در «توپچنار» شاه حسینی برای ششمین بار؛
روایت قصه معلمی در یک روستای دورافتاده
خبرگزاری فارس , 18 بهمن 1390 ساعت 14:23
رمان «توپچنار» نوشته انسیه شاهحسینی است که در آن قصه معلمی در یک روستای دورافتاده روایت میشود. این رمان اخیرا برای ششمین بار توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
«توپچنار» داستان معلمی است به نام فرزانه که برای تدریس نهضت سوادآموزی به روستای دور افتادهای به نام توپچنار از توابع مشهد میرود. روستا بین دو کوه واقع شده و خانوار اندکی دارد. در ابتدا استقبال خوبی از فرزانه نمیشود ولی بعدها فرزانه موفق میشود یک ارتباط گرم و صمیمی با اهالی روستا برقرار کند و اهالی را به دور خود جمع کند و ....
انسیه شاه حسینی در مقدمه این کتاب اینگونه آورده است:«توپچنار» دیار عشاق است. بیغوله آتش و باد، با آدمهایی که در هر کوی برزن میتوان ردشان را یافت و بر خاکی شانه راه، همدلشان شد.
در این رمان که در ۳۱ فصل به تحریر درآمده٬ نویسنده با خلق شخصیتها، تضاد و تعامل بین آنها خواسته تا شخصیتهای داستان را به هم پیوند زند.
در قسمتی از متن این کتاب میخوانیم: «دختر جوان وحشتزده به مار خیره شده بود. مرد چوب دستیاش را آماده کرد و به طرف مار رفت و آن را طوری حرکت داد که مار به نرمی به چوپ پیچید. آنگاه در نهایت آرامش، خطاب به آن پیچک سمی گفت: تو چرا گذر آمدی حیوان، نمیترسی سرت را بکوبند؟ هی زبان بسته، شکمت را سیر کردی، لم دادی توی راه، هان؟
سپس چوبدستی را که سنگین شده بود، بلند کرد و به کنار جاده برد و آن را لای علفها رها کرد و برگشت. فرزانه که تمام مدت با حیرت به او نگاه میکرد نفسش را بیرون فرستاد و به مرد گفت که ممکن بود نیشش بزند.
لبخند گرم بر چهره سوخته مرد نشست و پس از لختی درنگ پاسخ داد: محبت چیزی نیست که مار آن را نفهمد...»
گفتنی است کتاب «توپچنار» تولید مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری است که در ۲۳۸ صفحه، قطع رقعی و در تیراژ ۲۵۰۰ جلد، و با قیمت ۳۹۰۰ تومان تجدیدچاپ شده است.
کد خبر: 36924
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcdon0s.yt09x6a22y.html