به گزارش هنرنیوز؛ خسرو معصومی كارگردان فیلم «خرس» در نخستین نشست پرسش و پاسخ سومين روز جشنوارهي فيلم فجر امروز (شنبه،۱۵ بهمن ماه) که به دلیل دیر آمدن عوامل فیلم با اندکی تاخیر برگزار شد،درباره چگونگی شكل گيري داستان فيلم «خرس» گفت: در هنگام فيلمبرداري فيلم «رسم عاشق كشي» در ارتفاعات جنگل از سوي يكي از افراد محلي به من پيشنهاد شد كه به دل جنگل بروم تا از موضوعي مطلع شوم.
وي با بیان این که آن زمان به همراه نادر معصومي به محل مورد نظر رفته، تشریح کرد: در دل جنگل قبري را ديدم كه از روي سنگ آن متوجه شدم پدري؛ زن، دختر هفت ماهه و پسرش یازده ساله اش را كشته و آنجا دفن كرده است . اين موضوع مرا به فكر برد و باعث شد مدت زيادي روي فيلمنامه آن كار كنم تا به مرحله ساخت برسد.
خسرو معصومي در مورد تلخ بودن فضاي فيلمش اظهار كرد: این یک قصه مستند بود. در ماجراي اصلي سه نفر كشته شدند اما در فيلم شاهد كشته شدن دو نفر هستيم . خیلی ها گفتند زمانی که فرهاد اصلانی کشته می شود و پرویز پرستویی مستاصل می گردد، فیلم را به پایان برسان، اما من ترجیح دادم پايان فيلم هم با اميد به فرجام برسد.
محمدرضا دلپاك ـ صدابردار ـ، نیز در پاسخ به پرسشی درباره ی این که چرا صدای مکالمات تلفنی در فضا می پیچید و آن را از واقعی بودن دور می کند؟ گفت : منطق واقعیت با منطق فیلم متفاوت است . یک فیلم نامه خوب صدا نوشت دارد و نوع موسیقی ، جنس صدای بازیگر ، موقعیت و ... بر روی صدای فیلم تاثیر می گذارد.
همچنین كارگردان « خرس» درباره زنداني شدن شخصيت اصلي فيلم در پايان گفت: با توجه به اينكه شاهدي در صحنه وجود نداشته، شخصيت پرويز
” شخصيتي كه پرويز پرستويي نقش آن را بازي ميكند، خواستهاي دارد كه به شدت حق است و اين شخصيت رزمندهاي است كه عاشقش هستم و دستش را می بوسم “
پرستويي به دليل قتل غيرعمد ۱۲ سال به زندان ميافتد.
معصومي، «خرس» را بهترين فيلمنامهاش در كارنامهكارياش دانست و درباره شخصیت پردازی آن توضیح داد: بعد از ۱۲ فيلمنامه، اين بهترين كار من است و شخصيتها را با جزييات توضيحات دادهام. برای همین پایان فیلم برای همه باورپذیر است.
وي افزود: شخصيتي كه پرويز پرستويي نقش آن را بازي ميكند، خواستهاي دارد كه به شدت حق است و اين شخصيت رزمندهاي است كه عاشقش هستم و دستش را می بوسم . در آخر فیلم پرستویی می فهمد اگر پافشاری کند زندگی گلی را از هم می پاشد، افرا هم می توانست اگر زنش را دوست داشت به خواسته اش، تن در دهد.
كارگردان «خرس» درباره مشكلات صدور پروانه ساخت فیلم اظهار کرد: به خاطر موضوع اين فيلم هفت ماه پروانه ساخت داده نشد؛ من نامه دكتر كاتوزيان را مبني بر درست بودن موضوع فقهي طرح شده در فيلم ارائه دادم تا پروانه ساخت گرفتم.
در این هنگام یکی از خبرنگاران به شالوده اصلی فیلم نامه اعتراض کرد و گفت: قانون حقوقی که شما از آن در فیلم سخن می گویید مربوط به سالهای ۶۹ نیست. که معصومی تشریح کرد: دکتر مرتضی کاتوزیان -حقوق دان- به من توضیح دادند در صورتی که زنی از شوهرش خبر نداشته باشد و گمان مرگ آن برود و غیابی طلاق بگیرد و مرد پیدا شود، فقط زن از طریق اظهار کراهت از شوهر دومش می تواند از دادگاه بخواهد به شوهر اول رجوع کند.
