ماسوآ آشی که در عید و نذری ها همچنان طرفدار دارد
شکر خدا گودرزی در گفت و گو با هنرنیوز /2/؛
ماسوآ آشی که در عید و نذری ها همچنان طرفدار دارد
یک کارگردان تئاتر گفت:امروز جز در برخی مناطق روستایی و عشایری شاید دیگر نتوان نشانی از لباس‌های ملی پیدا کرد.
 
تاريخ : شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱۵:۳۰

لرستان را با غذاها، لباس‌ها و موسیقی خاص آن شناخته می‌شود. چرا امروزه دیگر از این پوشش‌ها و هویت‌ها خبری نیست؟ 

دیگر در هیچ کجای ایران از این جایگاه ویژه فرهنگی و هویتی خبری نیست. کجا را سراغ دارید که مردم پوشش خود را حفظ کرده باشند! به نظرم آن لباس‌ها و آن آدابها فقط در یادها باقی است. در همین تهران شما کجا را می‌شناسید که بتوانید به فرزندانتان بگویید این تهران قدیم است. در زمانه‌ای که سود در این بوده این بناها یکی یکی حذف و جایشان پاساژ و برج شکل بگیرد، دیگر کسی به فکر حفظ اینها نیست. 

امروز جز در برخی مناطق روستایی و عشایری شاید دیگر نتوان نشانی از این لباس‌ها پیدا کرد. قدیم‌ها پوشاک زنان جوان لر پارچه‌هایی رنگی با طرح‌های شاد با سربندهای زیبا و رنگارنگ بود. زنان مسن‌تر هم پارچه‌هایی به رنگ تیره با طرح‌های ساده و سربندی سیاه و سفید می‌پوشیدند. به روسری‌هایشان هم در زبان محلی «گل ونی» می‌گفتند. «تره» و «گل ونی» سرپوش ابریشمی مخصوصی است که به سر می‌بندند و به لری آن را «ساوه» می‌نامند. «تره» را در حالت عادی و در روزهای معمولی می‌بندند اما برای شرکت در مراسم جشن و سرور، نوعی از آن را به نام «گل ونی» که رنگین است روی تره می‌بندند. پیراهن زنان لر هم بلند، گشاد و ساده با طرح‌های گلدار و رنگ‌های متنوع است. «کلنجه» کت مخملی است که زنان روی پیراهنشان می‌پوشیدند. «سرداری» یا «کمرچین» هم پوششی است بلند تا به پشت پا، جلوی آن بدون دکمه، با آستینی تا آرنج که اغلب از مخمل با رنگ‌های مشکی، سبز و قرمز تهیه می‌شد. «کت» که نیم‌تنه را می‌پوشاند. «جلیقه» که همیشه باز است و دکمه ندارد و در قسمت جلوی آن یراقدوزی و سکه‌دوزی شده است.
شلوار مردان لر هم تقریبا شبیه شلوارهای کردی است و پیراهن آنان هم ساده و اغلب به رنگ سفید و گاهی رنگی است. 
پیراهن مردان لر که به آن «جومه» یا «کراس» می‌گویند دارای آستین‌های بلند و یقه گرد بوده و از جنس کرباس و به رنگ سفید تهیه می‌شد. 
بعد با«شال» بلند و سفیدی از جنس چلوار به پهنای ۹۰ ــ۶۰ سانتی‌متر و به طول ۹ ــ‌ ۶ متر چند دور به کمر می‌پیچید که از آن در مواقع ضروری به عنوان کفن، طناب یا برای بستن جراحت استفاده می‌کردند. 
«ستره» هم قبای مخصوصی است تا زیر زانو که بیشتر در مواقع رسمی از آن استفاده می‌شود و از قدیمی‌ترین لباس‌های ایرانی است که در طرح‌های گلدار و شاد برای مراسم شادی و جشن و در طرح‌های ساده با رنگ‌های کم‌رنگ در مراسم تشریفاتی و عزا می‌پوشند.
«کلاه نمدی» و «گیوه» هم همیشه استفاده می‌شد.«کپنک» یا «فرجی» و همچنین «چوغا» از دیگر لباس‌های اصیل لر زبانان است.
«کپنک» یک نوع قبای نمدی پشمی محکم است که معمولا مورد استفاده چوپانان است.«چوغا» نیز نوعی بالاپوش مردانه است که بیشتر در منطقه بختیاری لرستان و چهار محال و بختیاری مورد استفاده قرار گرفته و جنس آن از پشم گوسفند بوده و توسط زنان بختیاری بافته می‌شود.

