ارائۀ اطلاعات بیش از ظرفیت های کودک و نوجوان دردسرساز است
مجید عمیق در گفت و گو با هنرنیوز؛
ارائۀ اطلاعات بیش از ظرفیت های کودک و نوجوان دردسرساز است
مجید عمیق سال‌هاست که در عرصۀ فرهنگ و ادب کودک و نوجوان فعالیت می کند.
 
تاريخ : دوشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۵۸

 تالیف و ترجمۀ کتاب، روزنامه‌نگاری و حضور در نهادهایی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از جمله فعالیت‌های او در این سال‌ها هستند. از عميق تاكنون بيش از ۱۴۰ عنوان كتاب به چاپ رسيده که چندين دوره برگزيده و شايستۀ تقدير جشنواره¬هاي مختلف از جمله جايزۀ كتاب فصل شده‌اند. 

در این راستا عمیق را فردی صاحب‌نظر یافتیم تا با او دربارۀ ابعاد آموزش نقد ادبی به کودکان و نوجوانان گفت‌وگو کنیم. 

این نویسنده و مترجم، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه کتاب و ادبیات هنرنیوز گفت: شاید مهم‌ترین مشخصه‌ای که یک کودک را باید با آن شناخت، قوۀ خیال و روحیۀ خیال‌پرداز او باشد. وقتی صحبت از آموزش نقد به شکل رسمی و کارگاهی برای کودکان می‌شود، این‌طور به نظرمی‌رسد که گویی کودک را وادار می‌کنیم تا قوۀ خیال خود را نادیده بگیرد و زودتر از آنکه باید، وارد دنیای بزرگترها شود. این مسئله اولاً باعث می‌شود کودک بدون آنکه اصطلاحاً «کودکی کند»، پا به دنیای بزرگترها بگذارد. ثانیاً اطلاعات ادبی افزونتری (در مقایسه با همسالان) که به او داده می‌شود، شاید این توهم را در او به وجود بیاورد که آمادگی حضور جدی و حرفه‌ای در عرصۀ ادبیات را دارد. در نتیجه کودک یا نوجوان مدنظر ما خود را درگیر الزامات کار حرفه‌ای می‌کند و حتی همچنان‌ که من بارها دیده‌ام، درصدد می‌آید که آثار خود را در قالب کتاب به چاپ برساند. 

وی سپس با اشاره به اینکه درگیری‌ها و مشغولیت‌های ذهنی نباید در این سن وجود داشته باشند، افزود: گاهی علت ایجاد این مشغولیت‌ها پدرو مادرهایی هستند که این امر را عامل مشوقی برای فرزندشان می‌دانند؛غافل از آنکه چنین مشغولیت‌ها و بالاخص اصرار برای چاپ کتاب نه تنها مشوق مناسبی نیست بلکه گاهی مخرب هم هست. البته تشویق کودکان و نوجوانان به نوشتن و خلق آثار ادبی از ضروریات است اما این مهم می‌تواند با چاپ آثار بچه‌ها در صفحات ویژۀ نشریات و راهنمایی مربیان فرهنگی تأمین ‌شود. تشویق کردن و ایجاد انگیزه در بچه‌ها باید همراه با راهنمایی‌هایی باشد که آثار آنها را به سمت بهتر شدن سوق می‌دهد. مربیان فرهنگی این وظیفه را برعهده دارند که آثار بچه‌ها را نقد کنند و در قالب توصیه‌هایی به آنها انتقال دهند. اما نه به شکلی که آنها را دلسرد کرده یا انگیزه‌شان را برای نوشتن کمرنگ کند؛ برعکس، باید با رویکردی تشویقی و انگیزه‌ساز کار شود تا میل پیشرفت دادن آثار در بچه‌ها تقویت شود. این رویکرد سال‌هاست که در کانون پرورش فکری کوذکان و نوجوانان وجود دارد و آثار بچه‌ها به صورت مکاتبه‌ای یا حضوری مورد بررسی قرار می‌گیرند. 

عمیق در همین زمینه تصریح کرد: وقتی دو فرد حرفه‌ای، یکی در جایگاه منتقد و دیگری در جایگاه نویسنده مقابل هم قرار می‌گیرند، به‌طور جدی به بررسی و مطرح کردن مباحثی می‌پردازند که بدون شک این رویه نباید درمورد نقد آثار کودکان و نوجوانان دنبال شود. بنابراین از خود این کودکان و نوجوانان هم انتظار نمی‌رود که دارای چنین اطلاعاتی باشند و روندی مشابه را دنبال کنند. در واقع ضرورتی در این زمینه وجود ندارد. 

وی افزود: حتی در زمینۀ بررسی و نقد آثار نویسندگان حرفه‌ای توسط مخاطبان کودک و نوجوان لازم نیست کودکان و نوجوانان را وادار کنیم و یا آموزش بدهیم که دربارۀ مسائل نظری بحث کنند. در این‌گونه جلسات که شکل صمیمانه‌تر و خودمانی‌تری نسبت به جلسات رسمی نقد و بررسی دارند، نویسنده حضور پیدا می‌کند تا به سوالات بچه‌ها درمورد اثرش پاسخ دهد، ابهاماتشان را برطرف کند و از سلایق و نظرات آنها آگاه شود. در جشنواره‌های ادبی همچنان که در بسیاری از جشنواره‌ها مرسوم است، مخاطب در جایگاه داور قرار می‌گیرد و اثر برگزیده از دید مخاطبان معرفی می‌شود. در این شرایط داوران باید از میان نوقلمانی انتخاب شوند که آثار قوی‌تری دارند. تجربۀ نوشتن و مخاطب حرفه‌ای بودن برای کار داوری کافی است. باید اجازه داد که ذوق و سلیقۀ بچه‌ها در عالم خیال آبیاری شده تا شکوفا شود. مصداق الزام به آموزش‌های نظری و رسمی نقد ادبی، مصداق گلدانی است که به امید سبز شدن روزی پنج سطل به آن آب بدهیم! طبیعتاً چنین شرایطی باعث می‌شود که آن گیاه قبل از سبز شدن و جوانه زدن پژمرده شود.

کد خبر: 45428
Share/Save/Bookmark