آیا کیفیت اجرا فدای دستورهای مدیریتی می‌شود/من دستور می‌دهم پس هستم!
وعده‌های مدیران برای آغاز به کار ارکسترهای ایران از دی ۹۲ تا دی۹۳ / بخش نخست
آیا کیفیت اجرا فدای دستورهای مدیریتی می‌شود/من دستور می‌دهم پس هستم!
دی ماه سال ۱۳۹۲ بود که حسن روحانی در دیدار با هنرمندان، وعده داد که ارکستر‌ها به زودی کار خود را آغاز می‌کنند. رئیس جمهور در‌‌‌ همان دیدار دستور داد تا مسئولان فرهنگی هر چه زود‌تر ارکستر‌ها را به صحنه بازگردانند. در این دیدار روحانی وعده داد که ردیف بودجه مستقل برای ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی تعیین می‌کند تا دیگر کار ارکستر‌ها با مشکل مالی روبه رو نشود.
 
تاريخ : شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۴۵


دی ماه 1393 دیدار رئیس محترم جمهوری با هنرمندان در تالار وحدت

بخش نخست // پایان سال ۹۲ بود که مدیر فعلی دفتر موسیقی معاونت هنری (پیروز ارجمند؛ کار‌شناس ارشد پژوهش هنر) پس از اتمام زمان قراردادش با حوزه هنری به دفتر موسیقی آمد و مدعی شد که تغییراتی در مدیریت اعمال خواهد کرد. ( لازم به توضیح است که ارجمند توسط رضا مهدوی به رئیس حوزه هنری معرفی شد و ارجمند پس از اتمام قرارداد یکساله‌اش موضوع استعفا را مطرح کرد؛ اما چنین مساله‌ای مطرح نبود حتی او نامه‌ای مکتوب برای درخواست تمدید قراردادش هم نوشت که مقارن شد با حضورش در دفتر موسیقی معاونت هنری؛ پس از وارد شدن سازمان بازرسی به موضوع دو شغله بودن احتمالی او؛ مجبور شد علیرغم میل باطنی پست رسمی و اجرایی قبل را در حوزه نداشته باشد). او در اولین نشست خبری خود در دفتر موسیقی گفت: «من همواره ترجیح می‌دادم قبل از هر وعده‌ای به انجام کار‌ها بپردازم»؛ و کارهای مورد نظر او عبارت بودند از: راه‌اندازی سامانه صدور مجوز‌ها در دفتر موسیقی، تاکید بر کیفی گرایی در شورای شعر، تشکیل شورای رسانه‌های جدید، ایجاد ظرفیت جدید برای صدور مجوز تک آهنگ‌های موسیقایی تولید شده توسط هنرمندان با هدف جلوگیری از اشاعه آثار زیرزمینی، تعامل با سه شبکه تلویزیونی برای ارتباط دفتر موسیقی با رسانه‌ای ملی در جهت ایجاد فرصت‌های جدید موسیقایی و ... (البته مدیران عادت دارند وقتی تصدی نهادی را بر عهده می‌گیرند شروع کنند به وعده دادن، اما آن‌هایی متعهد هستند و دلسوز حوزۀ کاری خود، که پس از اتمام کار در آن بخش، یا اینکه پس از انجام هر کدام از قول‌هایی که داده‌اند، به صورت کاملا شفاف گزارشی ارائه کنند؛ در همین مورد مراجعه شود به فعالیت‌هایی که در روز معارفه، پیروز ارجمند در حوزه هنری مطرح کرد و منشور ده ماده‌ای ایشان برای اداره مرکز موسیقی حوزه و پرسش از اینکه چند مورد از آن‌ها اجرایی شد؟ فارغ از بهانه‌های معمول برخی مدیران که می‌گویند بودجه نبود، کارشکنی وجود داشت، عده‌ای می‌خواستند ما نباشیم و ... مدیری موفق است که با درک شرایط قول بدهد.



