اهل بيت‏عليهم السلام و سادات در جهان اسلام (4)

2 بهمن 1390 ساعت 23:33

بسيارى از خاندانهاى علما از فقها و مفسرين و متكلمين و ديگران به‏يكى از بزرگان مى‏رسند


مشايخ طريقت از سادات 

مؤسسين سلسله‏هاى طريقت و مشايخ آنها غالبا از سادات بوده و هستندمانند:

سلسله قادريه كه مؤسس آن شيخ عبدالقادر گيلانى (۴۷۱-۵۶۱ه) ازسادات حسينى است اين سلسله در هند، افغانستان، عراق، تا افريقا ميليونهاپيرو دارد.

سلسله نعمت‏اللهى شيعه مذهب، مؤسس آن شاه نعمة‏الله ولى از سادات‏حسينى است، اين طريقه، بعدا به شعب مختلف انشعاب يافت و اكثر پيروان‏آن در ايران هستند.

سلسله (بدويه) در مصر و كشورهاى مجاور آن رواج دارد. مؤسس آن‏سيد احمد بن على ابوالعباس بدوى حسينى (۵۹۶-۸۷۵ ه) است. وى در شهرطنطا واقع ميان قاهره و اسكندريه مدفون است و در زادروز او مصريان ازسراسر مصر، چندين ميليون در طنطا اجتماع مى‏كنند. اكثر پيروان او در مصرو برخى در سودان و ساير كشورهاى افريقايى هستند.

سلسله رفاعيه كه در عراق و مصر و افريقا پيروان فراوان دارد، مؤسس‏آن طريقه، سيداحمد بن على رفاعى (۵۱۲-۵۷۸ ه) از سادات حسينى عراق‏است. وى در شهر واسط عراق متولد گرديده است. در حيات خود ۱۸۰ هزارخليفه در كشورهاى اسلامى داشته است.

سلسله سنوسيه كه در افريقا عمدة ميليونها پيرو دارد و قبلا راجع به‏مؤسس آن سخن گفتيم.

سلسله شعرانيه مؤسس آن سيد احمدبن على الحنفى مصرى (۸۹۸ -۹۷۳ه) از اعقاب محمد حنفيه و داراى تاليفات ارزشمندى است.

سلسله خلوتيه سودان مؤسس يا يكى از مشايخ آن سيد محمد عثمان‏ميرغنى مالكى مؤلف تاج التفاسير عربى است، شجره وى تا حضرت امام‏هادى‏عليه السلام ، امام دهم شيعيان، در مقدمه تفسير وى آمده است. اين خاندان،تاكنون مورد احترام مردم سودان و داراى مريدان فراوان هستند; يكى ازآنان اكنون رقيب سرسخت عمرالبشير رئيس جمهور سودان است، آنان هم‏مانند خاندان مهدى سودانى جامع بين رهبرى معنوى و زعامت‏سياسى‏مى‏باشند.

سلسله تجانيه احمدبن محمدبن المختار بن احمد الشريف التجانى(۱۱۵۰ - ۱۲۳۰ه) سرسلسله اين طريقه در مغرب است، اين طريقه بنا به قول‏آقاى دكتر تجانى صاحب كتاب «ثم اهتديت‏» حدود يك‏صد ميليون پيرودارد. در قاهره آقاى شيخ محمد حافظ تجانى، شيخ تجانيه بود و در محله‏عباسيه قاهره، زاويه يا خانقاهى را اداره مى‏كرد و مشهور بود كه بزرگترين‏محدثان عصر حاضر است، و من از او اجازه حديث گرفتم و چند سال پيش ازاين مرحوم شد.

سلسله‏هاى طريقت در مصر و سودان
در كتابچه‏اى خواندم كه در مصر ۶۰ طريقه وجود دارد و تمام يا اكثرمشايخ آنان همواره و تاكنون از سادات هستند. برخى از آنان حسنى و برخى‏حسينى، و برخى از يك طرف حسنى و از سوى ديگر حسينى هستند. و به‏نظر مى‏رسد اين انتساب، ملاك مشروعيت رهبرى آنان است.

