نميدانم ميشود اينگونه به لايههاي نهفته در اجتماع نگريست كه چه بدنهاي از جامعه بيشتر به سينما ميروند و البته سينما روايتگر چه قشري از جامعه است؟ قصههايي كه سينما براي مردم تعريف ميكند چه قصههايي است و بيشتر انگشت نشانهی پيرنگهاي داستاني، به سمت چه زيستجهانها و دغدغههايي از آدمهاست؛ نميدانم ميشود اينگونه به سينما نگاه كرد كه، آيا بايد توليداتي در سينما با توجه به اين بدنه از جامعه ساخته شود يا خير. اما هر چقدر فكر ميكنم ذهنم روزي يا سالي يا مديري را نمييابد كه برنامهاي جامع براي بدنهاي از جامعه داشته باشد كه خودشان و فرزندانشان آرزوهايي دارند كه يكي از آنها رفتن به سالن سينماست.
اين روزها كه فيلم «نارنجيپوش» روي پرده است و كارگر زحمتكش شهرداري هم در رسانهها ميآيد و اعلام ميكند كه كيف يك ميلياردي را به صاحبش برگردانده، دارم پياپي به اين ميانديشم كه كارگران چه سهمي از مخاطب را در سينماي ما دارند. كارگري كه نه براي رسيدن به «كاكل خورشيد»؛ بلكه براي رسيدن به «نان»، هر روز بايد بدود چگونه ميتواند با سينماي ما و شخصيتهاي آن همزادپنداري كند؛ و از همه مهمتر چگونه ميتواند بدون توجه به قيمت بليت به سينما برود و با فرزندانش فيلمي ببيند و ساعات خوشي بگذراند.
گلايههاي اينگونه را نميدانم ميشود با وزارت ارشاد در ميان گذاشت يا حوزه هنري، كه صاحب سينماهاي زيادي در كشور شده و برخي مواقع براي اكران يا عدم اكران قانوني برخي فيلمها هم تصميمگيري ميكند!! يا اينكه شهرداري، بنياد شهيد، اوقاف و كانون پرورش فكري و ساير نهادهايي كه سينما دارند و دلشان نميخواهد برخي مواقع فيلمي اكران كنند يا نكنند.
آيا تا به حال اين سينمادارها خواستهاند كارتي شبيه همان كارت «منزلت» كه شهرداري به پيرمردان و پيرزنان كه بركتهاي جامعه هستند تقديم كرده بود، هديه كنند؟ آيا تا به حال بهخاطر داريم كه يكي از روزها در فلان سينما اعلام كنند كارگران ميتوانند با ۱۰ درصد مبلغ بليت وارد سالنهاي شيك پرديسهاي سينمايي شوند؟
آيا ميشود به جاي تقسيم برخي بليتهاي تعدادي از آثار سينمايي در ادارات دولتي؛ اين الطاف در كارخانهها و به كارگران ارايه شود تا آنها هم سهمي از مخاطبان سينما باشند.
اينها سوالاتي است كه بايد پرسيد و طرح كرد كه شايد تفريح براي مردم فضايي عادلانه بيابد. عدالت در تقسيم تفريح، عدالت در تقسيم شادي است؛ بايد توجه داشت كه سينما به عنوان يكي از مهمترين تفريحات فرهنگي مردم كه اتفاقاً تاثيرگذاريهاي بلندمدت اجتماعي هم دارد بايد تمام اقشار جامعه را مخاطب قرار دهد. در چنين روزهايي كه به نام كارگر است نهادهايي كه سينما در اختيار دارند حركتي فرهنگي كنند و برنامهاي متناسب با موقعيت كارگران در نظر گيرند.
حركتي مانند هديه دادن كارتهاي سينما يا اهداي بليتهاي رايگان در فضاهاي كارگري براي ديدن آثاري كه متناسب با اين بخش از جامعه است. بخشي كه چرخه توليد كشور با تلاشهاي آنها به گردش در ميآيد.