«باغ آلبالو» نمایشنامه ای مطرح از آنتوان چخوف است، که این نمایشنامه در اغلب کشورهای صاحب تئاتر حداقل برای یک بار اجرا رفته است و تقریبا آرزوی هر بازیگری است که در این نمایش نقشی داشته باشد.
این نمایشنامه که در ایران نیز توسط کارگردانان متفاوت به روی صحنه رفته است، این روزها به کارگردانی محمدحسن معجونی در سالن شماره یک تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است.
«باغ آلبالو» داستان خانواده ای اشرافی است که تمام ارث اجدادی که به آنها رسیده را بیهوده از دست داده و باغ آلبالو تنها دارایی آنها است، که برایشان باقی مانده، که آن نیز به علت بدهی که این خانواده به بانک دارد بانک تصمیم دارد تا این باغ را به حراج گذارد.
اما«باغ آلبالویی» که این روزها در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است مانند نمایشنامه اش توانسته با اجرایی کاملا رئال و ساده مخاطب را تا پایان نمایش نگه دارد، این نمایشنامه که درامی غم انگیز به نظر می رسد، در این اجرا کمتر غم را به مخاطب عرضه می کند و شاید تنها در پایان این نمایش حس غم به مخاطب دست دهد.
صحنه هایی از نمایش «باغ آلبالو» به علت مدت زمان اجرای آن، کمی مخاطب را خسته می کند چرا که قسمت هایی از اجرا بازی بازیگران نیز خسته کننده می شود، اما بازی برخی بازیگران دیگر سبب می شود تا ادامه تماشای این تئاتر برای مخاطبان محیا شود، اما در مجموع بازیگران با بازی های درست خود آنچه را که باید به مخاطب عرضه دارند، را ارائه می دهند، در این میان داریوش موفق و هوتن شکیبا، موفق تر از دیگر بازیگران عمل می کنند و توانسته اند این نمایش را لحظاتی به سمت طنز پیش برند و مخاطب را به خنده وادارند تا خستگی صحنه های دیگر را از آنها بگیرند.
اما آنچه در این اجرا از نظر پوشیده نیست، این است که در قسمت هایی از کار مخاطب احساس می کند که نمایشی که می بیند نویسنده ای ایرانی دارد، چرا که بازی بعضی بازیگران با فرهنگ ایرانی سازگار است و مخاطب لحظاتی گمان می کند بیننده نمایشی ایرانی است.
صحنه نمایش بسیار ساده است و تنها آکسسواری که در صحنه اول دیده می شود یک مبل است، البته آکسسوار در هر صحنه تغییر می کند اما وسایل هر صحنه تنها وسایل مورد نیاز است و صحنه نمایش شلوغ نیست تا چشم مخاطب را خسته کند و بازیگران بیش از اینکه با وسایل صحنه بازی داشته باشند با یکدیگر ارتباط دارند و ما رابطه میان افراد را در این نمایش می بینیم، البته گاهی خالی بودن صحنه نیز سبب می شود تا مخاطب احساس نکند که این خانه یک خانواده اشراف زاده است. طراحی لباس این نمایش نیز چیزی بین لباس های ایرانی و اروپایی است و نمی شود چندان آن را اروپایی و یا ایرانی دانست.
از ویژگی های جالب این نمایش که این روزها در نمایش ها بسیار دیده می شود، استفاده از موسیقی زنده است که در این نمایش ما شاهد اجرای موسیقی زنده هستیم که گروه نوازنده در این نمایش تنها حکم موسیقی کار را ندارند و آنها نیز در صحنه ای از نمایش به عنوان گروه موسیقی در تئاتر حضور دارند و این اتفاق نمایش رال جذاب تر می کند.