در سودان طرق متعددى از تصوف وجود دارد كه تقريبا كل اهل سودان رافرا مى‏گيرند، ولى همه آنها به هفت طريقه اصلى مى‏رسند و همه آنان عقيده‏دارند كه (فيض ربانى) از طريق على‏عليه السلام و خاندانش به ايشان افاضه‏مى‏گردد.

در ميان سلسله‏هاى تصوف، مؤسس چند سلسله سيد نيستند: مانند سلسه‏شاذليه كه به ابوالحسن على‏بن عبدالله ... شاذلى مغربى (۵۹۱ - ۶۵۶ه)مى‏رسند.

ديگر در ايران، طريقه نعمتيه گون‏آبادى كه مؤسس آن حاج ملاسلطان‏على گون‏آبادى است و سيد نبوده است.

سلسله مولويه تركيه نيز به ملاى رومى، شاعر و عارف معروف (۶۷۲ ه)مى‏رسند كه او نيز سيد نبوده است و شايد سلسله‏هاى «كبرويه‏» و «چشتيه‏»هند، چنين باشند. اما سلسله «بكتاشيه‏» تركيه و سوريه و عراق و آلبانى وديگر كشورها، توسط شخص خراسانى به نام سيد محمد باقر رضوى ازرضويهاى مشهد در قرن ۹ يا ۱۰ پايه‏گذارى گرديده است.

على‏عليه السلام، رمز تصوف
كليه سلسله‏هاى طريقت، سلسله خود را از طرق مختلف به على‏عليه السلام‏مى‏رسانند بيشتر از طريق معروف كرخى يكى از اصحاب حضرت رضا و يااز طريق بايزيد بسطامى از اصحاب حضرت صادق‏عليه السلام و برخى از طريق‏حسن بصرى به على‏عليه السلام مى‏رسانند.

تنها طريقه نقشبنديه از طريق ابوبكر خليفه اول به پيغمبرصلى الله عليه وآله مى‏رسند.

اما سلسله نقشبنديه از طريق بايزيد بسطامى به حضرت صادق‏عليه السلام و اواز جد مادريش قاسم‏بن محمدبن ابى‏بكر و او از پدرش محمد و او از سلمان‏فارسى و او از ابى‏بكر به پيغمبرصلى الله عليه وآله مى‏رسند و در هر حال، يكى از ائمه‏اهل‏بيت‏عليهم السلام در طريق آنان وجود دارد. گويا رشته ديگر نقشبنديه به حسن‏بصرى و او به على‏عليه السلام مى‏رسد.

و در هر حال، اكثريت قريب به تمام طرق تصوف به نحوى سلسله خود رابه على‏عليه السلام مى‏رسانند. شايد سر اين امر، همان حرفى باشد كه دكتر ابوالوفاءتفتازانى، استاد فلسفه و عرفان دانشگاه قاهره و شيخ يكى از طرق تصوف‏مصر، بنا به نقل كتاب «مع رجال الفكر و الادب فى القاهره‏» گردآورى آقاى‏سيد مرتضى رضوى، گفته است: «كه پيغمبرصلى الله عليه وآله فرمود: (انا مدينة العلم وعلى بابها) من شهر دانشم و على در آن شهر است، اين همان علم طريقت وحقيقت است كه ما اهل طريقت‏بدان قائل هستيم‏».

ملاحظه كنيد اين عقيده بخشى از عقايد شيعيان را دربردارد، زيرا شيعيان‏عقيده دارند همه احكام و آداب و معارف از طريق على‏عليه السلام و خاندانش به‏ايشان مى‏رسد و آنچه را دكتر تفتازانى در شرح حديث انا مدينة العلم گفته‏است فقط شامل معارف دين است ولى او و ديگر صوفيان قاهره، سنى هستندو احكام را از طريق يكى از پيشوايان مذاهب اربعه يعنى ابوحنيفه و ديگران‏مى‏گيرند.

ضمنا لازم است‏بگويم كه دكتر تفتازانى هم اكنون «شيخ المشايخ‏» طرق‏مصر است. اين سمت نسبت‏به طرق صوفيه، مانند شيخ ازهر نسبت‏به علماى‏شرع، يك سمت رسمى است كه از سوى رئيس جمهورى مصر، طى فرمانى‏به يكى از مشايخ بزرگ طريقت واگذار مى‏شود.

