چه کسی تاوان آتش سوزی غرفه‌های صنایع دستی همدان را پرداخت می‌کند؟
در پی آتش‌سوزی غرفه‌های صنایع دستی در نوروز؛
چه کسی تاوان آتش سوزی غرفه‌های صنایع دستی همدان را پرداخت می‌کند؟
کسی که بنا بر ضمانت مستقیم، و به اعتبارادارهٔ میراث فرهنگی همدان، غرفه‌داران پول به حسابش واریز کرده‌ بودند و ما به ازای آن قراردادی را از کارمند ادارهٔ میراث فرهنگی که خودش را «مسئول اماکن تاریخی وموزه‌های همدان» معرفی کرده بود، دریافت کردند؛ فردی ناشناخته و فاقد هرگونه مجوز رسمی از مراجع ذی‌صلاح است.
 
تاريخ : دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۱۶
به گزارش هنرنیوز، سحرگاه دهم فروردین ۹۳ حوالی ساعت ۳ حادثهٔ آتش سوزی در محل بازارچهٔ نوروزی سوغات و صنایع دستی تپه هگمتانه یازده غرفه از چهل وچهار غرفه را به کام خود کشید. این حادثه با وجود اهمیت و بزرگی چنان که باید در رسانه‌ها بازتاب پیدا نکرد. 

سحرگاه دهم فروردین حوالی ساعت ۳ حادثهٔ آتشسوزی در محل بازارچهٔ نوروزی سوغات و صنایع دستی تپه هکمتانه یازده غرفه از ۴۴ غرفه را به کام خود کشید. این حادثه با وجود اهمیت و بزرگی که داشت اما چنان که باید در رسانه‌ها بازتاب پیدا نکرد. شاید آنچه باعث این سکوت خبری شده است، رفتار محافظه‌کارانهٔ مدیریت محلی سازمان میراث فرهنگی باشد. بنابر اظهارات مسئولان برگزاری نمایشگاه آتش ابتدا بخشهایی از اولین غرفه را درکام گرفته بود که می‌توانسته به سرعت مهار شود دستپاچگی وبی‌تجربگی نگهبانان و مسئولان حفاظت از بازارچه و باد شدیدی که در زمان وقوع آتشسوزی می‌وزیده است باعث گسترش دامنهٔ آتشسوزی می‌شود. حاضران در محل می‌گویند پس از بروز آتتش‌سوزی برای خاموش کردن آتش برای دسترسی به کپسول‌های آتش‌نشانی حتی مجبور می‌شوند پلمب موزه را شکسته، وارد موزه شوند، اما هیچ‌یک از کپسول‌ها کار نکرده است و دامنهٔ آتش گسترش می‌یابد و سرانجام طی تماس با آتش‌نشانی پس از کمتر از ۵دقیقه ماموران در محل حاضرمی‌شوند و اقدام به خاموش کردن حریق می‌کنند. در این هنگام آتش به یازدهمین غرفه رسیده است که دیگر مهار می‌شود.

بروز حوادثی از این دست بخصوص درچنین فضاهایی امر محال و دور از ذهنی نیست. آنچه این حادثه را با پرسش‌هایی اساسی در هاله‌ای از ابهام فرو می‌برد، رفتار عجیب مسئولان میراث فرهنگی و درکنار آن‌ها برگزار کنندگان نمایشگاه است که به گفتهٔ ایزدی مدیر کل میراث فرهنگی همدان بخش خصوصی بوده است. 



