«شوی» sha vi آبشاریست زیبا بر دامنههای کوه «سالند» saaland در مرز شهرهای درود و اندیمشک وسردشت، مرزی آنقدر باریک و جایی آنقدر ناشناخته که نه نسبت آن به لرستان معلوم است و نه به خوزستان، به همین دلیل درودیها از داشتن این آبشار به خود میبالند و دزفولیها آن را جزو «سردشت» میدانند.
به گزارش هنرنیوز؛اهالی روستای شوی از طایفه«شوینی» ایل چهارلنگ بختیاری و همگی مریدان امامزاده «سید محمود» هستند . آنها اعتقادات خاص خود را دارند از جمله آنکه از خوردن گوشت گاو پرهیز میکنند و برای طبیعت احترامی خاص قایلند.
سامان
” عناصر فرهنگی و نشانه باورهای عشایری همچون بقایای وارگههای عشایری، گورستانهای بختیاری، کِلها و مراتع محصور شده با دیواره های سنگی (چیر) از ویژگیهای منحصر به فرد منطقه شوی است که در کمتر نقطهای از کشور چنین مجموعهای با این سطح از گستردگی و بکری وجود دارد. “
فرجی یکی از افرادی که به این منطقه سفر کرده، میگوید
:« گنبد سفید امامزاده«سید محمود» در میانه باغی انبوه در دامنه کوه قرار دارد. برای رسیدن به امامزاده ی سر راه باید از میان دره گذشت. درهای که آب جاری آن راه خود را ازلای سنگ های ریز و درشت می جوید. در اطراف بقعه گورهای قدیمی و جدید بسیاری در احاطه درختها قرار گرفتهاند، جایی دنج برای آرامش ابدی. وجود چند نخل ثمردار و درختان گردو در اطراف بارگاه امامزاده کمی عجیب مینماید، نخل اهل گرمسیر است و گردو سردسیری، جای دیگر روییدن این درختان را در کنار هم ندیده بودم .»
این منطقه یکی از بکرترین مناطق تاریخی عشایر بختیاری است ، که در گسترهی دهها کیلومتری آن به دلیل وجود آثار و بقایای زندگی عشایری و روستایی در تمام کشور در نوع خود بی نظیر است .
به اعتقاد فرجی عناصر فرهنگی و نشانه باورهای عشایری همچون بقایای وارگههای عشایری، گورستانهای بختیاری، کِلها و مراتع محصور شده با دیواره های سنگی (چیر) از ویژگیهای منحصر به فرد منطقه شوی است که در کمتر نقطهای از کشور چنین مجموعهای با این سطح از گستردگی و بکری وجود دارد.
فرجی میگوید:« اگر چه طی چند سال گذشته به بسیاری از گورستانهای عشایری منطقه دستبرد زده شده و بردبالاسرهای ارزشمند آن به سرقت رفته یا مفقود شده، اما با این همه دهها کیلومتر مراتع محصور و سنگچین شدهی «شوی» که یکی از شگفتیهای منطقه است، هنوز دستنخورده باقی ماندهاند. از ویژگی این مراتع را باید احداث کیلومترها دیوار سنگی به قطر ۴۰ تا ۶۰ سانتیمتر بر گرد مراتع و همچنین نشانه گذاری کوهستان توسط «کِل»ها که نوعی تابلوی راهنمای کوهستانی است ،عنوان کرد. تمام سنگهای منطقهای، توسط انسانها به وسعت صدها هکتار از پهنه کوهستان
” اگر چه طی چند سال گذشته به بسیاری از گورستانهای عشایری منطقه دستبرد زده شده و بردبالاسرهای ارزشمند آن به سرقت رفته یا مفقود شده، اما با این همه دهها کیلومتر مراتع محصور و سنگچین شدهی «شوی» که یکی از شگفتیهای منطقه است، هنوز دستنخورده باقی ماندهاند. “
برداشته شده و در فواصل مختلف توده شدهاند تا علفزارهای مرغوب بوجود آید. کاری که شاید در طول چند نسل هم قابل انجام نباشد.»