من در سال ۱۳۵۱ شمسى در سفر علمى يكساله خود به كشورهاى عربى‏و اسلامى در قاهره با دكتر تفتازانى تماس داشتم. هم در دانشگاه قاهره، و هم‏در مراسم جشنهاى ميلاد پيغمبر اكرم‏صلى الله عليه وآله. در خيمه خاص به طريقه او واقع‏در ميدان امام حسين قاهره.

اين جشنها يك ماه ادامه دارد و نخست از سوى شيخ ازهر طى مراسمى‏در مسجد امام حسين‏عليه السلام افتتاح مى‏گردد، و ارباب طريقت، هر كدام خيمه يابه تعبير خودشان «سرادقات‏» در ميدان امام حسين در جوار جامع ازهر وحرم حسينى برپا مى‏كنند، و شبها شيوخ طريقت، هر كدام، در محل خودمى‏نشينند و مريدان و ديگر مردم در آن محل اجتماع مى‏كنند و چاى و شربت‏مى‏نوشند و شعرا و مداحان اهل‏بيت‏عليهم السلام، به مديحه‏سرايى و شعرخوانى‏مى‏پردازند. اين مراسم يك ماه تمام در آن محل ادامه دارد، و هر شب‏هزاران تن از مردم قاهره در آنجا گرد مى‏آيند.

همين مراسم، عينا هنگام جشنهاى يكماهه ميلاد سرور آزادگان حضرت‏امام حسين‏عليه السلام در همين ميدان برگزار مى‏شود، زيرا در آنجا راس الحسين‏مدفون است، اين كار از زمان فاطميين مصر كه طى تشريفاتى سر مبارك‏امام را از عسقلان فلسطين به مصر آوردند و در اين مكان دفن كردند، آغازگرديده است و با اين كه قرنها است كه سلسله فاطميين منقرض شده‏اند، آثارو مراسم ايشان باقى است. مصريان، به آن محله «حى الامام الحسين‏»مى‏گويند. حرم حسينى و نيز حرم «سيده زينب‏» هر شب، شاهد حلقه‏هاى‏صوفيان و ارباب طريقت است كه هر كدام به كيفيت‏خاصى و با لباس و آداب‏مخصوصى به ذكر گفتن مى‏پردازند.

شخصيتهاى برجسته ديگر از سادات
بسيارى از خاندانهاى علما از فقها و مفسرين و متكلمين و ديگران به‏يكى از بزرگان مى‏رسند. در هند، سيدحامد حسين و برادرش نظام‏العلماء وابوالاعلاى مودودى و ابوالحسن ندوى، در ايران و عراق خاندان صدر، كه به‏صدرالدين كبير از علماى جبل‏عامل مى‏رسند و در طول تاريخ شخصيتهاى‏برجسته‏اى از ميان آنان برخاسته‏اند مانند مرحوم سيد شرف‏الدين صاحب‏كتاب المراجعات و آثار ديگر در لبنان، در عراق مرحوم سيدحسن صدر كه‏برخى او را خاتمة المحدثين مى‏دانند، صاحب تاليفات فراوان از جمله‏تاسيس الشيعه لعلوم الاسلام و سيد اسماعيل صدر، مرجع تقليد معاصرآخوند خراسانى(۱۳۲۹) و فرزندانش سيد صدرالدين صدر، از مراجع قم(پدر امام موسى صدر) و سيدحيدر از علماى كاظمين، پدر شهيد سيد محمدباقر صدر، اين خاندان در سلسله نسب با خاندان سيد مرتضى و سيدرضى‏پيوند دارند، و همه از يك طريق به حضرت امام كاظم‏عليه السلام مى‏رسند، و نيزمرحوم سيد محمدحسن ميرزاى شيرازى، بزرگ قهرمان تحريم تنباكو وخاندانش از جمله فرزندش يكى از مراجع معاصر سيدابوالحسن اصفهانى‏بود و از همين خاندان است مرحوم ميرزامهدى شيرازى از مراجع كربلا، ومرحوم سيد عبدالهادى شيرازى از مراجع نجف اشرف.

