردکردهای فرهنگی در ظرفیت های پنهان خیابان فرهنگی پایتخت وجود دارد که تا به حال چندان که باید بر آنها مانور داده نشده و همواره مغفول مانده اند.
وانگهی جذب توده های فرهنگ کشور اعم از اهالی شعر و داستان، کتاب و قلم، دانشجویان و اهالی هنر و حتی عموم مردم در برنامه های این کافه می تواند جهت دهی خوبی به نظام فرهنگی مطالعه و کتاب در کشور باشد.
کافه کتاب امیرکبیر نخستین کافه کتاب خیابان انقلاب در انتشارات امیرکبیر است که بخشی را به کودکان و نوجوانان اختصاص داده است.
مریم خاکیان