به بهانه درگذشت شاعر پیشکسوت انقلاب اسلامی؛
خلیل عمرانی معلم دلسوز هنر دینی و انقلابی بود
نزدیک به سه هفته بود که خلیل عمرانی، شاعر پیشکسوت انقلاب اسلامی در بستر بیماری به سر می برد تا اینکه سرانجام صبح امروز در جوار رحمت حق آرام گرفت؛ در این میان خیل شاگردان و دوستدارانش از دور و نزدیک از او گفته اند و همه متاثر و غمگین شدند که حضور گرم این معلم مهربان و متعهد که همواره سنگردار جبهه تقوا و اندیشه بود را برای همیشه از دست دادند.
تاريخ : يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۱۱
رضا غلامحسین نژاد از شاگردان دیرین خلیل عمرانی فارغ از آنکه به فضل استاد بپردازد_که همه از آن آگاهند_ چند سطری برای این معلم دلسوز هنر دینی و انقلابی نوشته است که در زیر می خوانید؛
بار دیگر هنرمندی ، دلسوزی ، ادیبی و بزرگی از جمع ما رفت لیکن اظهار عقیده ها و نظر های گوناگون از افرادی گوناگون دیده و شنیده می شود.
باز هم تعریف و تجیدهای اغراق آمیز که هم مخاطبان به استقبال آنها می روند که بخوانند و بگویند عجب ، هنوز انسانهای بزرگ پیدا می شوند و هم مسئولین فرهنگ و هنر و شعور خوششان می آید .
بنده نیز به پیروی از این سنت دیرین باید بگویم استاد عمرانی ، انسانی بزرگ ، شریف ، شاعر ، مردم دوست ، مهربان و .... بود.
استاد عمرانی یکی از فعالترین شاعران ارزشی و از زحمتکشان عرصه هنر دینی و انقلابی و از معلمان دلسوز جامعه ی ادبی بود و اکنون که دیگر در بین ما نیست، تمام کسانی که به نوعی با ایشان مرتبط بوده اند ، چه کسانی که غمخوارش بوده اند و چه کسانی که موجبات غم خوردنش را فراهم نموده اند ، دست به قلم
” هنرمند شخصیتی است که در خوشبینانه ترین حالت ، از رنج هایش سکته می کند و داغ هایش را سند هنرمند بودنش قرار می دهد “
شده اند و از شاعر بودنش ، بزرگوار بودنش ، مردمی بودنش و ابراز ارادتشان به حضرت استاد سخن به میان می آورند و آنها که تا دیروز قلب استاد را و شعرش را هدف قرار داده بوده اند ، امروز پیشنهاد می دهند مجموعه شعرهای چاپ نشده اش را به هزینه خودشان چاپ کنند .
استاد عمرانی سالها زحمت کشید ، رنج برد و حالا شاعری دردمند و بزرگ است ، پس این درست است که دل هنرمند باید گداخته شود مانند هر آنچه که گداختنی است ، تا اثری ماندگار بیافریند و ربطی به جامعه ، دولت ، حمایت یا عدم حمایت و ... هم ندارد .
هنرمند شخصیتی است که در خوشبینانه ترین حالت ، از رنج هایش سکته می کند و داغ هایش را سند هنرمند بودنش قرار می دهد.
پس این عجب نیست که استاد عمرانی بر تخت بیمارستان قرار گرفت و قلبش بیمار و رنجور و روانش حزین شد.
چگونه می توان هنرمند بود ، دلسوز مردم و بشریت بود و تنی سالم ، قلبی آرام و بی دغدغه و زندگی ایی مرفه داشت.
استاد عمرانی انسانی معمولی بود که شعرهایش بهترین ویژگی های انسانی را در خود داشت.
زبانش شعرش زبان انسان دردمند امروز است که ارزشهای الهی را در کلامش پیامبرگونه بیان می دارد و هنرش هنری پیشرو است که زیبایی را و تجدد را درآمیخته با هم به مخاطب بیان می نماید و مخاطبش را به تأمل - این تنها تفاوت انسان با حیوان – وا می دارد و همواره به همین دلیل از سوی منتقدینش مورد نقد که نه مخالفت قرار می گیرد.
امیدواریم تا همیشه صدای آنها که انسانیت را ندا می دهند شنیده شود و روح استاد عمرانی در جوار رحمت حق مغفور واقع شود و راهش مغفول نماند.
انشالله