به گفته این دوستدار میراث طبیعی اهالی منطقه اعتقاد بسیاری به آب «شوی» داشته و آنرا مقدس میدانند.آنها معتقدند تا دهههای پیش که پای آدمهای مختلف به اینجا باز نشده بود، آب آبشار کرامات بسیار داشت و اگر زنی نازا از صمیم قلب آرزویش را میگفت و در آب جاری آن غسل میکرد، خداوند خواستهاش را اجابت مینمود و با عطای فرزندی به زندگیش برکت میداد، اما در سالهای اخیر با سست شدن اعتقاد مردم آب چشمه خاصیتش را از دست داده است.
اگر بخواهی از روستا راهی آبشار شوی، باید راه خود را از کنار خانههای خالی از سکنه آبادی و جوی آبی که مسیر آن با مهارت و شکیبایی در دل سنگهای دامنه کوه تراشیده شده، انتخاب کنی.شوینیهای پیشین استادانه و با مهارت این آبراه باریک و طولانی را در میان سنگهای دامنه کوه به سمت باغهای ده کشیده اند! مسیر حرکت به موازات جوی آب میگذرد.
سامان فرجی درباره مسیر آبشار «شوی » میگوید: «دره زیر پایمان گاه تا پنجاه متر ارتفاع دارد . در گذرگاه صعب العبور با کمک گرفتن از رشته کابلی که روندگان پیشین برای ایمنی این مسیر کشیدهاند، به سختی میتوان عبور کرد. پیشنهاد میکنم برای کاهش ترس از نگاه کردن به پایین خودداری کنید. اما این ترس با دیدن جای چند فرورفتگی روی صخره ها جایش را به شگفتی میدهد.»
اینجا همانجایی است که اهالی معتقدند جای پاهای «سید محمود»است. مردم منطقه در مورد این فرورفتگیها داستانی نقل میکنند با این مضمون که «سید محمود» روزی برای تبلیغ اسلام عازم کوه«چیر یک» ناحیهای در شمال شوی میشود. در آنجا مورد تعقیب اهالی
” در همه دهستان شوی فقط« نه»خانوار باقی مانده ؛نبودن حداقل امکانات موجب شده تا بیشتر روستاها خالی از سکنه شود و مردم به شهر بروند . آنهایی هم که مانده اند اغلب سالخورده اند و توان رفتن ندارند “
قرار گرفته و رانده میشود. هنگام بازگشت برای رفع خستگی جایی مینشیند و به درگاه خداوند مینالد و چون به سختی تشنه است، طلب آب میکند. خداوند به «سیدمحمود» امر مینماید که عصای خود (به روایتی شمشیر خود ) را به زمین بزند، از محل اصابت عصای «سید محمود» با زمین چشمهای می جوشد، که آب همان چشمه پس از سرازیر شدن از کوه، آبشار شوی را می سازد.
همچنین اعتقاد بر این است که سید محمود که مورد تعقیب گروهی از دشمنان قرار گرفته به پرتگاهی میرسد برای گذشتن از صخرههای خطرناک و صعب العبور از خداوند میخواهد راهی نشانش دهد. ندایی غیبی میگوید که «پا بر روی صخره ها بگذار».سید محمود با توکل به خدا در مسیری خطرناک و صعب العبور به راه می افتد، به امر پروردگار پاهای سید محمود بر صخره فرورفته و به سلامت عبور میکند .
از دیگر اعتقادات مردم به چشمه و آبشار شوی اعتقاد به تقدس سنگی ست بنام«سنگ نیت» که در مسیر رسیدن به آبشار قرار دارد. به اعتقاد اهالی اگر کسی نیت کرده و هفت ریگ بر«سنگ نیت» بیاندازد، چنانچه سه تای آن بر صخره بماند، و فرو نیفتد، نشان از آن است که نیت شخص پذیرفته شده است.