چنانکه گفته‌اند مدیرکل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان همدان از نخستین ساعات بروز حادثه در محل حاضر بوده و از نزدیک واقعه را مدیریت کرده است. او در نخستین واکنش‌ها به آتش سوزی عنوان کرده که بی‌احتیاطی یکی از غرفه‌داران و روشن گذاشتن هیتر برقی باعث بروز این حادثه شد. این در حالی است که بنا به دستور او بلافاصله پس از دفع حریق با هماهنگی که با شهرداری به عمل می‌آید تمامی اموال نیمسوخته و سوختهٔ صاحبان غرفه‌ها بارگیری و به محل نامعلومی منتقل می‌شود. ایزدی حتی فرصت را برای کار‌شناسان و ماموران ذی ربط از قبیل پلیس و آتش‌نشانی هم محترم نمی‌شمارد و یک‌جانبه دستور به پاکسا‌زی محیط می‌دهد. عجیب‌تر آنکه حتی در این میان با خود مال‌باختگان هم موضوع را در میان نگذاشته، هنگامی که صاحبان غرفه‌ها در اولین ساعات شروع به کار بازارچه به محل کسب خود مراجعه می‌کنند با تنها چیزی که از سانحه مواجه می‌-شوند سیاهی برجای مانده از غرفه‌هاشان است. حتی داربست‌ها راهم از محل دور کرده بودند. و باز عجیب‌تر اینکه ایزدی در میان مردم حاضر می‌شود و بی‌احتیاطی یکی از غرفه‌داران را عامل سانحه عنوان می‌کند و از مردم می‌خواهد آرامش خود را حفظ کنند و به مردم قول می‌دهد که خسارت آن‌ها را تا ریال آخر ادارهٔ میراث فرهنگی پرداخت خواهد کرد. در حالی که به دستور وی حتی اثری از ماجرا باقی نمانده‌ است که بخواهند از روی سوخته‌ها به ارزیابی کارشناسانهٔ خسارت‌ها بپردازند، بجای آن از مردم مال‌باخته می‌خواهند بصورت خوداظهار، و صادقانه خسارت وارده را به میراث فرهنگی اعلان کنند تا رسیدگی شود. اما هنگامی که با ارقام اعلام شده مواجه می‌شوند از آن سرباز می‌زنند و ترجیح می‌دهند که کار روند قانونی را طی کند.
 



در فقرهٔ آتش‌سوزی بازارچه صنایع دستی واقع در مجاورت موزهٔ هکمتانه در محل تپه و محوطهٔ تاریخی آنکه شهرت جهانی دارد، مجموعهٔ اشتباهات که زنجیره وار کنار هم قرار گرفته‌اند آنچنان پرسش‌های اساسی را در ذهن افکار عمومی ایجاد می‌‌کند که اصل واقعهٔ آتش‌سوزی عامل اصلی آن و خسارات مالی ناشی از آن تنها بخش کوچکی ازا ین فهرست بلندبالاست.
 
1- کسی که بنا بر ضمانت مستقیم، و به اعتبارادارهٔ میراث فرهنگی همدان، غرفه‌داران پول به حسابش واریز کرده‌ بودند و ما به ازای آن قراردادی را از کارمند ادارهٔ میراث فرهنگی که خودش را «مسئول اماکن تاریخی وموزه‌های همدان» معرفی کرده بود، دریافت کردند؛ فردی ناشناخته و فاقد هرگونه مجوز رسمی از مراجع ذی‌صلاح است.
 