هنوز در نظر داریم که تاریخ ۴ آبان ۹۲ نشست رسانه‌ای گزارش یکساله مرکز موسیقی حوزه هنری برگزار شد؛ اما در آنجا هم کارهایی گزارش شد که برخی از آن‌ها اصلا اجرایی نشد و حتی، امکان اجرایی شدن آن هم وجود نداشت و حتماً مدیر مرکز علم به این داشت! از آن جمله می‌توان به برنامه ریزی برای انتشار ۷۰ آلبوم موسیقی (۷۰ ساعت) اشاره کرد! که به گمانم منظورش ادامه مسیری بود که مهدوی مدیر قبلی او در برای آن برنامه‌ریزی کرده بود و اگر خودش بود حتماً اتفاقات دیگری در این بخش رخ می‌داد؛ اما او رفت و پیروز ارجمند را به صورت مکتوب معرفی کرد که جانشین او باشد؛ ارجمند هم وعده‌هایی به هنرمندان داد که تقریباً عملی نشد؛ از آلبوم منصور نریمان، محسن نفر، علیرضا افتخاری، موسیقی مذهبی کرمانشاه، درویش‌رضا منتظمی گرفته تا انتشار فصلنامه مقام موسیقایی و ... ؛ البته فعالیت‌های دیگری هم انجام داد از جمله اینکه آثاری که در دوره رضا مهدوی - بین ۱۰ تا ۱۵ مورد - از شورا بیرون نیامده بود؛ او آن‌ها را دوباره به جریان انداخت؛ اما کار عملی‌یی برایش انجام نداد. از آنجمله اثری از کامبیز روشن روان «حرفی دیگر» - و اتفاقی که امروز هنوز حوزه درگیر موضوعات مالی آن است در مورد آقای بیژنی و آقای روشن روان - فضل اله توکل، اسماعیل واثقی و ... که انتشار آثار آن‌ها در هاله‌ای از ابهام است)