فرجی مهمترین دلیل بکر ماندن منطقه شوی را نبود راه ماشینرو میداند. او معتقد است منطقهی شوی به تنهایی میتواند به عنوان یک موزهی عشایری به ثبت برسد تا مورد استفاده پژوهشگران و دوستداران فرهنگ عشایری قرار گیرد .
منطقه شوی دارای دوازده روستا به
” با محو روستاها و یک کاسه شدن همه خرده فرهنگ ها در قالب شهرهایی که خود، بلاتکلیف هویت و معماری و آداب زندگیند، دیگر بار در چه ظرفی می توان آداب و رسوم و فرهنگ غنی مردم «شوی» را به جوش آورد؟ “
نامهای تاتسرا ،پیوی،دهور، شوی، پاکیلا،پاتل او،سربن،زیه ،دادا و چل است که در گذشته دو هزار خانوار روستایی و عشایر از طوایف شوینی ،حاجی وند،تات خیری و.. در آن سکونت داشتند، اما اکنون همه اهالی به دزفول ، اندیمشک،درود و تهران رفته اند و کارگری می کنند.در همه دهستان شوی فقط« نه»خانوار باقی مانده ؛نبودن حداقل امکانات موجب شده تا بیشتر روستاها خالی از سکنه شود و مردم به شهر بروند . آنهایی هم که مانده اند اغلب سالخورده اند و توان رفتن ندارند. در «تاتسرا » یک خانوار، در«دادا » یک خانوار، در «شوی» چهار خانوار، در«چل» دو خانوار ساکنند.
فرجی می گوید: «با خالی شدن روستاها و به فعلگی رفتن اهالی، چگونه می توان از اینکه هنوز آیینهای شکار، کشت و درو عروسی و عزا،و... دراین حوالی انجام می شود، پرسید؟ با محو روستاها و یک کاسه شدن همه خرده فرهنگ ها در قالب شهرهایی که خود، بلاتکلیف هویت و معماری و آداب زندگیند، دیگر بار در چه ظرفی می توان آداب و رسوم و فرهنگ غنی مردم «شوی» را به جوش آورد؟ فرهنگی که حاصل تجربه های هزاران ساله مواجه انسان با طبیعت است؟ سهم اهالی «دادا» و یازده روستای دیگر دهستان «شوی» در عطر و طعم فرهنگ و هویت شهرهایی که به حاشیه نشینی آنها می روند چیست؟»
وقتی هیچ کاری برای اهالی دهستان شوی نشود و سرنوشت مردم اینجا همچون اغلب روستاییان و عشایر سراسر حوزه زاگرس میانی، ویرانی و کوچ ناخواسته باشد، چه تفاوتی است میان آنکه «شوی»بخشی ازخاک لرستان باشد یا خوزستان؟
یکی از بومیان روستا :
با عرض سلام خدمت شما- در ادامه مطلبی که فرمودید ساکنان روستاهای همجوار شوی کارگری می کنندباید گفت که کارگری بد نیست ولی لازم است بدانید دکتر حسین گودرزی و دکتر علیرضا امیریان (استاد دانشگاه اهواز و بهبهان)و مهندس حسن امیدیان رئیس شورای اسلامی شهر دورود و چند نفر مدیر در استان خوزستان و شهرهای این استان و حتی تعداد زیادی از فرهنگیگان و معلمان و اساتید دانشگاه شهرستان دورود و در کنار آن مقامات لشکری و کشوری از این روستاها به اوج رسیدن . دکتر امیریان شاگرد نمونه استان لرستان و شاگرد نمونه دکترای دانشگاه کرج بودند . و نیز این روستاها تعداد 27 شهید را به انقلاب تقدیم نمودند . با تشکر از شما
۱۳۹۱-۰۱-۲۷ ۱۴:۱۲:۳۰