بنا برگفتهٔ نمایندهٔ ادارهٔ حقوقی میراث فرهنگی همدان، ادارهٔ میراث فرهنگی همدان در حالی به این شخص اجازهٔ برپایی چنین بازارچه‌ای را داده است که حتی قرار دادی هم مابین او با ادارهٔ میراث فرهنگی همدان منعقد نشده است، چه رسد به دریافت ضمانت و بررسی صلاحیت قانونی و اجرایی او. بنابر اظهارات ادارهٔ حقوقی ازاین شخص که ایزدی آنرا در جاهای مختلف و در مصاحبه‌ها بخش خصوصی خوانده است تنها یک درخواست در ادارهٔ حقوقی وجود دارد و نه بیشتر. از این رو ادارهٔ میراث فرهنگی از آغاز پی‌گیری‌های حقوقی براین نکته اصرار ورزیده‌است که میراث فرهنگی همدان هیچ‌گونه مسئولیتی درقبال حادثه پیش‌آمده نداشته است. این اظهار نظر بسیار عجیب و غیر مسولانه به نظر می‌رسد. در حالی که بازارچه در محلی به شدت حفاظت شده برپاشده است که تنها خود سازمان میراث فرهنگی می‌تواند مجوز حضور درآن را صادر کند و نه هیچ نهاد و سازمان دیگری. بنابراین میراث فرهنگی نه تنها مسئولیت محوطهٔ تاریخی هکمتانه و موزهٔ آثار تاریخی آنرا پذیرفته است، که بصورت ضمنی مسئولیت بازارچه و عواقب آنرا نیز از قبل پذیرفته که مجوز فعالیت در آن را به هر نحو به بخش خصوصی سپرده‌ ست. در اینجا این سوال نیز مطرح است که اگر میراث مسولیتی در قبال آتش‌سوزی نداشته و ندارد، چطور از‌‌ همان نخستین ساعات به دنبال یافتن مقصر بوده، حتی به مردم وعده دادند که خسارت آنان را در صورتی که شکایت نکنند پرداخت می‌کنند؟

 

۲- میراث فرهنگی اجازه برپایی چنین رویدادی را درست در درون محوطهٔ باستانی و آن هم درست در مجاورت موزه‌ای با وجود آن همه امانت و ثروت‌های تاریخی و فرهنگی این سرزمین و مردم صادر می‌کند. اما عجیب است که مسئولیت عواقب آنرا نمی‌پذیرد. اساسا چه ضرورتی در کار بود که باید بازارچه درست در دل محوطهٔ تارخی و درست در مجاورت موزه برپا می‌شد. آیا نمی‌توانستند تدارک بازارچه را در جایی ببینند که دست کم درصورت بروز حادثه امکانات اولیه برای مواجهه و مقابله با آن داشته باشند. و چرا امکانات اطفاء حریق دست کم برای خود بازارچه فراهم نشده بود تا هم اثرات خسارت‌بار آنرا کم ترکنند، و هم برای دسترسی به کپسول‌های آتش نشانی مجبور نباشند پلمب موزه‌ را شکسته و نیمه شب وارد موزه شوند. نمی‌توان تصور کرد درصورتی که دامنهٔ حریق به موزه سرایت می‌کرد ابعاد فاجعه چقدر فرا‌تر از این رفته بود.
 
۳-عدم دریافت کمترین ضمانت از برگزار کننده یکی دیگر از مجموعهٔ خطاهای ادارهٔ میراث فرهنگی است. ضمانت عموماً برای آن است تا در برابر فعالیتی که در محوطهٔ تاریخی انجام می‌شود در صورت بروز حادثه بتوان اقدام مقتضی انجام داد. چرا که به هر روی صاحبان غرفه‌ها که دارایی خود را ازدست داده‌اند نقشی در بروز حادثه‌نداشته‌اند و تقصیری متوجه آن‌ها به جز اعتماد به ضمانت میراث فرهنگی در قبال برگزارکننده نیست. آنها نباید در انتظار به نتیجه رسیدن پرونده قضایی باشند. صاحبان غرفه‌ها باید در کمترین زمان ممکن به پولشان برسند، که تنها خسارت مادی این ماجرا را جبران می‌کند و نه خسارات معنوی آن را که دامن شهر و آثار فرهنگی آن را می‌گیرد.
 
۴- پس از بروز سانحه در حالی که می‌توانستند فرصتی کوتاه به کار‌شناسان آتش‌نشانی بدهند که هم علت بروز حادثه را بررسی کنند و هم امکان برآورد خسارت وجود داشته باشد، بلافاصله دستور تخلیهٔ محل را می‌‌دهند.