بگذریم! چون پیگیری اخبار و جدا کردن مو از ماست وظیفه رسانه است! ما پیگیر نبودیم که مدیران آموختند می‌توانند از مسیر ما اطلاعات بدهند بالا بروند، و آب هم از آب تکان نخورد!
اما از‌‌ همان اول قرار بود ارکستر‌ها بهارِ ۹۳ به روی صحنه بیایند، بعد‌ها این بازگشت به تابستان موکول شد و بعد از آن نیز به شهریور امسال. اما هرچقدر دولت قبل در تعطیل شدن ارکستر‌ها مقصر بود؛ دولت جدید در تعطیل ماندن آن‌ها نقش دارد.
وقتی دستور رئیس جمهور؛ آن هم در رسانه و آن هم در حضور هنرمندان مهم و نامدار مطرح می‌شود؛ دغدغه اصلی مدیران این می‌شود که فرمان رئیس دولت را اجرایی کنند. طبیعتا ممکن است فشارهایی هم وجود داشته باشد؛ فشارهایی که هنرمندان در گفتگوهای احتمالی‌شان با وزیر، رئیس دولت و یا اصحاب رسانه مطرح می‌کنند و پیاپی سخنانی می‌گویند که دولت را به بی‌توجهی به حوزه فرهنگ محکوم کنند، این موارد و موارد دیگر باعث می‌شود مدیران تلاش کنند کار‌ها را سریع سر و سامان یابد؛ اما در مورد ارکستر‌ها این نکته مهم است که همه اعتقاد داشتند باید سریع ارکستر‌ها آغاز به کار کنند. اما سریع به معنای از بین بردن کیفیت در کار نیست (اتفاقی که متاسفانه امروز دارد حتی با لحن بد سخن گفتن و شاید هم تهدید پنهان صورت می‌پذیرد)؛ متاسفانه برخی مدیران فرهنگی به دلیل بی‌تجربگی! هول‌زدگی و نشناختن فضای مدیریت؛ گمان این را دارند که هنرمندان بزرگ و آزاده؛ از گفتگوهای رسانه‌ای و فرمان‌های بدون منطق آن‌ها تبعیت کرده و رعب دارند، برای مثال اگر منوچهر صهبایی و امثال آن تهدید به کنار گذاشتن شوند، برایشان بسی بهتر از آن است که با فشارهای مدیریت کاری ارائه دهند که آبروی‌شان در خطر بیافتد! در واقع هنرمندان بزرگ به خاطر مدیران ناکارآزموده آبروی خود را به خطر نمی‌اندازند؛ هنرمندان بزرگ موسیقی؛ ارکستری را رهبری نمی‌کنند که دل هنرمندانش خون است! حقوق ندارند؛ زیرساخت‌های کاریشان مستحکم نیست و .... ؛ پس سخن گفتم با این هنرمندان بزرگ که افتخار ارکستر هستند خودش طراز آگاهی بالایی می‌خواهد که امید است این مساله وجود داشته باشد.
پس مدیری که آغاز به تهدید می‌کند از راه‌های دیگر بازمانده است؛ در این صورت است که او فضای حضور خود در نهاد مدیریتی خود را غیر مستحکم یافته و در این شرایط چند راه باقی می‌ماند برای اینکه جای خود را استحکام دوباره ببخشید؛ نخست این است که به شدت اظهار و اعلام فداکاری و سر به زیری رو به روی مدیران بالا دست داشته باشد؛ و اگر هم اشکال و کمبودی وجود دارد (از نظر بودجه‌ای یا دستورها و فرمایش‌ها) نادیده بگیرد و پیاپی به اصحاب رسانه و هنرمندان وعده بدهد؛ بگوید که فلان مورد در حال حل شدن است و بهمان مورد را حل کرده‌ایم و با فلان گروه و فلان فرد وارد مذاکره شدیم و ... گه‌گاه هم خبری در فضاهای خبری منتشر کند، که کماکان در محور و محل توجهات نگه داشته شود؛ بنابراین نخستین مورد همین است که نام بردیم؛ دومین مورد اما تلاش برای ساکت نگه داشتن هنرمندان با وعده‌هایی است که می‌دهید؛ و سوم متعلق به زمانی است که شما یکی دو سالی از مدیریت‌تان گذشته؛ (این البته در مورد مدیرانی است که تازه مدیر شده‌اند) و می‌فهمید که نمی‌شود همه را راضی نگه داشت؛ پس می‌روید سراغ عده‌ای کوچک و‌‌ همان عده پشت سر هم شروع می‌کنند به کار کردن! باقی هم می‌مانند بی‌کار! اسمش هم می‌شود پویا کردن فضای کار هنری! و راضی نگه داشتن آن‌ها برای زمانی که بخواهند از شما حمایت کنند؛ نکته‌ای می‌شود مدیریتی برای ادامه کار؛ در این شرایط هر کس هم اظهارنظر و اعتراض کرد می‌گویید فضای کار برای همه مهیاست؛ آن وقت این فضای مهیا را اینقدر تنگ می‌کنید که طرف عطای کار کردن را به لقایش می‌بخشد؛ این فضا را اهالی رسانه خوب می‌شناسند! این راه فرسایشی را...!
اما حالا نباید از اصل موضوع گزارش خارج شویم که ارتباط دارد با تاریخچه دولت «تدبیر و امید» و وزارت فرهنگ و ارشاد این دولت و فعالیت معاون محترم امور هنری و مدیر دفتر موسیقی‌اش در حوزه ارکستر‌ها.
آنچه از مرادخانی می‌شناسیم (سال ۵۹ از مدیر کلی در حوزه‌های تولید فیلم و عکس وزارت فرهنگ؛ همکاری‌های سمعی و بصری، آموزش فیلمسازی تا عضو موسسین جشنواره فیلم فجر، شورای طرح و برنامه شبکه اول صدا و سیما، مدیریت چهارده دوره جشنواره موسیقی فجر و ...) مدیری است آگاه؛ با تجربه، زیرک و دقیق در حوزه مدیریت؛ او که حتی در سفر آمریکایش که دهه اول محرم اتفاق افتاد، گزکی دست اهالی رسانه، مجلسی‌ها و اصولگراها نداد! توانست فضاهای مرتبط با خود را کامل مدیریت کند؛ او به تازگی از چالش مدیریت بخش تئا‌تر (مرکز هنرهای نمایشی) فراغت یافته، فعلا در حال مدیریت بخش موسیقی است؛ او خودش فضای موسیقی را خوب می‌شناسد و شاید به همین دلیل در این بخش تمرکز زیادی دارد؛ او برای انتخاب مدیر دو راه اختیاری و دو راه اجباری! داشت.
در راه انتخاب اختیاری؛ نخستین مسیر این بود که از مدیری با سابقۀ پایین مدیریت استفاده کند که بتواند نظرات خود را در آن بخش اعمال کند – البته منظورمان هر نظری نیست اما به هر حال بیشتر نظر خودش اعمال شود و خط خودش خوانده شود - و مدیر هم از او حرف شنوی داشته باشد؛ و مسیر دوم اینکه مدیری قدیمی و با تجربه را در این بخش وارد عرصه کند - که در این صورت حتی اگر بسیار هم همسو بود – برخی اختلاف نظرها باعث می‌شد در بلند مدت شاید کدورت‌هایی ایجاد شود.
اما مسیر دیگر «اجبار» است. این اجبار در دو شکل نمایان می‌شود؛ اول اینکه گزینه‌هایی که شما برای مدیریت پیشنهاد می‌کنید توسط نهادهای ناظر؛ تایید صلاحیت نمی‌شوند و شما به مرور سراغ گزینه‌های دیگری می‌روید و شاید این گزینه‌های دیگر؛ چندان مورد تایید شما نباشند؛ اما به هر حال مجبورید از آن تبعیت کنید. دوم اینکه فردی از «بالا» سفارش شود! در مورد مدیریت دفتر موسیقی باید دید کدام گزینه‌ها صادق است!
از بخش مدیریت که مقدمه‌ای است بر موضوع ارکسترها که بگذریم؛ آنچه در متن زیر رخ داده تقریبا اظهار نظرهای اصلی است در مورد ارکستر‌ها و تاریخچه یکساله اتفاقات؛ که با هم مرور می‌کنیم.