این موضوع با واکنش تند خبرنگار پرسش کننده روبه رو شد که معصومی در جواب او گفت: تا من نامه حقوقی به ارشاد نبردم ، مجوز صادر نشد . این مساله از لحاظ حقوقی حل شده است.
وی همچنین در باره چرایی از بین رفتن یک یا دو نفر در مثلث عشقی فیلم های ایرانی بیان کرد: همه می دانیم اگر این اتفاق رخ ندهد، تراژدی داستان شکل نمی گیرد.
وی درباره این که چرا پرویز پرستویی اصرار به رجوع زن دارد؟ گفت: این زن عشق او بوده است. پرستویی حق دارد پس از ۸ سال که به خانه برمی گردد،چراغ خانه اش روشن باشد و همسرش در خانه باشد. تا حدودی حق می دهم که گذشت نکند اما جایی که متوجه می شود زن دو بچه دارد، سکوت می کند و ترجیح می دهد خود را کنار بکشد.
وی اضافه کرد : یک بار آقای پرستویی به سردار باقرزاده یکی از سرداران جنگ گفت: اگر شما به عنوان یک سردار بعد از
” تا من نامه حقوقی به ارشاد نبردم ، مجوز صادر نشد . این مساله از لحاظ حقوقی حل شده است. “
۸ سال به خانه بازگردی و چراغ خانه ات خاموش باشد و همسرت نباشد، حالت شما چیست ؟ او در پاسخ سکوت کرد . به نظرم این جواب قانع کننده ای است. شما باید خود را در فیلم به جای پرویز پرستویی بگذارید تا حال او را درک کنید.
جواد نوروزبيگي- تهيه كننده اين فيلم - هم با اشاره به عدم حضور پرويز پرستوي در اين نشست گفت: ايشان به دليل مشكلاتي كه داشتند، نتوانستند در جلسه حاضر شوند و عذرخواهي كردند.
وي افزود: فيلمنامه «خرس» سال گذشته از سوي پرويز پرستويي به من داده شد و من خواستم كه ارتباط شخصيت با جنگ كم شود و تاكيد زيادي روي اينكه شخصيت اصلي، طلبي از جنگ دارد نداشته باشيم و درنهايت قصه، به سمتي كه ديديد هدايت شد و در حال حاضر اين فيلم را يك كار دفاع مقدس نميدانم بلكه موضوعي برگرفته از يك اتفاق اجتماعي است.
خسرو نقيبي -منتقد- هم در پایان نشست گفت : متاسفانه فیلم هیچ حقی را برای مرد دوم قائل نشده است . در صورتی که شما با مردی روبه رو هستید که بچه ها را دوست دارد و بزرگترین خلاف او در سال ۶۹ این است که بیلیارد بازی می کند.زنش راجع به رفتارش به او توضیح نمی دهد، اما در ده دقیقه ی اول فیلم تکلیف مخاطب با مرد روشن می شود، چرا که زن در یک دیالوگ می گوید :«من با یک دیو زندگی می کنم.» کسی به فشارهایی که به این مرد وارد می شود، توجه نمی کند. این نوع نگاه ، نگاه دوری به مساله است.
وی توضیح داد: معصومی نگاه طبقه متوسط تهران دهه ۹۰ را به یک شهر شمالی دهه ۷۰ برده است . در صحنه ای از فیلم فرهاد اصلانی با پسرش در کافی شاپ غذا می خورند. در حالی که هیچ یک از مناسبات ریشه در شمال سال ۶۹ ندارد. از کسی که« رسم عاشق کشی» را با جزییات ساخته، این همه ارتجاع تاسف برانگیز است .
معصومی هم پاسخ داد: در گلن رود شمال، کارخانه دارانی زندگی می کنند که مناسبات آنها با تهران هم خوانی ندارد،با هیچ جای ایران هم خوانی ندارد . چنین جاهایی در همان سالها هم در ایران و شمال کشور وجود داشته است.آدم هایی که زمین کشاورز را متری ۲ هزار تومان خریدند و متری ۸۰ هزار تومان به طبقه فوق مرفه فروختند.