 
۵-بر اساس قرار داد تیپ، رساندن برق به غرفه‌ها که شامل یک پریز و یک روشنایی است در زمرهٔ تعهدات برگزار کننده بوده است. سیم‌کشی و انشعاب برق روشنایی و پریز چنان غیر اصولی و غیر حرفه‌ای انجام شده بود، که بنابر اظهار نظر کار‌شناسان در حکم بستن یک بمب ساعتی در محل بازارچه است. این سیم کشی و برق‌رسانی چنان ناشیانه انجام شده بود که به محض بارگذاری و روشن شدن چراغ‌های کم مصرف، برق مدام قطع می‌شد.
 
۶-بنا به گفتهٔ افراد حاضر در صحنه‌ در شب بروز حادثه‌ تعدادی از غرفه داران در محل غرفه‌ها اقامت داشته‌اند، و گفته می‌شود که در شب‌های پیش هم همانجا بیتوته داشته‌اند. جای تعجب است که نگهبانان و مسئولان برگزاری چنین مسئولیتی را پذیرفته‌اند و بدون اینکه سایر غرفه‌داران از این روال آگاه باشند اجازهٔ بیتوته به آن‌ها داده‌ند. آیا این حادثه نمی‌توانست برای آن‌ها دست کم خسارت جبران ناپذیر جانی به دنبال داشته باشد؟ 

۷- این اتفاق در هر زمانی و با هر مدیریتی می‌توانست رخ دهد، اما بد‌تر از حادثه شانه خالی کردن مدیران و رفتار دوگانه و غیر شفاف نسبت به مردم و تعهداتشان است. این رفتار نه تنها بخشی از سرمایهٔ مالی شهر را نیست و نابود می‌کند، بلکه آسیبی جبران ناپذیر به بدنهٔ سرمایهٔ اجتماعی شهر وارد می‌آورد، که کمترین اثر آن افزایش بی‌اعتمادی در بین شهروندان و مدیران شهر است. در حالی که ابتدایی‌ترین وظیفهٔ مدیران در وضعیت اقتصاد مقاومتی ابتدا حفظ سرمایه‌های مدنی‌است. 

۸-عدم مدیریت در واگذاری غرفه‌ها به افراد صاحب هنر و دارندگان مجوز صنایع دستی حتی اگر به منظور تسهیل‌گری برای افرادی باشد که به هر طریق صاحب هنری بوده‌اند و امکان کسب مجوزهای لازم را نداشته‌اند اما نباید به نحوی صورت می‌گرفت که چهرهٔ بازار صنایع دستی و سوغات و گردشگری شهری به اعتبار همدان مخدوش گردد. این بازارچه بیش از آنکه بازارچه صنایع دستی و سوغات باشد، بازار فروش انواع محصولات تولیدی کارخانه‌های خارجی و داخلی و بیشتر بازار انواع خوراکی بود. چنانکه گذشته از آن هیچ شناسه‌ و شناسنامهٔ معتبری برای غرفه‌ها صادر نشده‌بود، تا حدی که‌گاه حتی دستفروشان خیابانی نیز اجازهٔ ورود به محوطه و پهن کردن بساط را داشتند. بدین ترتیب این خطر وجود داشت که هر کسی با هر نیت صواب یا ناصوابی بتواند به محدوده‌ ورود کند بدون آنکه بتواند قابل پی‌گیری باشد. آیا گردش مالی ناچیزی که از رهگذر این نمایشگاه‌ها بوجود می‌آید ارزش به خطر افتادن جان و مال و آبروی شهروندان را دارد؟  

نه نخستین بار است و نه آخرین با رکه چنین حوادثی رخ می‌دهد. آنچه مهم است اینکه نباید اجازه داد با اعمال نفوذ‌ها و سرپوش نهادن‌هاو نامحرم شمردن افکار عمومی، حساسیت و اهمیت موضوع از چشم رسانه‌ها و شهر پنهان بماند. و باید مراقب بود تا شهر حساسیت و دقت و خود را نسبت به حقوق و دارایی‌هایش از دست ندهد.
 
مهندس حامد رضایی غرفه دار بازارچه صنایع دستی
کد خبر: 71021
Share/Save/Bookmark