برنامه ساعت ۲۵ و اعلام زودهنگام اسامی رهبران دو ارکستر

يکشنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۳ مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد با حضور در برنامه «ساعت ۲۵» شبكه پنج سیما اسامی رهبران ارکسترها را معرفی کرد؛ او در این برنامه گفت: فرهاد فخرالدینی به عنوان رهبر ارکستر ملی و منوچهر صهبایی به عنوان رهبر ارکستر سمفونیک انتخاب شده‌اند. اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود تیر ماه اولین اجرا را خواهیم داشت و امیدواریم امسال سرود ملی را با ارکستر سمفونیک اجرا کنیم. همچنین گروه کر نیز تا دو یا سه هفته دیگر رهبرش مشخص خواهد شد.»
شنیده‌ها حاکی از آن است که مرادخانی مدیر بالادستی پیروز ارجمند چندان از این موضوع و نام بردن از رهبران به طور رسمی در یک برنامه تلویزیونی رضایت نداشت!


معرفی اعضای شورای فنی ارکستر ملی


شنبه ۲۳ فروردین؛ پیروز ارجمند درباره نحوه فعالیت دوباره ارکستر ملی گفته بود: «ارکستر ملی یک ساختار کلی دارد که در راس آن استاد فخرالدینی به عنوان رهبر، همچنین نوازندگان و شورای فنی و مدیر داخلی حضور دارند. شورای فنی نیز با حضور محمد سریر، فرهاد فخرالدینی، علی‌اکبر قربانی، شهرام توکلی و من تشکیل می‌شود. این گروه پس از برگزاری آزمون، نوازندگان ارکستر ملی را انتخاب خواهد کرد.
مدیرکل دفتر موسیقی همچنین درباره آغاز به کار ارکستر سمفونیک هم گفته بود: در حال حاضر به جز پروفسور صهبایی که به عنوان رهبر فعالیت خواهد کرد، اعضای شورای فنی مشخص نیستند و من نیز به عنوان مسئول اجرایی به فعالیت‌های خود ادامه می‌دهم، چون بخشی از کار‌ها باید از طریق دفتر موسیقی انجام شود و مانند آن‌چه برای ارکستر ملی اتفاق افتاد، همه چیز باید از ابتدا تعریف شود.»
در این اظهارنظر نشان داده می‌شود که منوچهر صهبایی از نخستین کسانی است که پای کار آمده و احساس دلسوزی کرده است. جالب‌ اینجاست که مدیر دفتر موسیقی ایشان را «پروفسور» خطاب می‌کنند؛ و خواهیم دید که در دی ماه همین آقای «پروفسور» که از نخستین دلسوزان است؛ فقط به این دلیل که می‌گوید تکلیفمان معلوم نیست و می‌گوید باید زیرساخت‌ها تکلیفش معلوم شود به صورت تلویحی تهدید به برکناری می‌شود.



