«سراسر مه» فریادی به زبان روح
عبور از مسیر موسیقی کلاسیک ایرانی
«سراسر مه» فریادی به زبان روح
«سراسر مه» عبور از مسیر موسیقی کلاسیک ایرانی است.
 
تاريخ : سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۲۶


این آلبوم مجموعه‌ای از ۹ قطعه موسیقایی‌ست. قطعاتی که اشعار شاعران معاصر را به موسیقی کلاسیک ایرانی پیوند زده و در ارتباط متقابل این دو فضایی رویایی و ماندگار برای مخاطبش خلق کرده. یکی از معدود آثاری که مخاطب آنن را ترک نخواهد کرد و علیرغم بسیاری از آثاری که هر روز می شنویم آن را کنار نخواهد گذاشت. «سراسرمه» اثری به آهنگسازی آرش کامور و صدای محمد معتمدی‌ست. ترکیبی که تلفیق صدای نی و کمانچه با آواز آواز محمد معتمدی در آن به زیبایی در هم تنیده شده و نقش یک دستبافته رنگارنگ را در ذهن مخاطب می‌سازد. این اثر که یکی از پرفروش‌ترین آثار در سال اخیر به شمار می‌رود؛ یکی از آثاری بود که در نخستین روزهای سال جاری به بازار موسیقی ایران راه یافت. ورود آلبوم موسیقی «سراسر مه» به بازار برای دوست‌داران موسیقی اصیل و افرادی که به سبب ریتم تکراری این گونه اصیل را کنار گذاشته اند؛ اتفاقی مبارک بود. اثری که توانست پلی میان موسیقی کلاسیک و ادبیات معاصر بزند. این اثر از حیث زیبایی‌شناختی نیز شایسته بررسی‌ست. گرچه توجه زیبایی شناسانه به آن نیازمند عبور از ذهنیت ها و معیارهای زیبایی شناسانه هر فرد است؛ اما می‌توان کلیاتی را درباره این مجموعه کلاسیک مطرح کرد که به درک این اثر عمومیت می‌بخشد.
شاید یکی از ویژگی های بارز «سراسر مه» را بتوان در انتخاب اشعار دانست؛ اشعاری که با وجود داشتن وزن و قافیه بسیار پیچیده و دشوار، به زیبایی در قالب ریتم موسیقایی و رنگامیزی اثرگذار سازهای ایرانی منظم شده‌اند. در آثار ایرانی در روزگار معاصر یک نکته حایز اهمیت است و آن این است که آثار موسیقایی امروز کمتر با پیرامون خود ارتباط برقرار می‌کنند. در حقیقت باید به این نکته اشاره کرد که قطعاتی که این روزها تولید می‌شوند به سبب های گوناگون کمتر در ذهن مردم می‌مانند. اما «سراسر مه» به عنوان یک اثر هنری در ذهن غالب افرادی که آن را شنیده‌اند مانده است.
«سراسر مه» از نگاه کارشناسانه به یک اثر موسیقایی را می توان فاخر دانست. چراکه این اثر به سبب رعایت ظرافت‌های موسیقایی می‌تواند در مخاطب اثر کند و او را به راستی با خود همراه کند. مخاطب در ارتباط با این اثر هر لحظه باید منتظر یک اتفاق تازه باشد. سکوت‌های پیاپی در این اثر موسیقایی مخاطب را به تأمل وادار می‌کند و تأکیدهایی به گاه و به جا در این اثر که هم راه با نقاط تأکید در شعر است؛ از نکات قابل توجه این مجموعه است. این همراهی را بارها دیده ایم . اما حقیقت این است که این همراهی تا چه حد روح حاکم بر شعر را به مخاطب نشان می دهد؟ در پاسخ باید گفت که حکایت این‌جا نه تنها اوج و فرود ظاهری شعر، که عیان کردن فهوای کلام شاعر در سیر یک موسیقی از آغاز تا انتهاست. آهنگسازی هم‌چون نام سنگینش کاری دشوار است. اما آهنگساز «سراسر مه» این اثر را به طرز شگفت انگیزی خلق کرده. گویی سال‌ها در کنار شاعرانش نشسته و از زیر و بم عواطف آن ها خبر دارد. این ویژگی همان نکته‌ایست که «سراسر مه» را از آثار هم‌عصرش متمایز می‌کند. سراسر مه آئینه احساسات شاعر است. گرچه گاه غم نهفته در یکی از قطعات این آلبوم به شدت بر ذهن تأثیر می‌گذارد؛ اما همین اثرگذاری نیز نشان از قدرت آهنگساز و تسلط او بر ذهن مخاطب دارد. در واقع بارزترین نکته‌ای که قادر است مخاطب را وادار به تأمل کند؛ همین ارتباط احساس او با شعر و آهنگساز است.
از سوی دیگر سراسر مه نه تنها با روزگار معاصر پیوند دارد؛ اما ریشه‌های عمیقش در جان هنر اصیل و درازای تاریخ پر فراز و نشیب این کهن‌دیار، در آلبوم موسیقی سراسر مه به وضوح دیده می‌شود. همه نی را به غم می‌شناسند؛ اما صدای نی به عنوان یکی از دلپذیرترین نواهای ایرانی در این اثر گویای یک حسرت تاریخی‌ست. یک نوستالژی پنهان که مخاطب را جادو می‌کند و او را با خود به عمق وجود می‌برد. این قطعات هر کدام حال و هوای به خصوصی دارد اما هم‌خوانی آن‌ها با یکدیگر که شاید بتوان آن را امضای موسیقایی کامور دانست؛ ریتم شورآفرین این آثار است. این قطعات بر خلاف آن‌چه از موسیقی سنتی البته به باور عامه سراغ داریم؛ غم انگیز نیستند. آن‌ها بیشتر تفکر را به خود وا می دارند و ازین رو شنیدنی هستند. این اثر موسیقی قادر است مخاطبانش را به سال های دور ببرد. چیزی شبیه به شفر در زمان. در عین تازگی زلال است و تاریخ موسیقی گذشته را با وضوح نمایان می‌کند. از سوی دیگر این آثار زندگی تازه ای برای موسیقی مقامی ایران به شمار می‌رود چراکه صدای دهل در آن مخاطب را به نرمی هر چه تمام تر از حال دور می‌کند و به فضایی سنتی می برد. در این اثر هنرمند به راستی روح خود را از تعلقات پیرامونش بریده است. گرچه سخن متعلق به زمانه ما و شاید کنایه ای از حال معاصر است و این یکی از محاسن کار است؛ اما تفاوت این فضا و آرمانی بودنش مخاطب را قدری از پیرامونش فاصله می دهد. شاید باید این ادعا را عیان کرد که سراسر مه گرچه هم‌چون هر اثر موسیقایی باب طبع برخی سلایق هست و برخی هم نه اما اثریست که می‌توان آن را در کتابخانه و برای دقایقی حفظ کرد که به آرامشی شورآفرین نیاز داریم.
شاید به جرأت بتوان ادعا کرد که «سراسر مه» اثری ماندگار در تاریخ موسیقی ایران خواهد بود. سراسر مه می‌تواند پیشنهاد مناسبی از سوی یک منتقد هنری به جامعه‌اش باشد.

کد خبر: 64640
Share/Save/Bookmark