صدا وسیما با وجود داشتن بودجهای مناسب در سال ها گذشته بیشتر از آنکه به سمت ساخت آثار فاخر و ایرانی حرکت کند بودجه خود را صرف ساخت سریال های آپارتمانی و ضعیفی کرده که برخی از آنها به شدت ضعیف بوده اند و مخاطب از دیدن آنها خسته و دلزده می شده است. در چنین شرایطی که بالای ۷۰ درصد مردم ایران در شهرهای بزرگ و کوچک و برخلاف گذشته در آپارتمان های محروم از هر نوع طبیعت و چشم اندازی زندگی می کنند و به همین دلیل برای پر کردن اوغات فراغت خود نیاز به تنوع و تفریح دارند و با توجه به شیوه زندگی در این گونه آپارتمان ها هم تفریح بهتر از دیدن تلویزیون وجود ندارد ، مخاطب از هر نوع تفریحی که در آن زندگی خوداش مدام به نمایش گذاشته شود دلزده و بیزار است. بنابراین به سمت تنوع طلبی در فیلم ها و سریال های تلویزیونی می گردد . چون مخاطب دل اش می خواهد بعد از یک روز کاری سخت و گیر افتاده در ترافیک و شلوغی شهر خستگی روزانه خود را تخلیه کند و بتواند برای یک روز دیگر آماده شود و چه چیزی بهتر از این اینکه تلویزیون به بهتر شدن اوقات بیکاری و استراحت خانواده کمک کند و برای بهتر شدن روحیه هم مجبور است کنترل تلویزیون را برداشته به کانال های مختلف سر بزند. در چنین شرایطی است که اگر برنامه دلخواه را مخاطب نتواند پیدا کند مجبور است با بی خیال شدن شبکه های داخلی کشورمان به سمت برنامه های ماهواره ای گرایش پیدا کند. چرا که دوست ندارد مدام در شبکه های داخلی برنامه های سطحی و تکراری را ببیند و که به شکل چرخشی در شبکه های مختلف تکرار می شوند. در حال حاضر نزدیک به بیست شبکه دیجیتال تلویزیونی از طریق ست تاپ باکس های دیجیتال در مخاطبین شبکه های مختلف تلویزیونی سازمان صدا و سیماست و با این احتساب اینکه صدا و سیما به غیر از بیست و چند کانال محلی خود در مراکز استان ها بیست و چهار کانال دیگر را از تهران برای علاقه مندان برنامه های تلویزیونی پخش می کند و به نظر می رسد که صدا و سیما در چنین شرایطی باید به چای افزایش شبکه های مختلف به ساخت برنامه ها، مجموعه های تلویزیونی، مستند، تله فیلم ها، خرید فیلم ها روز سینمای ایران و جهان و ... بپردازد تا بتواند به جای طرد کردن مخاطبان به جذب آنها کمک کند و نباید آثار تولیدی تلویزیون در شبکه های مختلف نوعی رفع تکلیف باشد و نگاه مدیران صرفا برای پر کردن آنتن باشد و به کیفیت آثار توجه ای نشود. اگر مدیری بی انگیزه باشد قاعدتا این بی انگیزگی به برنامهسازان نیز سرایت می کند و آنها نیز انگیزه لازم را برای ساخت یک سریال را در درون خود احساس نمی کنند. ازطرفی عوامل تعیین کننده و متفاوتی برای جذب مخاطب برای شبکه های تلویزیونی وجود دارد که در اول برای جذب مخاطب باید به درجه خوبی در بخش کیفیت و تولید آن اثر رسید و اگر این مورد از سوی سازندگان آثار مختلف تلویزیونی رعایت نشود ، شبکه های ما در رسانه ملی نه نتها نمی تواند موفق عمل کند بلکه با دافعه شده و به مرود مخاطبان را به سمت شبکه ها مختلف هدایت می کند. شاید به همین خاطر باشد که بسیاری معتقدند تلویزیون تاکنون به شکل درستی از پتانسیل های موجود هنرمندان برای ساخت آثاری در خصوص جامعه و زندگی واقعی مردم استفاده نکرده است. در شهرهای بزرگ و حومه آنها این روزها دسترسی مردم و به خصوص قشر جوان برای پرکردن اوقات فراغت خود به ماهواره بسیار راحت و آسان شده و باید این واقعیت را قبول کنیم که با وجود راه اندازی شبکه های مختلف تلویزیونی از سوی رسانه ملی ، هنوز مخاطبان زیادی از به سهولت می توانند هزاران کانال ماهواره ای را در منازل خود و در تهران و شهرستانها دریافت کنند. باید پذیرفت که این روزها تعداد مخاطبان شبکه های مختلف تلویزیون نسبت به گذشته کم شده و بخشی از مخاطبان گذشته تلویزیون را به تماشای مجموعه های تلویزیونی ترکیهای جذب کنند. آثاری که که این روزها و شبها مدام از ماهوارهها پخش میشوند و سطحی و بی محتوای هستند و صرفا با عبور از یک سری خطوط قرمز توانسته اند مخاطبان میلیونی ما را به سمت خود جذب کنند و جا داردکه مدیران بیشتر از هنرمندان در بخش های فیلمنامه نویسی، کارگردانی و ... حمایت کنند.
ادامه دارد...