گفت و گو با جودی آبوت ایرانی /۲
کرسی و تنور ایرانی را در هیچ جای دنیا نمیتوان پیدا کرد
زهره شکوفنده میگوید: در کدام محوطه تاریخی ما لباس یا ماسک آن دورهی تاریخی بخصوص فروخته میشود؟
تاريخ : يکشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۴۰
به گزارش هنرنیوز با زهره شکوفنده دوبلور پیشکسوت درباره سفر و گردش به گفت و گو نشستیم.
تا به حال به روستا سفر کردید؟
در ایران خیر اما برادر من در آیتن برن آلمان زندگی میکند که خودش میگوید دهات است اما من آنجا را شبیه روستا ندیدم خیلی زیبا، سرسبز و مدرن بود. خانههای شیک و ویلایی که پیش ساخته بود و در محل قرار میگرفت. البته به نظر من آن خانههای کاهگلی، کرسی و تنور ایرانی را در هیچ جای دنیا نمیتوان پیدا کرد. نوعی آرامش و صفا و صمیمت در خانههای روستایی ایران موج میزند که قابل قیاس نیست. زندگی شهری ما را از خیلی از این چیزها دور کرده است . از دور هم جمع شدنها، جویای حال یکدیگر بودن، از محبت و دوستی، غمخوار بودن. همیشه فکر میکنم کشوری مثل ژاپن چگون به مدرنیته پیوند خورده اما اصالت خود را حفظ میکند. اینکه با آمدن یک زلزله هیچ چیز به هم نمیریزد مردم همچنان آرامش خود را حفظ میکنند ، به جیره غذایی خود قانع میشوند و به مغازهای دستبرد نمیزنند و محیط آرامی را برای دریافت کمک فراهم میآورند نوعی احترام متقابل. اما ترس و حرص عجیب و غریب این روزهای کشور ما چه چیزی از روزهایی نه چندان دور برای ما به ارمغان آورده است. یک زمانی در دوره جنگ چقدر ما به هم نزدیک بودیم درست در سخت ترین زمان اما حالا احساس میکنیم حتا آشناترین فرد با ما سالهای سال است که غریبه است. کسی حاضر نیست لحظه ای دیرتر به مقصد برسد و سر یک ترمز کوچک چه بلوایی که درخیابان راه نمیافتد.احساس میکنم نسل بعدی از روی ما رد میشود. وقتی دیگر آن ارزشها گم میشوند از آنها نباید توقع داشت که بایستند و به ما نظاره کنند.
به غیر از آلمان به کجاها سفر کردید؟
انگلیس کابنتی را دیدم که برادرم سیتیزن آنجاست اما از طرف شرکتشان ۷ سال است در آلمان کار میکند همینطور لندن را دیدم که اصلاً خوشم نیامد و سه تا از شهرهای ایتالیا ونیز، ورونیا شهر رمئو و ژولیت و میلان را. آلمان را هم بخاطر نظم و قانونمندی حاکم بر آن دوست داشتم.
چرا از لندن خوشتان نیامد؟
به نظرم انگلیسیها خیلی از خود راضیاند در صورتی که ما درست برعکس آنها هستیم. ما مهمانواز و مهربانیم اما آنها خود را برترین و بهترین دنیا میدانند.
ایتالیا مثل ایران آثار تاریخی زیادی دارد. آنها چه کارهایی برای جذب گردشگر انجام میدهند؟
ورونا را که دیدم دو سه تا از خیابانهای اطراف قصر رمئو و ژولیت پر بود از چیزهایی که برند رمئو و ژولیت داشتند پیشبند، قاشق، چنگال، دستمال. روی دیواری به سمت قصر اینقدر یادگاری نوشته شده بود که امکان خواندن وجود نداشت. در ایران اصلاً اگر چیزی به تاریخ ما مربوط میشوند بازش نمیکنند. مردم دنیا و حتا کشورمان را به سوی آن جذب نمیکنند. اما آنها از مجسمههای روی یخچالیشان گرفته تا حتا در ونیز ماسکهایی شبیه آنچه کازینوهای قدیمی به آنجا میرفتند به قیمتهای گران فروخته میشود و گردشگران هم با علاقه میخریدند. اینها کارهایی برای جذب توریست است که ما اصلاً نداریم. در کدام محوطه تاریخی ما لباس یا ماسک آن دورهی تاریخی بخصوص فروخته میشود؟ ما کشوری هستیم که پر از آثار تاریخی است سی و سه پل، پل خواجو اصفهان، حمام گنجعلی خان کرمان و باغ ماهان و میدان امیرچخماق یزد و...خیلی جاهایی که اصلاً به دنیا معرفی نمیکنیم.
ایتالیاییها و آلمانیها را چگونه دیدید؟
ایتالیاییها خیلی شبیه ما هستند. رفتار و قیافههایشان شبیه ماست. نظم آلمانیها عجیب و دوست داشتنی است. در رانندگی امکان ندارد که کسی کوچکترین خلافی بکند. در یک خیابان بسیار خلوت یک ماشین دوبل پارک کرد هنوز پیاده نشده بود که افسر راننده را جریمه کرد. یا در سوپر مارکتها یک سکه میاندازند چرخ را میگیرند بعد از خرید چرخ را میآورند دکمه را فشار میدهند سکه را پس میگیرند. شاید چون خودم خیلی مقید قانونم آلمان برایم بسیار جالب بود.
دوبلور دونگیی چه کسیاست؟
خودم بودم. و چون از دوره جوانی دونگیی تا گذر جوانی او را صحبت کردم امیدوارم مردم ناراضی نباشند. من با علم به این که شخصیت دونگیی یک جورایی شبیه جودی آبوت بوده و در کمال خونسردی و سیاست هر مشکلی که پیش آمد از پا نیفتاد و مقاومت کرد و با فکر ادامه داد و با توجه به این که مردم همچنان کارتون بابا لنگ دراز را دوست دارند تصمیم گرفتم صدای دونگیی هم شبیه جودی باشد.
اگر امکانش فراهم شود دوست دارید به کره سفر کنید؟
بله من سه سریال کرهای کار کردم. خیلی دوست دارم از نزدیک انجا را ببینم.
شما روی تاریخ کره مطالعه کردید؟
برای این سریال نه اما برای یانگوم درباره آشپزی و طبابتشان کتابی گرفتم که اگر ترجمه احیاناً اشتباه است من درست اجرا کنم چون ترجمهی سریالهای کرهای خیلی سخت است.
از مطالعاتتان در این زمینه به چه کشفیاتی رسیدید؟
چند سال پیش صورت من یک طرفش فلج شده بود در عرض ۱۵ روز که با طب سوزنی البته نه سوزنهای یانگوم خوب شد. من در آن کتاب کرهای خواندم این «فلج دل» است که هنوز علت آن مشخص نشده برخی معتقدند گوش درد، برخی سرماخوردگی و گروهی اعصاب را علت این بیماری میدانند. به هر حال من با طب سوزنی معالجه شدم و خوشحالم.