تقابل شهبازیان با دفتر موسیقی


شنبه ۶ اردیبهشت اما؛ فریدون شهبازیان آهنگساز پیشگام موسیقی ایرانی درباره انتشار اخباری به نقل از مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد مبنی بر انتخاب رهبر ارکستر ملی و رهبر ارکستر سمفونیک توضیح داد او در این مورد گفت: «مرداد ماه سال ۹۲ بود که براساس حکمی از سوی حمید شاه‌آبادی معاون هنری وقت وزیر ارشاد به عنوان مدیر هنری و رهبر ارکسترملی انتخاب شدم البته گرچه این حکم رسانه‌ای نشد اما طی این حکم قراردادی دو ساله بسته شد که من به عنوان مدیر ارکستر ملی کار را آغاز کنم. شهبازیان گفت: این حکم که تاکنون نه به صورت رسمی باطل شده و نه قرارداد آن از سوی دوستان فسخ شده است. »
این آهنگساز در بخش دیگری از صحبت‌های خود تصریح کرد: «دلیل اینکه حالا دوستان می‌خواهند مساله مدیریت هنری و رهبری ارکستر من را زیر سوال ببرند و از من خلعیت کنند، نمی‌دانم.»
در مورد این اظهار نظر و اینکه ادامه نیافت و کسی از معاونت هنری و از دفتر موسیقی عکس‌العملی نشان نداد این است که این قرارداد‌ها تکلیفش اینگونه می‌شود که مبلغ قرارداد پرداخت و از وی به عنوان هنرمند برجسته می‌خواهند که موضوع را رسانه‌ای نکند! هنرمند مطرح هم چون اگر رسانه‌ای شود دو اشکال پیش می‌آید ترجیح می‌دهد سخنی نگوید؛ اشکال اول این است که مدیریت فعلی به هر ترتیب علاقمند نیست با او کار کند؛ حتی اگر به قرارداد هم پایبند باشد اینقدر کارشکنی می‌کند که شما خودتان استعفا کنید؛ در ضمن پول شما را هم نمی‌دهند؛ البته نمی‌گویند نمی‌دهیم؛ می‌گویند در دستور کار است؛ و شما تا پایان دوره مدیریت باید صبر کنید تا از دستور کار در آمده و پرداخت شود! پس بهتر بود استاد شهبازیان سخن دیگری نگوید چون از طرفی اشکال دوم مطرح می‌شود و آن هم این است که می‌گویند ایشان برای رهبری ارکستر کیسه مادی و معنوی دوخته بود! که آن هم البته دون شأن و منزلت استاد شهبازیان است.
البته وعده تشکیل «ارکستر ویژه موسیقی پاپ» و «ارکستر دوستداران موسیقی» هم از دلایلی است که فعلا استاد شهبازیان دارد روی آن ها کار می کند و امدوار است با مساعدت شخص معاون هنری این دو امر به ثمر بنشیند.




استاد فخرالدینی هم باور ندارد که کارها درست می‌شود!

دوشنبه ۵ خرداد فخرالدینی که به صورت رسمی از سوی مدیر دفتر موسیقی به عنوان رهبر ارکستر ملی ایران اعلام شد، گفت:« تا به صورت عملی کاری صورت نگیرد، هنوز باور ندارم که ارکستر ملی ایران می‌خواهد راه بیفتد و باید منتظر بود که دولت از این ارکستر حمایت مالی کند. رهبر ارکستر ملی ایران، ادامه داد: امیدوارم با اهتمام دفتر موسیقی قدم‌های موثری در احیا دوباره ارکستر ملی ایران برداشته شود تا مجددا شاهد احیای جدی این ارکستر با سابقه باشیم»
یکی از نکات مهم این گفتگو این است که اگرچه بنا به گفته پیروز ارجمند «ارکستر ملی یک ساختار کلی دارد که در راس آن استاد فخرالدینی به عنوان رهبر حضور دارد» اما هنوز ایشان هم مطمئن نیستند که ارکستر سر و شکلی بگیرد؛ و البته او هنوز تا خردادماه حکمی ندارد. (بنا به گفته مرادخانی در آینده و در یک گفتگو می‌گوید که تا وقتی بودجه نیاید خبری از حکم نیست و تاکید می‌کند که به همکاران گفته‌ام قولی ندهند که تعهد ایجاد کند).


مرادخانی و پیگیری برای تعیین بودجه‌ مستقل ارکستر ملی
سه‌شنبه ۱۰ تیر علی مرادخانی با ارائه توضیحاتی درباره دیدارهای انجام شده می‌گوید: «بر اساس دستور ریاست محترم جمهور برای تعیین بودجه‌ مستقل ارکستر ملی پی‌گیری‌هایی صورت گرفت و جلسه‌ای با آقای دژپسند معاون بودجه سازمان مدیریت داشتیم و کارشناسی‌های مورد نظر توسط این سازمان انجام شده است. بر همین اساس صحبت‌هایی داشتیم تا دستورهای مورد نیاز هرچه زود‌تر ابلاغ شوند چون اعلام ما به رهبران ارکستر‌ها نیز به همین عامل بستگی دارد»
در واقع تا تیرماه هنوز اتفاق خاصی برای ارکستر‌ها نیافتاده و این را هم باید تاکید کرد که از دی ماه که رئیس جمهوری در جمع هنرمندان موضوع احیاء ارکستر‌ها را مطرح کرد البته به لحاظ مدیریتی زمان می‌برد تا اجرایی شود و کار به صورت زیر بنایی درست شود. این تجربه را مرادخانی دارد و می‌تواند فضا را کنترل کند اما برخی مدیران او با هیجان زدگی باعث می‌شوند هم دل آزردگی برای هنرمندان ایجاد شود و هم روال کار با اظهار نظرهای غیر اصولی دچار تزلزل شود که نمونه‌هایش در همین گزارش می‌آید.