خاندان سيد نعمت‏الله جزايرى متوفى در ۱۱۱۲ه . و فرزندش سيد عبدالله‏و نوه‏اش سيد نورالدين و دهها عالم و دكتر و استاد دانشگاه از اين خاندان‏برخاسته‏اند و به سادات جزايرى شهرت دارند.

خاندان بحرالعلوم (۱۲۱۲ه .) كه در نجف و كربلا و ايران و لندن هستند.

خاندان شهرستانى ميرزا مهدى شهرستانى از شاگردان وحيد بهبهانى(۱۲۰۶ ه). از اين خاندان نيز دهها عالم و مجتهد و استاد و مهندس‏برخاسته‏اند. از جمله منسوبين اين خاندان مرحوم مصلح كبير سيد هبة‏الدين‏شهرستانى است.

از شخصيتها و خاندانهاى معروف سادات، خاندان سيدبن طاووس،خاندان ابوالرضا قطب كاشانى، خاندان ميرداماد هستند.

از مورخين، مقريزى، احمدبن على حسينى عبيدى صاحب كتاب خططمصر و شام از اعقاب خلفاى فاطمى يا عبيديين است.

از جمله مفسران معروف سيد هاشم بحرانى و علامه طباطبائى از شيعه وسيد محمود آلوسى و سيد ميرغنى و سيد محمد رشيد رضا صاحب تفسيرالمنار، و سيد اسماعيل حقى، صاحب تفسير روح‏البيان از اهل سنت‏اند.

از مصلحان و رهبران سياسى و انقلابى كه كتابها راجع به او نوشته‏اند وهنوز هم جاى بحث دارد مرحوم سيد جمال‏الدين حسينى اسدآبادى معروف‏به افغانى (۱۳۱۵ه) و نيز ابوالاعلاى مودودى، امير عبدالقادر جزايرى ازسادات حسينى (۱۲۲۲ - ۱۳۰۰ه) كه سالها با ارتش خونخوار فرانسه جنگيد،آية‏الله كاشانى و سرور و خاتم همه پيشوايان سياسى از نسل پيغمبرصلى الله عليه وآله، امام‏بزرگوار امام خمينى رضوان‏الله تعالى عليه مى‏باشند.

نكته قابل توجه آن كه بيشتر مراجع بزرگ تقليد شيعه در صد ساله اخير،از سادات بوده‏اند. در سالهاى اخير چند مرجع بزرگ همزمان رهبرى شيعه رابه عهده داشتند كه همه سيد بودند. آيات عظام شيرازى سه تن حكيم،شاهرودى، گلپايگانى، خوئى، ميلانى، حجت، صدر خوانسارى، امام خمينى‏و ديگران و پيش از آنان، آية‏الله اصفهانى، آية‏الله قمى، آية‏الله بروجردى.

نتيجه
جايگاه اهل بيت‏عليهم السلام و اولاد پيغمبر اكرم‏صلى الله عليه وآله، در بين مسلمين جهان اعم‏از شيعه و اهل نت‏بى‏همتاست و هيچ خاندانى به اين حد از عظمت و قداست‏و احترام و داراى اين همه ارزشها و فضائل، به آنان نمى‏رسند. آنان سروران‏و پيشوايان و اركان و استوانه‏هاى جامعه اسلامى‏اند، مسلمانها در هر ديارچشم به آنان دارند، علم و ادب و سيادت و استقلال را از آنان گرفته ومى‏گيرند، با اين وصف بسيار بسيار دور از انصاف است كه كسى ازمسلمانها خيال اهانت‏به سلسله سادات را در سر بپروراند و به ساحت قدس‏خاندان پيغمبرصلى الله عليه وآله اسائه ادب نمايد و اين قولى است كه جملگى برآنند.