از غداهای محلی بروجرد کدام معروفتر است؟
لرستان در شکل خاصش به چند دسته تقسیم می‌شوند. به خاطر شرایط خاص اقلیمی استفاده از شیر و مواد لبنی جزو غذاهای اصلی است. همچنین آش رشته و کاچی خاص آن منطقه معروف است. بچگی‌هایم را به خاطر می‌آورم که غروب‌ها زنان همسایه جمع می‌شدند و کاچی درست می‌کردند با روغن حیوانی، زعفران، آرد و انواع مغزها. انواع و اقسام آش‌های سنتی با ترخینه وبلغور. اما مهمترین غذا آشی بود که عید درست می‌کردند. وقتی به خانه‌ میزبان می‌رفتید حتماً باید از آن آش می‌خوردی هنوز مزه کشک آن زیر زبانم است. به زبان محلی «ماسوآ» گفته می‌شد. یک آش خاص بود که ابتدا پيازها را خرد کرده و سرخ می‌کردند و کمی زردچوبه به آن اضافه کرده و سپس بلغور را با آب و پياز مخلوط و با حرارت ملايم می‌پختند و مرتب هم می‌زدند که ته نگيرد. بعد اسفناج را به آن اضافه می‌کردیم.سپس نخود پخته شده را داخل آش می‌ريختیم و می‌گذاریم آش جا بيفتد. کشک را همراه ۳ تا ۴ قاشق سوپخوری روغن به مواد اضافه می‌کردیم تا چند جوش بزند. سپس رويش را نعناع داغ می‌ریزیم. اين آش بسيار خوش طعم و خوشمزه است به خصوص اگر با کشک محلی باشد اما الان کمتر کسی درست می‌کند.آنوقت‌ها حتا کسانی که نذر داشتند روز عید این آش را می‌پختند یا هم می‌زدند. یا حلیم بروجرد که بلغورش از بلغوری که در تهران با آن حلیم درست می‌کنند درشتر است، حلیمی بسیار خوردنی است و عموماً در نذری‌هایشان هم همین غذاها را درست می‌کنند.

از آداب و رسوم بروجرد بگویید مثلاً در ماه رمضان یا شب یلدا؟
یادم می‌آید شب يلدا پسر بچه‌ها به بالای پشت بام منازل رفته و ريسمانی را به يك شال بزرگ بسته به پايين و بطرف درب خانه‌ها می‌‌فرستادند و شعر محلی «امشو اول قاره _ خير د هونت بواره»(امشب اول يلدا يا اول زمستان است خير از خانه‌ات ببارد) و «نون و پنير و شيره _ كيخا هونت نميره» (نان و پنير و شيره كدخدا (صاحب‌خانه) خانه‌ات نميرد) را می‌خواندند و صاحب‌خانه مقداری آجيل، گندم برشته، ميوه و شيرينی در شال آن‌ها می‌گذاشت.
یا بعد از نیمه شعبان مردم برای ماه رمضان خانه تکانی و نظافت می‌کنند مردم اعتقاد دارند كه جارو كردن در شب كراهت دارد. شب باید خانه تمیز باشد چون شیطان شب در خانه کثیف می‌ماند به همین دلیل زباله‌ها را قبل از غروب آفتاب از خانه بیرون می‌برند.
آنوقت‌ها مردم بروجرد برای رؤیت هلال اول ماه رمضان، غروب روز آخر ماه شعبان بالای پشت بام و مناره‌های مساجد رفته در آسمان ماه را جست وجو می‌کردند. به محض رؤیت ماه، به یك قطعه طلا نگاه می‌كردند و سپس چشمان خود را بسته سه بار الله اكبر و لا حول ولاقوه الا بالله و صلوات می‌فرستادند و معتقدند که در موقع دیدن ماه هر حاجتی از خدا طلب كنند برآورده می‌شود.

یا برخی بازیهای محلی و بومی بروجرد که به مدد ماهواره و کامپیوتر دیگر به دست فراموشی سپرده شده كفشك بازی، بقچه بازی، الچوب، گز كوی، تنجور، شاه شاهكی، دست بچاله، دار داركنی، گروبندی یا شرط بندی، فنجان و گوی بازی، آهسته بیا آهسته برو، لنگران و هفت سنگ است.

در بازار بروجرد بیشتر چه صنایع قدیمی همچنان پر رونق است؟
مسگری، جاجیم بافی، گلیم بافی، صابون پزی، صنایع دستی و ورشویی و ... از مهمترین تولیدات بروجرد هستند.
در ورشوسازی بیشتر آبخوری، سینی، فنجان، بخوردان، آیینه و شمعدان، سماور، ... ساخته می‌شود.
از دیگر سوغات بروجرد به محصولات لبنی، مربا، نقل؛ شیرینی و کباب اشاره کرد
کد خبر: 47802
Share/Save/Bookmark