وعده‌های سر خرمن! آغاز به کار ارکستر‌ها از شهریور
سه شنبه ۱۰تیر؛ پیروز ارجمند (در یکی از همین اظهارنظر نظرهای شتابزده) در گفت‌و‌گویی که با خبرنگار تسنیم داشت، اعلام کرد که ارکستر‌ها در شهریور تمرین خود را آغاز می‌کنند. اینکه کار خود را آغاز می‌کنند یعنی بودجه رسیده؛ ساز‌ها تعمیر شده؛ بدهی‌ها پرداخت شده و ...؛ یا اینکه یعنی ما کار‌ها را همه را هماهنگ کرده‌ایم؛ با هنرمندان به توافق رسیده‌ایم؛ به آن‌ها اطمینان داده‌ایم و .... که هیچکدام صورت نگرفته بود تا آن زمان. و این اظهار نظری بود شتابزده به خاطر اینکه فضای رسانه‌ها یکبار دیگر به سمت این برود که کار‌ها در ارکستر‌ها در حال پیگیری است.



وزیر فرهنگ: هنوز پولی دست ما نیامده
سه‌شنبه ۱ مهر؛ یعنی حدود سه ماه بعد از اظهار نظر مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد درباره ارکستر‌ها؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به تامین اعتبارات برای حل مشکلات مالی ارکسترهای ملی و سمفونیک تهران ابراز امیدواری کرد.
علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه مراسم آغاز سال تحصیلی جدید که در محل هنرستان موسیقی دختران در تهران برگزار شد در جمع خبرنگاران و در پاسخ به پرسشی درباره زمان اجرایی شدن دستور رئیس جمهور برای حل مشکل ارکستر‌های ملی و سمفونیک تهران گفت: دستور رئیس جمهور در این خصوص حتما عملی می‌شود ولی هنوز پولی دست ما را نگرفته است و این علی رغم پیگیری‌های مکرری است که داشته‌ایم. وی در عین حال بیان کرد: امیدواریم در آینده‌ای نزدیک با تامین اعتبار مورد نظر، این مشکل برطرف شود»
همانگونه که خواندیم تا امروز یعنی مهرماه اتفاقی در حوزه بودجه رخ نداده است و البته معاون محترم امور هنری وزارت فرهنگ هم از سر آگاهی و علم گفتگویی نکرده که پیامی داده باشد درباره بودجه و راه اندازی ارکستر‌ها، اما مدیر پایین دستی او در گفتگویی همه چیز را عادی و شرایط را مطلوب جلوه می‌دهد.



اجرایی شدن قول رییس‌جمهور مبنی بر تخصیص بودجه‌ جداگانه/پای نوبخت به ارکسترها باز شد

شنبه ۱۹ مهر و پس از اعلام نظر وزیر فرهنگ؛ معاون امور هنری وزیر ارشاد از اجرایی شدن قول رییس‌جمهور مبنی بر تخصیص بودجه‌ جداگانه برای احیای ارکسترهای ملی و سمفونیک خبر داد و گفت: «حدود دو روز پس از جلسه با معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رییس‌جمهور، اعتبار اولیه‌ احیای ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی توسط آقای نوبخت ابلاغ شد که ما به سرعت برای دفتر طرح برنامه و بودجه فرستادیم تا کار به‌زودی آغاز ‌شود.
علی مرادخانی درباره جلسه با وزیر ارشاد و معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رییس‌جمهور، بیان کرد: هفته‌ گذشته همراه دیگر معاونان جلسه‌ای با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دکتر نوبخت داشتیم که در آن جلسه درباره مسائل متعدد حوزه‌های گوناگون مانند بدهی‌های باقی‌مانده در بخش موسیقی، تئا‌تر و امکانات مورد نیاز برای برگزاری جشنواره‌های هنری به گفت‌وگو پرداختیم.
او درباره‌ ابلاغ نشدن حکم رهبران ارکستر سمفونیک و ملی نیز اظهار کرد: پیش‌تر به دوستان و همکاران گفتم (البته در اینجا مراد از دوستان و همکاران حتما مشخص است و نیاز نیست اعلام کنیم که به طور مشخص منظورشان چه کسانی است) که تا وقتی مسائل مربوط به بودجه، نهایی نشده نسبت به ایجاد تعهد برای دولت با احتیاط عمل می‌کنیم، چون از فردای آغاز به کار هنرمندان و رهبران ارکستر موظف به تأمین حقوق آن‌ها هستیم؛ اما حالا می‌توانیم امیدوار باشیم کار به‌زودی آغاز شود.»