از اين اصل مسلم مى‏توان نتيجه ديگر گرفت كه لزوم محبت‏به‏اهل‏بيت‏عليهم السلام، خود يكى از اركان وحدت اسلامى و از مشتركات قطعى همه‏مذاهب اسلامى است، مانند توحيد و نبوت و قرآن و كعبه و نماز و روزه، بايدوحدت اسلامى را بر محور همين دوستى همگانى به خاندان پيغمبرصلى الله عليه وآله،مستحكم نماييم. امرى كه با دل و عاطفه مسلمانها عموما ارتباط دارد ومانند رشته محكمى همه را با آن خاندان پيوند داده است.

تذكر لازم
بديهى است كه اين جانب با ذكر سلسله طرق تصوف درصدد اثبات‏حقانيت آن نيستم، و نبايد از اين نوشته اتخاذ سند شود. بلكه نظر منحصرا برگزارش جايگاه اهل بيت‏عليهم السلام و سادات در جوامع مسلمان و در بين فرق‏اسلامى است.

كما اين كه صحت و سقم و اثبات اتصال نسبى سادات ياد شده به خاندان‏پيغمبرصلى الله عليه وآله مورد نظر نيست و چه بسا برخى از سلسله‏هاى مذكور به اهل‏بيت‏عليهم السلام نرسند.

نكته مهم ديگرى كه لازم است در اين مقاله يادآور شوم آن است كه‏همين علاقه شديد فرقه‏هاى متصوفه و طرق گوناگون آن، به على‏عليه السلام خصوصاوبه اهل بيت پيغمبرصلى الله عليه وآله عموما و سعى بليغ آنان در ارتباط نسبى و يافرقه‏اى به على‏عليه السلام، خود سدى محكم، در برابر وهابيت است كه بوضوح ديده‏مى‏شود اصل تصوف را مانند اصل تشيع انكار مى‏كنند، و بلكه درصدد محونام و آثار خاندان پيغمبرصلى الله عليه وآله از اذهان مسلمانان هستند، هم به لحاظ اصل‏عقيده وهابيت و هم از آن جهت كه سلسله سعوديها رقيب سرسخت اشراف‏مكه و بالاخص شريف‏حسين بودند و آن خاندان را كه بيش از هزار سال، درمكه و حجاز به نحوى امارت و سيادت داشتند از ميان بردند.

يكى از استادان دانشگاه اهل بيت‏عليهم السلام اردن (جامعة اهل البيت) كه اخيراتاسيس گرديده به من گفت: «سعوديها پيغام دادند نام «اهل بيت‏» را از روى‏دانشگاه برداريد، ما تمام هزينه آن را مى‏دهيم‏» كه البته با مخالفت دولت‏هاشمى اردن مواجه گرديد، زيرا خاندان سلطنتى اردن كه از اعقاب شريف‏حسين هستند، مانند خاندان سلطنتى مغرب، از انتساب به اهل بيت‏عليهم السلام براى‏خود مشروعيت و وجاهت كسب مى‏كنند، مؤسسه اهل‏بيت‏عليهم السلام و نيز دانشگاه‏اهل‏بيت‏عليهم السلام هم ظاهرا به همين منظور تاسيس گرديده است.

در سال گذشته در سمينار تقريب اسلامى اردن شركت كردم، شاه حسين‏بدون خبر قبلى در كنفرانس شركت كرد، و طى سخنرانى خود گفت: بزگترين‏افتخار من همين انتساب به پيغمبرصلى الله عليه وآله است، در حالى كه حاضران، اكثرا ازاهل سنت و حتى از اباضيه عمان بودند.

به نظر مى‏رسد ميان كشور اردن و مغرب هر دو با كشور سعودى از اين‏لحاظ يك نوع جبهه‏گيرى عقيدتى - سياسى وجود دارد، و ما مى‏توانيم ازاين جبهه‏گيرى كه طبعا آن دو كشور را به نحوى با ايران مرتبط مى‏سازد بهره‏برگيريم، گرچه مشكل سياسى، با آن دو كشور و آن دو شاه (حسن و حسين)و گرايش آنان به امريكا و اسرائيل مشكل اساسى اين بهره‏گيرى سياسى‏است.

والسلام على من اتبع الهدى

محمد واعظزاده خراسانى

پى‏نوشتها:

۱- مقدمه عمدة‏الطالب ص ۱۶.


کد خبر: 36177

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcd5f0s.yt0956a22y.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com