پس باید تا اینجا به استاد صهبایی و استاد فخرالدینی حق داد که تکلیف مشخصی نداشته باشند و منتظر اتفاقات عملی بمانند. در مورد حمید عسگری هم به عنوان رهبر گروه کر باید گفت او دوست، و هم‌استانی مدیر فعلی دفتر موسیقی است (تحصیل مقطع بعدی ارجمند هم به نوعی شاید با ایشان ارتباطاتی داشته باشد) و در زمان حضور مدیر فعلی در دفتر موسیقی حوزه هنری، آلبوم «طرح نو» برای او از طرف حوزه هنری منتشر کرد (لازم به ذکر است حمید عسکری رابُری با نگارش «کانتات طرح نو» در سال ۸۵ کار‌شناسی ارشد آهنگسازی گرفت؛ گرایش او به موسیقی کرال موجب شد که از سال ۱۳۸۷ در انستیتو هنر آکادمی ملی علوم ارمنستان به نگارش پایان نامه «تنظیم آوازهای محلی برای گروه کُر در موسیقی قرن بیستم» پرداخته و با دفاع در خردادماه ۱۳۹۱، درجه دکترای هنر با گرایش موسیقی‌شناسی را کسب نماید) با این توضیحات البته باید در مورد نسبت این آلبوم با تعاریف حوزه هنری در مورد انتشار آلبوم اورژینال موسیقی هم منتقدان این حوزه اعلام نظر کنند. به این معنا که رسالت حوزه هنری انتشار و اشاعه موسیقی همخوان با فرهنگ اسلامی است حالا این آلبوم چه نسبت دقیقی با اشاعه فرهنگ اسلامی دارد؛ باید مورد کندوکاو قرار گیرد. حال بدیهی است که عسکری در این مقام؛ هیچ اعتراضی نخواهد داشت و نام او در کنار نام‌های بزرگ موسیقی برای او حتما اعتباری به همراه خواهد داشت که متفاوت با جایگاه دانشگاهی اوست.


حرکت مدیر دفتر موسیقی جلو‌تر از وزیر و معاون هنری وزیر!
۲۹ مهرماه؛ ارجمند درباره بودجه‌ ارکستر‌ها گفت: این کار با دستور مستقیم رییس‌جمهور انجام گرفته‌ است و بودجه‌ آن نیز از طریق سازمان برنامه و بودجه به وزارت ارشاد تعلق گرفته است. (در حالی که تا این تاریخ احتمالا اختصاص یافته اما تحویل نشده است) در چند روز گذشته با تامین بودجه‌ای که رییس‌جمهور قول داده بودند و به ما پرداخت کردند؛ کار را شروع کردیم. هیج شرکت خصوصی هم هنوز در انجام این کار وارد نشده است. (مقایسه کنید با اظهار نظر معاون هنری و سخنگوی وزیر ارشاد و وزیر ارشاد)


اظهار نظری که تلویحی سخنان منوچهر صهبایی را تایید می‌کند!

در‌‌ همان گفتگوی ۲۹ مهر؛ مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد ادامه داد: در ارکسترهای گذشته نوازندگان مشکلات بسیاری ازجمله بیمه، پایه‌ دستمزد و وضعیت استخدام‌هایشان داشتند اما در حال حاضر مشکل ارکستر فقط نوازندگان نیستند؛ بلکه قسمت سخت‌افزاری ارکستر نیز نیاز به بازسازی و تعمیر دارد. قسمتی از بودجه در این بخش صرف خواهد شد. مکان ارکستر و بسیاری از ساز‌ها به دلیل کارکرد طولانی نیز در سال‌های گذشته مستهلک شده و احتیاج به بازسازی دارند.
وی بیان کرد: با آسیب‌شناسی‌هایی که انجام گرفت دلایل تعطیلی این ارکستر‌ها مشخص شد و ما درصدد تهیه زیرساخت‌ها برآمدیم و بعداز آسیب ‌شناسی شروع به کار کردیم. شوراهایی تشکیل و رهبران ارکستر‌ها مشخص شد و طی فراخوانی برای انتخاب دو ارکستر گروه کر آزمون‌هایی برگزار و رهبران ارکستر و نوازندگان آن مشخص شدند. می‌توانم بگویم که حال ما آمادگی‌های لازم برای اجرای ارکستر ملی ارکستر سمفونیک و گروه کر را داریم».
حالا وقتی ۲۹ مهر هنوز این مشکلات برای ارکستر‌ها وجود دارد چرا باید در اظهار نظری که فقط در آن می‌خواهند رسانه‌ها را به خود جلب کنند موضوعاتی مطرح می‌شود که بعد‌ها در گزارش‌های خبری عکس آن در عمل به مخاطب نشان داده می‌شود؛ و آنچه در نتیجه خواهد آمد این می‌شود که دولت «تدبیر و امید» هم در روبنا به هنرمندان توجه دارد و این دولت هم مثل دولت نهم و دهم بی‌توجه به مشکلات اساسی هنرمندان است.

ارسال فهرست کامل نوازندگان به دفتر موسیقی وزارت ارشاد برای عقد قرارداد


شنبه ۱۷ آبان رهبر ارکستر سمفونیک تهران با اشاره به ارسال فهرست کامل نوازندگان به دفتر موسیقی وزارت ارشاد برای عقد قرارداد از مدیران معاونت هنری وزارت ارشاد خواست تا تکلیف این مجموعه موسیقایی را هرچه زود‌تر مشخص کنند.
منوچهر صهبایی در گفتگو با مهر درباره وضعیت فعالیت ارکستر سمفونیک تهران اینگونه گفت: تمام کارهای مربوط به انتخاب نوازندگان و آزمون‌های مربوط به تشکیل ارکستر سمفونیک تهران انجام گرفته است و ما فهرست کاملی از نوازندگان را به دفتر موسیقی وزارت ارشاد برای انعقاد قرارداد و امور مربوطه ارسال کرده‌ایم اما متاسفانه تاکنون از سوی دفتر موسیقی خبری به ما اعلام نشده که از این پس تکلیف چیست.
این آهنگساز و رهبر ارکستر توضیح داد: من برای حضور در ارکستر سمفونیک تهران با توجه به دعوتی که دوستان وزارت ارشاد انجام دادند برنامه ریزی کردم و از این موضوع هم خوشحال بودم که می‌توانم خدمتی به هنر این سرزمین داشته باشم اما متاسفانه بعد از گذشت چند ماه از معرفی رهبر ارکستر ملی و رهبر ارکستر سمفونیک تهران هنوز ما بلاتکلیف هستیم.
وی بیان کرد: من به دوستان رسانه‌ای که این روز‌ها دلسوزانه پیگیر احوالات ارکستر‌های دولتی هستند پیشنهاد می‌کنم به جای اینکه از ما درباره زمان آغاز رسمی فعالیت‌های ارکستر‌ها سوال کنند بهتر است به معاون هنری و مدیر دفتر موسیقی مراجعه کنند چراکه آنچه وظیفه هنری ما برای انجام کار‌ها بوده تاکنون به درستی انجام گرفته و ما منتظر انعقاد قرارداد‌ها هستیم که بتوانیم کار‌ها را انجام دهیم.
صهبایی در پایان گفت: من از چند و چون طی کردن مراحل اداری ارکستر اطلاع چندانی ندارم اما امیدوارم هرچه زود‌تر مشکلات پیش رو حل شود و ما شاهد آغاز تمرین‌های اصلی ارکستر سمفونیک تهران برای اجراهای زنده باشیم.»
در واقع تا ۱۷ آبان بنا به گفته پروفسور صهبایی احتمالا ارکستر سمفونیک تهران تمرینی نداشته یا اینکه تمرینی مستمر و قابل توجه که بتواند به هماهنگی برسد نداشته است. البته به این موضوع هماهنگی نوازنده با هم را هم اضافه کنید چون نفرات پس از امتحان به این ارکستر دعوت شده‌اند و به هر حال با ارکستری که مدت‌ها با هم تمرین داشته‌اند متفاوت بوده و احتمالا زمان بیشتری برای هماهنگی نیاز داشته باشند.





ادامه دارد ...
کد خبر: 78192
Share/Save/Bookmark